به گزارش شمانیوز: بر اساس آمار سازمان بهزیستی تعداد زنان سرپرستخانوار در سال۷۰، یکمیلیون و ۲۰۰هزارنفر و در سال۸۵، یکمیلیون و ۶۰۰هزارنفر بوده است. این آمار در سال۹۰ به دومیلیون و ۵۰۰هزار افزایش یافته که نشاندهنده رشد ۵۵درصدی این پدیدهاجتماعی است.
آمار سال۹۳ نیز نشان میدهد دومیلیون و ۳۰۰هزار زن سرپرستخانوار در کشور وجود دارند که با گذشت سهسال، تنها ۲۰۰هزارنفر از این زنان تحتپوشش سازمانهای حمایتی قرار گرفتهاند. از نظر اقتصادی، زنان سرپرستخانوار آسیبپذیرتر از مردان سرپرستخانوار هستند.
براساس آمار ۴۳درصد از زنان سرپرستخانوار در دو دهک پایین جامعه قرار دارند، درحالی که تنها ۱۶درصد از مردان سرپرستخانوار در این دهکها قرار میگیرند. بیشترین سهم زنان سرپرستخانوار با وضعیت مالی در حد دو دهک پایین درآمدی متعلق به استان سیستانوبلوچستان است.
در واقع ۶۴درصد از زنان سرپرستخانوار سیستانوبلوچستانی جزو دو دهک پایین درآمدی قرار دارند. درآمد متوسط زنان سرپرستخانوار حدود ۶۵درصد میانگین درآمد مردان سرپرستخانوار است. این درحالی است که اشتغال در میان زنان سرپرستخانوار بهطور قابلتوجهی پایینتر است.
متوسط سن زنان سرپرستخانوار در ایران حدود 57سال است، درحالی که برای مردان این رقم درحدود 44سال است. بیشترین زنان سرپرستخانوار بین 35 تا 64سال سن دارند و 44درصد از این افراد بیسواد هستند. میزان بیسوادی در زنان سرپرستخانوار بیش از 65سال سن 81درصد است. اگر شانس اشتغال افراد را متناسب با میزان سن و تحصیلات آنها بدانیم، در این صورت، تصور این موضوع که تعداد اندکی از این زنان قادر به اشتغال در محیطهای کاری هستند، دور از ذهن نیست.
بهطور کلی زنان سرپرستخانوار مدرک تحصیلی پایینتر و نیز نرخ سواد پایینتری نسبت به مردان دارند. 41درصد از این زنان بهتنهایی زندگی میکنند و باقی نیز همراه با فرزندان خود روزگار میگذرانند. 9/7درصد از این زنان از معلولیت یا بیمارهای جسمی و روانی رنج میبرند و 30درصد آنها نیز بهعلت مسائل مرتبط با سلامت جسمی و روحی قادر به کارکردن نیستند.
تمام آمارهای موجود نشان میدهد دولت و مسئولان باید توجه ویژهای به بحث تامین معیشت و آینده این زنان داشته باشند، زیرا میزان حضور آنها در جامعه قابلتوجه است. این زنان باید از خدماتی مانند بیمه عمر و همچنین حمایتهای جسمی و روانی بهرهمند شوند و از همه مهمتر با ایجاد اشتغال برای آنها باید این زنان را از نظر مالی تامین کرد.
در این صورت آنها از آسیبهای ناشی از فقر اقتصادی در جامعه محفوظ میمانند. کاستیها و نواقص مربوط به زنان سرپرستخانوار نیز باید رفع شوند. سازمانهای مختلفی مانند سازمان بهزیستی، کمیتهامداد، شهرداری و سازمانهای مردمنهاد در حال حاضر جوابگوی نیازهای متعدد این زنان هستند. گاهی عدم هماهنگی میان سازمانهای متولی در این زمینه این زنان را از دریافت کمکهای ضروری بهمنظور تامین معیشت خود محروم میسازد. بنابراین نیاز است سازمانی واحد رسیدگی به امور آنان را برعهده بگیرد.
