مهدی عرب صادق/
پاسخ به ادعاهای وزارت نیرو
این نوشتار در پاسخ به ادعاهای وزارت نیرو در پاسخ به یادداشت پیشین اینجانب است.
ضمن تشکر از توضیحات ارائه شده گرچه آمیخته به اهانت ناشی از عصبانیت پاسخگویی بوده موارد زیر به استحضار می رساند:در تیتر جوابیه عنوان شده است که"ناترازی برق به شدت کاهش یافته است"خوب است به مصاحبه سخنگوی محترم صنعت برق در 11 خرداد سال جاری با رسانه ها مراجعه نمایند که ایشان از پیش بینی و تحقق حدود 19 هزار مگاوات خاموشی در صنعت برق سخن گفتند و آنچه که در سایت IGMC مدیریت شبکه برق ایران و در دسترس عموم هست در ساعت 15:11 روز 25 مردادماه سال جاری حدود 70 هزار مگاوات نیاز مصرف در کل کشور است! از این میزان نیاز چقدر آن محقق شده است؟ این وضوح کفایت ناترازی فعلی نمی کند؟
اگر حتی از جابجایی بار قابل توجه هم صرف نظر شود که جای بحث دارد به روایت آمار و منابع خود وزارت نیرو بیش از ده هزار مگاوات کسری تأمین توان وجود داشته است و این قابل کتمان است؟
با کدام شاخص در جوابیه ادعا شده ناترازی کاهش یافته است، خوب بود در نگارش این جوابیه کمی نظرات کارشناسی را اعمال می نمودند و ظاهرا این حد عجله و اهتمام در رفع تکلیف در نگارش پاسخ از دقت آن کاسته است که جای بسی تعجب است!!
اما در بند یک این جوابیه آمده است: "در سال جاری و با تلاش های صورت گرفته، هیچ گونه خاموشی برنامه ریزی شده ناشی از کمبود تولید برق اعمال نشده است".
البته ادعای فوق بنظر میرسد علاوه بر محتوای ادعا در نگارش انشایی نیز دچار خدشه باشد، حال اگر مراد اینست که خاموشی اصلا اعمال نشده است که این فرضیه با توضیحات فوق کاملا مطرود است اما اگر به فرض غیر ممکن، نوع خاموشی ها را غیربرنامه ریزی شده دانسته اند که البته با حفظ صدق و امانت در ارائه مطلب صحت هم ندارد و اگر صحت داشته باشد عدم برنامه ریزی در خاموشی عذر بدتر از گناه است!
در بند2 جوابیه ، از اهانت های نامتعارف نگارنده(گان) در فضای رسانه ای که بگذریم، مجددا رقم ناترازی که سخنگوی محترم صنعت برق عنوان فرموده اند را رد نموده اند و شایسته بود آمار و منابع اینترنتی سایت شرکت مدیریت شبکه برق ایران و وضعیت خاموشی صنایع و شهرک های صنعتی را بررسی می فرمودند، نکته دیگر این است ظاهرا ملاک و متر ادعایی خاموشی سال 1400 است که قطعا مورد نقد شدید است ولی با محاسبات سرانگشتی و ریاضی، خاموشی 1401 کمتر از 1400 نمی باشد فقط نحوه خاموشی و محل هدف خاموشی تغییر یافته است.
در بند سوم ادعا شده است برنامه های خاموشی صنایع تشویق محور است و از اینکه یادداشت قبلی بنده را در امر خاموشی صنایع تأیید نموده اند و موارد بندهای قبل 1و 2 این جوابیه خود را بعبارتی نقض نموده اند تشکر و تعجب می کنم. بعنوان یک نمونه، نائب رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، در اواسط فروردین ماه اعلام کرد که قرار است برق واحدهای فولادی از اردیبهشت ماه قطع شود. این در حالی است که قطع برق صنایع و بهویژه صنایع فولادی وسیمانی موجب افزایش قیمت در جنگ اقتصادی پیش روی کشورمان خواهد شد. بزرگواران وزارت نیرو خوب می دانند قطعی برق صنایع حکم مسکنی دارد که بدن بیماری که در حال مبارزه با عفونت تحریم های ظالمانی کشورهای خبیث غربی است را نحیف می کند.
خوب بپذیرید، مشکلات را صادقانه به مردم بگویید مردم به دولت آقای رئیسی اعتماد و امید داشته اند، بذر نومیدی نپاشید برق خانه وصل باشد همان اهل خانه که به کارخانه می روند قطعی برق را در آنجا می بینند و از این بی صداقتی رنج می برند و این هزینه تراشی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی است که همه باید در صیانت از آن بکوشیم!
