مهران غفوریان لاکچری باز شد | ساعت ۹۰ میلیونی در دست مهران غفوریان

رصد: مهران غفوریان از چهره های معروف کمدی ایران در سه دهه اخیر بوده است. مهران غفوریان با سریال زیر آسمان شهر به شهرت رسید. مهران غفوریان با آرزو غفوریان ازدواج کرده است. مهران غفوریان و همسرش صاحب یک دختر هستند.

اکانت اینستاگرامی celebwatchesir که ساعت سلبریتی های مختلف را سوژه می‌کند اینبار سراغ مهران غفوریان رفته.

این صفحه اینستاگرامی نوشته است: مهران غفوریان در اکران مردمى فیلم زخم کارى، ساعتى ٩٠ میلیون تومانى از برند لونژین دست گذاشته است که مدل آن "Hydroconquest L3.781.496.6" مى باشد. این مدل قابى ٤١ میلى مترى دارد که جنس بدنه آن از فولاد ضدزنگ است. Hydroconquest موومنتى اتوماتیک به کالیبر L888 دارد که ذخیره انرژى ٧٢ ساعته را ارائه مى دهد. 

قیمت نمایندگى ~ ١,٧٧٥$ = (٩٠ میلیون تومان)

خشم و عصبانیت باورنکردنی مهران غفوریان

مهران غفوریان بازیگر سینما و تلویزیون یک استوری تند و تیز منتشر کرد که معلوم نیست مخاطب او دقیقا چه کسی است.

این بازیگر و کمدین نوشته است: من انقدر قوی نیستم که همه بدی‌هایی که بهم کرده‌اند را نگویم.

پیامی که مهران غفوریان منتشر کرده است را در ادامه می‌بینید.

دختر مهران غفوریان پرسپولیسی شد

موج حمایت‌ها از پرسپولیس، تیم پرطرفدار فوتبال ایران پس از قهرمانی در جام حذفی همچنان ادامه دارد.

پس از کسب قهرمانی در لیگ و قهرمانی در جام حذفی، بسیاری از هنرمندان همچنان در حال حمایت از تیم محبوبشان پرسپولیس هستند. 

در تازه ترین واکنش، مهران غفوریان عکسی بانمک از دخترش منتشر کرد و نوشت: این عشق منم پرسپولیسی شده.

مهران غفوریان: تلاش کردم بمیرم اما نشد!

مهران غفوریان از جمله مهمانان ویژه‌برنامه نوروزی شبکه دو سیما با اجرای داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) شد. 

او در بخشی از این برنامه، در مورد عمل قلبش که مهر امسال انجام شد، گفت: «همه‌چیز دست به دست هم داد که من زنده بمانم. همه تلاشم را بدون آن که بدانم می‌کردم که بمیرم ولی نشد. تلفن روی اسپیکر بود و من شنیدم که دکتر به منوچهر هادی گفت با توجه به علائمی که مهران غفوریان دارد، حتما سکته می‌کند و باید زودتر به بیمارستان منتقل شود. منوچهر گفت روی اسپیکر بود و خودش شنید.» 

غفوریان ادامه داد: «گیر داده بودم من هنوز نیافتاده‌ام. این پلان را که همه‌چیزش آماده است، بگیرم، بعد به بیمارستان می‌روم که منوچهر قبول نکرد.»   

او توضیح داد: «لحظه‌ای که به حیاط بیمارستان رسیدیم، صدای راننده را شنیدم که گفت رسیدیم و دیگر خاطرم نیست چه شد. فقط لحظه‌ای به هوش آمدم که پزشک در حال احیای من بود. یعنی اگر منوچهر اصرار مرا می‌پذیرفت و آن پلان را می‌گرفت امکان داشت الان این‌جا نباشم.»