لزوم اشتغال برای زنان سرپرستخانوار
معمولا در خانوادههای ایرانی پدر سرپرست خانوار است و درصورتی که پدر بههردلیل امکان سرپرستی خانواده را نداشته باشد، این وظیفه به بزرگترین عضو خانواده میرسد. در اکثر موارد مادران بعد از پدر خانواده سرپرستی را بهعهده میگیرند. طیف زنان سرپرستخانوار، طیف گستردهای است و شامل زنان بیوه، مطلقـه، همسران مردان معتاد، زندانی، بیكار ، مهاجر و مردان مشغول به انجام نظام وظیفه میشود.
همچنین زنان سالمند تنها، دختران خودسرپرست مجرد و همسران مردان ازكارافتاده یا سالمند نیز در گروه زنان سرپرستخانوار تعریف میشوند. زنان سرپرستخانوار یا خودسرپرست با مصائب، مشكلات و موانع بسیاری در زندگی روبهرو هستند. این مشکلات معمولا بهدلیل زندگی در شهرهای بزرگ، آسیبهای جبرانناپذیری به آنها و جامعه وارد میکند.
اغلب این زنان بهدلیل کمبود مهارت یا میزان پایین تحصیلات انسانهایی کارآمد و توانمند نیستند. آنها با توجه به تحصیلات اندک خود تنها قادر به انجام مشاغل خانگی هستند، یا در کارخانهها و کارگاهها بهعنوان یک کارگر مشغول به فعالیت میشوند. اما برای افزایش رفاه زندگی، این زنان نیازمند راهاندازی کسبوکارهای خانگی و کوچک هستند تا میزان درآمد خود را افزایش داده و با دریافت وام ازنظر مالی تامین شوند.
وامهای بدون ضامن برای سرپرستخانوار
از اواخر دهه80 زمزمههایی برای اعطای وام بدون ضامن به زنان سرپرستخانوار شنیده شد. طرح اعطای وام به این زنان از سال89 و با 150گروه از زنان سرپرستخانوار در 15استان کشور آغاز شد. با اجرای این وام زنان سرپرستخانوار میتوانستند از وامی بدون ضامن و با سود کمتر از 18درصد استفاده کنند.
در آن سال حدود 15میلیاردتومان از طریق بانک کشاورزی به این زنان وام اهدا شد. اما در سال91 این طرح بهگونهای دیگر تعریف شد. براساس قوانین جدید، این زنان میتوانستند ازطریق پسانداز در بانک، ضامن خود شوند. در این طرح گروههای 15نفره از زنان سرپرستخانوار تشکیل شد و این زنان پساندازهای خود را در بانک ذخیره میکردند. بانک نیز پس از بررسیهای لازم وام را در اختیار آنها قرار میداد.
میزان این وام حدودا پنجمیلیون بود و در اقساط 36ماهه به بانک بازپرداخت میشد. در خرداد سال92 نیز مدیرکل توانمندسازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی از اعطای وام 10میلیونتومانی در سهمرحله به گروههای زنان سرپرستخانوار خبر داد. دولت از 27اردیبهشت سال جاری بخشنامهای جدید به بانک مرکزی ابلاغ کرد؛ براساس این بخشنامه بانکها موظف شدند درقبال پرداخت وامهای پنجمیلیونتومانی حساب یارانهای متقاضی را بهعنوان وثیقه بپذیرند.
سرپرستان خانوار (اعم از زن یا مرد) میتوانند حساب یارانه نقدی خود را بهعنوان ضمانت وام پنجمیلیونتومانی معرفی کنند. بازپرداخت این تسهیلات پنجساله و نرخ سود آنها ۱۸درصد است. بهگفته مشاور امور زنان سازمان بهزیستی کشور در شهریور96، این سازمان تامین مالی خرد ویژه زنان سرپرستخانوار را با کمک بانککشاورزی پیگیری میکند تا این زنان بتوانند بدون وثیقه و ضمانت بانکی از ریق تجمیع با یکدیگر، مشاغل خرد را راهاندازی کنند.