در بند چهارم جوابیه آمده است وزارت نیرو هیچگاه بدنبال خاموشی نبوده است، ضمن اینکه واضح است مقاله بنده تخصصی و دارای قالب پیشنهادی و نه سیاسی بوده است، اما به استناد بندهای قبلی این جوابیه مشخصا خاموشی واقعی اعمال شده کتمان می شود که در آن باب صحبت شد، علی ای حال مسائل کشور در فضای منطقی تصمیم گیری حل می شود نه شوآف رسانه ای که دور از شان دولت مردمی سیزدهم است!
در بند پنجم جوابیه آمده است: "مدیریت بار برق با هماهنگی وزارت های نیرو و صمت انجام شده است و..."
مجددا بر تشویق محور بودن خاموشی صنایع تأکید شده است اما خوب می دانند و درک این نکته بسیار مهم است هزینه خاموشی صنایع بسیار بیشتر از انرژی مصرفی آن است، برخی از این صنایع مثل فولاد و آجر زمان راه اندازی تا چند ساعت دارند پس خاموشی 12 ساعته آنها معادل با تعطیلی و تولید صفر کارخانه است.
در بسیاری از کشورها برق صنایع به دلیل ارزشافزودهای که ایجاد میکنند، حتی از برق خانگی هم ارزانتر است اما در کشور ما، برق صنایع را قطع کرده و بعد میگوییم از طریق مدیریت مصرف جلوی خاموشیهای بدون برنامه را گرفتهایم. و این در حالی است که این موضوع منظور، همان اعمال خاموشی است. در واقع صنعت برق باید با ایجاد بورس انرژی واقعی شرایطی فراهم کند تا تعادل مصرف در دو بخش خانگی و صنعتی برقرار شود. باید تامین و توزیع برق مصرفی در صنایع در بورس انرژی صورت گیرد، اما دولت نگران است که با عرضه برق در بورس درآمد آنها کاهش یافته و بهنوعی قدرت آنها در صنعت برق کمتر شود، اما اصلا اینطور نخواهد بود. بنابراین دولت باید بدون هیچ نگرانی اجازه می داد صنایع برق خود را از بورس انرژی تامین کنند و سرمایه گذاری تولید و نیروگاه از این محل بخوبی تأمین می شد و سرمایه گذاران هم ترغیب می شدند و فشار به بودجه سنواتی کشور هم تحمیل هزینه توسعه کاهش می یافت.
در بند ششم ادعا شده است که صنایع هفته ای یک روز خاموش شده اند!!
طبق گزارشهای رسمی، مصرف برق ۲۶۲ هزار مشترک صنعتی در کشور که ۳۵ درصد از توان برق تولیدی ، بخش خانگی با ۳۲.۵ درصد، عمومی ۹.۳ درصد، کشاورزی ۱۴.۲ درصد، معابر، ۱.۶ درصد و سایر مصارف با ۷.۴ به ترتیب در لیست بیشترین تقاضای برق کشور می باشند.
در اواخر خردادماه جاری یکی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد شکایتی داشته مبنی بر اینکه "بهرغم شعارهایی که در حمایت از واحدهای تولیدی در سال اخیر داده شده است اما شاهد نابرابری و ناعدالتی و مانع زایی بر سر راه تولید در بخشهای مختلف در صنعت هستیم."
برخی صنعتگران حوزه فولاد و سیمان معتقد بوده و هستند که اساسیترین مشکل واحدهای فولادی کشور قطعی برق است و برخی برآوردهای واقعی نشان می دهد، در حال حاضر ۳۰ هزار مگاوات کمبود برق داریم که البته این نیاز توسط وزارت نیرو حدود 19 هزار مگاوات اعلام شد و اکنون آن را هم رد می نمایند و همه این داستانهای مدیریت مصرف برق، نهایتاً ۱۳ تا ۱۴ هزار مگاوات از این کمبودها را جبران میکند و آن میزان را از نیاز مصرف کسر می کنند و بقیه این مسئله را هم با خاموشیهای پراکنده مدیریت میکنند که نامش را مدیریت بار نهاده اند.
مطابق گزارش رسمی بازرسی وزارت صمت منتهی به 9 مرداد 1401، مصالح ساختمانی نسبت به سه ماه قبل(بازه زمانی قطعی برق در کشور) تا 60 درصد افزایش قیمت داشته است و این عدد در مورد فولاد 13 درصد است که تأثیر خاموشی ها را در این رشد قیمت مشهود می کند.
