دعای یک فرد ترنس دلشکسته در جلسه دادگاه:
خدایا: هرکس که من را درک نمیکند ، فقط فرزند ترنسی در زندگی اش متولد شود
یادداشت۳ در مورد قشر ترنس( TS ) : از زبان قاضی شمس الدین جلیل پیران
در ادامه مطالب سابق و مطالعات جدید در داخل و منابع خارجی و همچنین رسیدگی قضایی به پرونده های مرتبط به ترنسها ، جمله ای تکان دهنده از سوی یکی از ترنسها اعلام شد که تلاش بنده را برای کمک به این قشر از افراد جامعه بیشتر نموده است و با کمک سایر دوستان و با عزمی راسخ در این مورد قدم برداریم و به دنبال این هستیم که بتوانیم کمک های بنیادین و اساسی در راستای " تدوین حقوق مختص به ترنسها از حیث حمایتی و قضایی" از مجاری قانونی انجام بدهیم. اما این مهم به راحتی قابل حصول نیست و مسیر پر پیچ و خمی میباشد و فعلا تمام تلاش و کوشش خود را برای راه اندازی یک NGO قانونی مختص به ترنسها متمرکز نمودیم . تحصیل اطلاعات دقیق و کافی در زمینه های مختلف در مورد ترنسها امر بسیار مهم و مقدمه کار میباشد.وجود یک بانک اطلاعاتی بسیار منظم و محرمانه در مورد ترنسهای کشور ضروریست، همانگونه که در خیلی از موارد دارای بانک اطلاعاتی هستیم .
معمولا در ماه چندین فقره پرونده مرتبط به قشر ترنس با موضوعات مختلف کیفری رسیدگی مینمایم .اخیرا در خلال رسیدگی دادگاه به پرونده یک ترنس ، متهمی که ترنس بود سوالاتی را مطرح نمود :
اعلام نمود: آیا ما ترنسها انسان هستیم؟ چرا هیچ کس حتی پدر و مادری که از او زاییده شدیم ، ما را درک نمیکند؟ گناه ما چیست ؟ آیا ما در آفرینش خود نقشی داشتیم؟ آیا ما دوست نداریم مثل بقیه افراد عادی جامعه و خانواده باشیم؟ مگر ایجاد اختلال هویت جنسی در ترنسها با اراده خودشان بوده است؟ آیا ما حق زندگی آرام و بدون تنش را داریم یا خیر؟ چرا ما ترنسها نباید مثل بقیه افراد بدون استرس و به دور از هرگونه حواشی دلخراش زندگی کنیم ؟ چرا افراد جامعه و مردم فکر میکنند ما ترنسها آدم های عجیب و غریبی هستیم؟! و ده ها سوال دیگر
در ادامه این متهم با چشمانی اشکبار و صدایی لرزان و با بغضی که گلویش را میفشرد گفت:
فقط یه چیز از خدای خودم میخوام و آن اینست : هرکس که من را درک نمیکند ، فقط فرزند ترنسی در زندگی اش متولد شود
این جمله آخری ترنس ، دگرگونی خاصی در بنده ایجاد کرد و علم هم ایجاد شد که متهم با سناریوی قبلی صحبت نمیکند . در همان لحظه ای که به مامور بدرقه زندان گفتم لیوانی آب به متهم بدهید ، چند ثانیه ای روی جمله آخری ترنس فکر کردم و واقعا باورش بسیار سخت بود ...
متهم ترنس که دارای ظاهری کاملا دخترانه و اما پسر( مذکر) بود و شاید هیچگاه کسی در ظاهر امر نتواند این موضوع را تشخیص دهد و مستندات و اوراق مربوط به تغییر جنسیت و حکم قضایی تغییر جنسیت وی موجود بود و اما مدت زیادی از زمان صدور حکم سپری شده بود و علت آن نیز بالا بودن هزینه های تغییر جنسیت و جراحی و بحث هورمون تراپی و ... بود.
متهم موصوف را چندین مرتبه در جلسات بازدید از بند ویژه نگهداری ترنسها در زندان ملاقات کرده بودم و علی رغم اختصاص مکان ویژه و امکانات مورد قبول برای ترنسها در زندان که انصافا همین جا باید از مدیر زندان و مسئولین مرتبط تشکر کنم و این امر قابل تقدیر است ، روز به روز گوشه نشین تر شده بود و جالب اینکه علت اصلی این گوشه نشینی و افسردگی را به زبان آورد و در جلسه دادگاه مجددا با بغض عجیبی که داشت و گریه میکرد اعلام نمود:
وقتی که چند سال درگیر یک رابطه عاطفی بودم و به اصرار طرف مقابلم( یک آقایی) که باهم ازدواج کنیم و خیلی به همدیگر وابسته بودیم و همدیگر را دوست داشتیم . از طرف خانواده آن آقا به خاطر اینکه ترنس بودم ، مخالفت کردند. البته در ابتدای امر و تا مدتی خانواده آن آقا نمیدانستند بنده ترنس هستم و همه چیز عادی بود . داستانش خیلی خیلی طولانی هست ، ولی در نهایت وقتی پدرش گفت اگر دختر بودی خودم عقدتون میکردم ، اون روز دنیا روی سرم خراب شد، انقدر بی پناه بودم که نمیتونستم این موضوع را برای خانواده ام بگویم .اون روز بخاطر خودم و بخاطر حسم و احساسم و بخاطر سرشکستگی ام به عنوان یک انسان ، پشیمون شدم و هر روز به مردن فکر میکردم و میکنم و هیچگاه نمیتوانم فراموش کنم
فرد ترنس در حالیکه به شدت گریه میکرد و فضای خاصی ایجاد شده بود با صدای بریده بریده گفت:
آقای رییس دادگاه
"من از بچگی در کارهای هنری و صنایع دستی استعداد داشتم و اکثرا از دیدن کارهای من شوکه میشدند . بخاطر تلفیق کارهای سنتی و مدرن و خلاقیی که داشتم و نمونه کارهای بنده را هم مشاهده کردید . اینکه تو کل کارهایم کار تکراری انجام نمیدادم و تا اومدم پیشرفت کنم بخاطر ظاهر و ترنس بودنم بارها و بارها تحقیر و خرد شدم و کنار زده شدم و هیچ پشتوانه ای نداشتم و هیچ ارگانی هم حمایتم نکرد و اما فقط و فقط به مردن و پایان زندگی فکر میکنم . چندین بار خواستم خودکشی کنم ولی بخاطر وابستگی شدید به مادرم نتوانستم"
((( آثار هنری بسیار زیبای این ترنس نیز از سوی دادگاه ملاحظه شده بود و بسیار خارق العاده بود)))
دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و تصمیم مقتضی اتخاذ نمود ...