از آغاز طرح اعطای وام بدون ضامن به زنان سرپرستخانوار بیش از هفتسال میگذرد و این طرح طی سالیان قبل شکلهای متنوعی به خود گرفته، اما نکته حائزاهمیت، لزوم توجه ویژه به معیشت این زنان است؛ زنانی که بهسبب موقعیت زندگی ممکن است درمعرض آسیبهای اجتماعی متعددی قرار بگیرند؛ آسیبهایی که روح جامعه را به درد میآورد و پیکره آن را بیمار و خسته میکند.
به آنها وام بدون ضامن و سود بدهید!
یک عضو فراکسیونزنان مجلس در گفتوگو با «آرمان» با اشاره به لزوم اعطای وام بدون ضامن به زنان سرپرستخانوار میگوید: زنان سرپرستخانوار و بدسرپرست با توجه به مشکلات متعددشان به حمایتهای مالی نیاز دارند. کسی ضامن یک خانم سرپرستخانوار نمیشود، زیرا آنها شغل قابلاتکایی ندارند؛ به این دلیل افراد به بازپرداخت وام توسط این زنان اطمینان ندارند و حاضر به ضمانت آنها نمیشوند.
ضمانت این زنان برای دریافت وام باید شرط کارآفرینی آنها یا بازپرداخت وام ازطریق یارانه باشد. اعطایوام به این زنان بسیار کمککننده خواهد بود. فاطمه ذوالقدر میافزاید: در برنامهششمتوسعه مصوب کردیم تا پایان این برنامه، ششمیلیون جمعیت خانوادههای بیسرپرست و بدسرپرست تحتپوشش دولت قرار گیرند. او تاکید میکند: اغلب این زنان حرفهآموزی میکنند، اما برای ایجاد اشتغال خود نیازمند کمک و حمایت هستند.
برخی زنان سرپرستخانوار طرحهای قابلقبولی برای اشتغالآفرینی در خانه دارند. آنها به تولید صنایعدستی در خانه میپردازند. ذوالقدر میافزاید: درصورتی که وامهای بدون ضامن و سود یا با سودهای بسیار کم و درحدود چهاردرصد به آنها داده شود، این زنان از طریق آن کارآفرینی و مشکلات متعدد خود را حل میکنند. او تاکید میکند: یک سازمان واحد باید متولی زنان بدسرپرست و بیسرپرست شود.
درحال حاضر شهرداری، کمیتهامداد و سازمان بهزیستی به این زنان کمک میکنند و همچنین وزارتکشور در بحث آسیبهایاجتماعی ورود کرده است. بنابراین نیازمند تشکیل سازمان یا نهادی هستیم که تنها به امور این زنان رسیدگی و احتیاجات آنها را تامین کند. این عضو فراکسیون زنان میافزاید: معاونت امور زنان و خانواده وظایف بسیار گستردهای دارد و به این دلیل نیازمند ایجاد سازمان رسیدگی به امور زنان سرپرستخانوار هستیم.
ذوالقدر میافزاید: در این صورت اگر بنا به ایجاد صندوق یا تخصیصبودجه برای این زنان باشد، این زنان میتوانند از طریق این سازمان از کمک و وامهای صندوق بهرهمند شوند. او خاطرنشان میکند: اکنون اکثر کشورها این امکان را برای این زنان فراهم کردهاند. بهعنوان مثال، در هند مرکزی نیمهدولتی مسئول رسیدگی به امور مالی و رفاهی زنان بیسرپرست و تنهاست و آنها را تحتپوشش خود قرار داده است.
طرحی مشابه را نیز میتوان در ایران اجرا کرد تا زنان سرپرستخانوار و خانوادههای آنها تحتپوشش سازمانی واحد قرار بگیرند. مسائلی مانند مسکن، خوراک، اشتغال، ایجاد بازارکار و آموزش این زنان باید تحتپوشش این سازمان باشد. ذوالقدر میافزاید: درصورت تحتپوشش قرارگرفتن این زنان و خانوادههای آنها میزان آسیبهایاجتماعی نیز در جامعه کاهش مییابد.