انجمن تولیدکنندگان فولاد در نامه ای به به وزیر صمت اعلام کرد که این خاموشیها بیانگر تعطیلی تمام کارخانجات فولاد، بهویژه در بخش خصوصی است. این نامه همچنین گفته بود که توقف تولید فولاد در نهایت به افزایش قیمت محصولات پاییندستی نظیر لوازم خانگی، لوله و پروفیل، ساختمان و حتی خودرو میانجامد و این شد.
در نتیجه اینکه ادعای بند ششم در حد همان ادعا باقی می ماند که با نیازمصرف و توان تأمین شده فصل تابستان هم به هیچ عنوان منطبق نمی باشد.
در توضیح ادعای مطرح شده در بند هفتم: مدیرعامل شرکت فولاد خوزستان در نامهای به رئیس اداره نظارت بر ناشران گروه صنعتی و معدنی سازمان بورس اوراق بهادار، ضمن اشاره بر اعمال محدودیتهای مصرف برق در بازه زمانی مذکور، پیشبینی کرده بود که آثار اعمال محدودیت انرژیبر تولید از دست رفته، مقدار ۴۴۰ هزار تن شمش فولادی و به ارزش برآوردی فروش به مبلغ به مبلغ ۶۵۵۴ میلیارد تومان و انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در۱۷ خرداد ماه نسبت به این قطعی برق معترض شد و در نامهای به وزیر صنعت، معدن و تجارت، خواستار اصلاح محدودیتهای تامین برق کارخانههای فولادی شد.
و در اشاره به سود سرمایه خوب است سود تقسیم شده سه ماهه منتهی به خاموشی صنایع برای مثلا فولاد مبارکه بررسی شود.
در مورد بند هشتم که توضیحات مکفی داده شده است اعداد اعلام شده برای نیاز مصرف قابل قبول است و اتفاقا ناظر بر عدم تأمین برق این رشد نیاز که مازاد بر سال قبل بوده است می باشد.
در خصوص بند نهم مقایسه زمانی یکساله اصلا مقایسه صحیحی نیست چرا که ناظر بر تمام سیاست های دولت محترم سیزدهم که از حق نگذریم در کلیت و کلان موضوع عملکرد خوبی داشته اما در خصوص عملکرد وزارت نیرو باید بازه مقایسه قیمت را سه ماهه در نظر گرفته که در قبل به آن اشاره شد که تا 60 درصد رشد قیمت در برخی محصولات صنایع داشته ایم.
در توضیح بند دهم که کاملا متناقض با بند هشتم نوشته خود است و نشان از نگارش این متن در زمان های متفاوت یا توسط نگارندگان متفاوت و یا با بی حوصلگی است و این بار، کاهش تولید را پذیرفته اما مقصر را علل دیگر غیر خاموشی معرفی نموده که مغایر با نظرات کارشناسی صنعتگران بی طرف این حوزه است که قبلا بقدر کافی به آن پرداخته شده است و خوب است به زمان راه اندازی صنایع فولاد قدری کارشناسانه تر نگریسته شود و یکبار نگارنده به صنایع فولاد یا سیمان سری می زد.
در ادامه مکررا و متناقضا به این موضوع پرداخته شده که مدیریت بار انجام شده است که بنده نامش را مدیریت خاموشی می گذارم و الگوی مدیریت بار در دنیا روش های علمی و اثبات شده ای دارد که در تابستان 1401 صرفا و البته از سر ناچاری بی کفایتی های انباشتی دولت قبل و نیز سیاست گذاری غیر دقیق کارشناسی و دقیقه نودی این دولت فقط به خاموشی (به قول خودشان برنامه ریزی شده) اکتفا شد و به ارزش افزوده تولید آسیب جدی وارد کرد ولی کتمان آن از اساس جایگاهی ندارد.
نگارنده در بند یازدهم در حالی از مشوق های انرژی برای خاموشی می گوید که اولا باز با ادعاهای قبل خود همخوانی ندارد و دوما دقت در این ندارند که در امر تأمین انرژی صنایع هزینه خاموشی بسیار گرانتر از تولید برق است و حال ایشان از مشوق بخشی از بهای انرژی در خاموشی برنامه ریزی شده (بخوانید اجباری) سخن می گویند که در مقایسه با خسارات وارده محلی از اعراب ندارد.
