چالش های آپارتمان نشینی و ضرورت توسعه پایدار شهری در ایران
گرایش به شهرنشینی و افزایش مهاجرت به شهرها، منجر به توسعه غیر قابل کنترل نواحی شهری، کاهش سطح رفاه انسانی و افزایش مشکلات متعدد شهری در نواحی مختلف کشور شده است.
وقتی سخن از توسعه پایدار شهری به زبان میآوریم باید نگاه جامع ای به همهی جوانب اجتماعی داشته باشیم هر چند که مفهوم شهر نشینی در دههای اخیر کاملا به مفهوم نوع زندگی غربی گراییده است و چاره ای برای این منظور باید یافت.
اکنون وقت آن رسیده تا به این سوال که آیا شهرنشینی در ایران با معیارهای استاندارد توسعه همخوانی دارد یا خیر، پاسخ داده شود. جامعه ایران با افزایش جمعیت نجومی در دهه 60، وارد فاز جدیدی شد و بسیاری از مردم برای به دست آوردن کار و استفاده از امکانات بیشتر راهی شهرها و کلان شهرها شدند. نتیجه این شد که در حال حاضر روستا هایمان خالی از سکنه شدند و با حجم قبل ملاحظه ای از شهروندان که در پی کسب و کار و جایی برای زیستن میگردند، مواجه شده ایم. یکی از مباحث مهم پیرامون مسائل شهرسازی و مسکن، مفهوم توسعه پایدار شهری است که توسعه ای مبتنی بر نیازهای واقعی و تصمیم گیریهای عقلایی، با در نظر گرفتن ملاحظات مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی محسوب میگردد. در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) آمد. این سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابع طبیعی این واژه را برای توصیف وضعیتی به کار برد که توسعه نه
تنها برای طبیعت مضر نیست، بلکه به یاری آن هم میآید. امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات، کانون توجه بحث توسعه پایدار شده اند. بنابراین به منظور دستیابی به یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، تدوین سیاست هایی جهت حصول به شهرهای پایدار ضروری مینماید. به همین منظور مقوله ای مهم تحت عنوان توسعه شهری پایدار در طول دهه 1990 و تا به امروز مورد توجه قرار گرفته است. در بسیاری از شهرهای جهان مسائل و چالشهای اساسی مانند ترافیک و تراکم زمین، ساختمانهای متروک و خالی از سکنه، تغییر کاربری زمین، آلودگی صوتی، آلودگی آب و بسیاری از موضوعات زیست محیطی دیگر موضوع پایداری شهرها را مطرح میکنند. لذا با توجه به مسائل و مشکلاتی که کلانشهرها دارند بایستی به ابعاد و اصول توسعه پایدار شهری توجه نمود و برای رسیدن به توسعه پایدار انسانی، شهر پایدار و پایداری شهری، باید برنامه ریزان، شهرسازان و مدیران شهری با مدیریت صحیح و سالم بتوانند فضایی سالم و درخور برای مردم ایجاد کنند. از طرفی با مهاجرت بی رویه به کلانشهرها، مباحثی مانند اسکان شهروندان، حاشیه نشینی و بیکاری مطرح میگردد. بخش عمده ای از گسترش افقی شهرها به این دلیل رخ میدهد که بافت موجود پاسخگوی نیازها و انتظارات جمعیت ساکن در آن نیست و اجتماع ساکن درجستجوی محیط پاسخگوتر و مناسبتر محیط انسان ساخت جدیدی را در بستری جدید بنیان است. بافتهای تاریخی نواحی مرکزی شهرها، پاسخگوی نیاز و انتظارات شهروندان آن نبوده و از جمعیت اصلی تهی میشود، بافتی که از لحاظ زیست محیطی و اکولوژیکی پایدار بوده، اما پایداری اجتماعی و اقتصادی را از دست داده است. حال وقتی که سخن از توسعه شهری به زبان میآوریم باید نگاه جامع ای به همهی جوانب اجتماعی داشته باشیم هر چند که مفهوم شهر نشینی در دههای اخیر کاملا به مفهوم نوع زندگی غربی گراییده است و چاره ای برای این منظور باید یافت. نشانهها از عدم موفقیت در توسعه شهرنشینی در ایران حکایت میکند و ما در سالهای متمادی به جای پرداخت به مفهوم توسعه شهری فقط به ظواهر ماجرا توجه داشتیم.