در بند دوازدهم کاملا درست بیان شده است و در نوشته قبل خود (خاموشی در سکوت) دقیقا به همین موضوع اشاره داشته ام که با این زمان سرمایه گذاری چطور ادعا می شود در این دولت شش هزار مگاوات احداث نیروگاه برنامه ریزی و احداث شده است! ضمن اینکه این عدد زیر سوال است نباید کار قبلی ها را هرچقدر هم در این موضوع بی کفایت یا کم کفایت بوده باشند به نام خود تمام کنیم ضمن اینکه بدنه اجرایی این وزارت خانه که تغییر مهمی نداشته است بلکه نهایتا مدیران قبلی در داخل دستگاه جابجا شده اند از جمله نگارنده جوابیه وزارت نیرو به مقاله "خاموشی در سکوت".
در بند بعد که بلافاصله به بند چهاردهم شماره گذاری شده است: مسائل اشاره شده که رشد انرژی تحویلی مورد نیاز صنایع را این بار 13 درصد برخلاف آنچه در قبل نیاز آن را 11.4 درصد اشاره شده بود عنوان نموده اند و با این شاخص نه تنها در صنایع خاموشی نداشته ایم بلکه از جهت مهندسی، نشانه آن است که برخی صنایع نه تنها خاموشی نداشته اند بلکه مازاد بر نیاز متوسط خود انرژی دریافت کرده اند که این پدیده ای در نوع خود عجیب است!
در توضیح بند پانزدهم که عنوان شده است که مدیریت بار پدیده ای مرسوم در دنیاست، این توضیح و ادعا گرچه تکراری و باز هم متناقض با ادعاهای قبل مطرح شده است ولی پاسخش این است که مدیریت مصرف یا مدیریت بار درکنار توسعه تولید مفهوم پیدا می کند و مدیریت بار معنایش اعمال ضریب وزنی اهمیت به نوع بارها و شناسایی بارهای بحرانی با توجه به تابع هدفی چند متغیره است، معنایش لحاظ محدودیت های اقتصادی و فنی مثل زمان راه اندازی است و معنای آن شیفت بار است نه خاموشی مطلق بار.
در خصوص بند شانزدهم، البته اشاراتی صحیح شده است ولی غالبا قیاس مع الفارق است و نفی کننده خسارات خاموشی و انتقادات وارده در یادداشت قبلی نیست و البته روابطی که اشاره شده در فضای حاکم بر معادلات اقتصادی کشور ما حاکم نیست و روح حاکم بر معادلات انرژی در جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر خنثی سازی تحریم های ظالمانه آمریکا و کشورهای غربی است و بشدت باید از خود تحریمی با تحدید انرژی پرهیز شود که در دولت قبل با پذیرش معاهده پاریس و تعهداتی که به طرف های غربی داده شد امروز را برای صنعت برق رقم زدند و حال مجال آن بحث نیست که در یادداشت هایی در همان زمان بدان پرداخته ام.
در بند هفدهم که بی ارتباط با موضوع یادداشت قبلی (خاموشی در سکوت) و فعلی است به چرخه معیوب صنعت برق اشاره شده که البته صحیح است اما تجویز لیبرال گونه و غربزده آن مطابق با سیاست های صندوق بین المللی ملی پول برای کشوری در حال توسعه ضربه به پیکره اقتصاد کشور و تقویت ساختار و هندسه تحریم های ظالمانه آمریکایی است، عدم توسعه زیر ساخت های برق که گاهی تا 4 سنت هزینه تولید برق (منهای سوخت) اتلاف می کند قرار نیست بر گرده مردم و اقتصاد کشور وارد شود و در بخش سوخت هم که آقایان گاز و سوخت تقریبا رایگان از منابع ملی کشور دریافت می کنند، پس بهتر است وزارت نیرو از روزمرگی دور شود و به دور از تبلیغات رسانه ای که نزد افکار عمومی اعتماد زداست به اصلاح زیر ساخت ها و سیاست گذاری بپردازد.
در پایان، ضمن تقدیر از مدیریت جهادی و میدانی دولت محترم سیزدهم و دستاوردهای واقعی کسب شده، این سوال، گلایه و نقد را به ایشان و شخص رئیس جمهور محترم اعراض می دارد که اگر متخصصان نقدهای فنی و اجرایی دلسوزانه به دستگاه های اجرایی دولت وارد می کنند، بداخلاقی سازمانی و استفاده نامناسب از قدرت اداری علیه منتقد دور از شأن مردمی و انقلابی دولت سیزدهم است.
*کارشناس رسمی دادگستری