آیا مدیتیشن واقعا آرامشبخش است؟
افراد زیادی معتقدند که مدیتیشن باعث ایجاد آرامش و تمرکز میشود؛ اما براساس نتایج پژوهشی جدید، مدیتیشن گاهی اوقات میتواند نتایجی خلاف انتظار بههمراه داشته باشد.
نتایج پژوهشی به سرپرستی پژوهشگران کالج دانشگاهی لندن نشان میدهد بیش از سهچهارم افراد پس از مدیتیشن، احساسی آمیخته از ترس و اختلالات عاطفی پیدا میکنند که با مدیتیشن یا مراقبه درارتباط است. نتایج این پژوهش که در نشریهی علمی PLOS ONE منتشر شده است، نشان میدهد از میان افرادی که مدیتیشن را برای رسیدن به آرامش روحی برمیگزینند، آن دسته از اشخاصی که تنها مدیتیشنهای مخرب ذهن را انجام میدهند، دچار احساس ناخوشایندی میشوند. انواع مخرب مدیتیشن شامل ویپاسانا یا مدیتیشن نگرشی (تمرکز طولانی و بررسی موشکافانهی شخص از شخص بهمنظور ارزیابی شرایط و مسیرهای مختلف برای رسیدن به زندگی بهتر) و کوان (نوعی مدیتیشن در مکتب ذن رواج دارد و نوعی سؤال یا جملهای متناقض برای ایجاد آرامش و تمرکز ذهنی تازهکاران است؛ ذن، مکتبی در آئین بودایی که در چین ایجاد شده و بر تفکر لحظهبهلحظه و نگرش عمیق مرتبطبا ماهیت اشیا و جانداران و... بهوسیلهی تجربهی مستقیم، تأکید میکند) و دیگر انواعی میشود که مسبب ایجاد سطح بالایی از تفکرات منفی در ذهن هستند. این مطالعه روانشناسی برمبنای یک بررسی آنلاین بینالمللی با شرکت ۱۲۳۲ دانشآموزی
انجام شده که حداقل بهمدت دو ماه مدیتیشن کردهاند؛ نتایج نشان میدهد شرکتکنندگان زنی که باورهای مذهبی داشتهاند، کمتر دچار احساس ناخوشایند شدهاند.
ماکرو اشلاسر، صاحبنظر برجسته از بخش روانپزشکی کالج دانشگاهی لندن، درمورد نتایج این مطالعه میگوید: یافتههای این مطالعه، به اهمیت فهم درحال گسترش عمومی و علمی مدیتیشن اشاره میکند که فراتر از تعریف آن بهعنوان تکنیکی برای افزایش تندرستی است. پژوهشگران درمورد دلیل، زمان و چگونگی مشکلات مرتبطبا مدیتیشن، اطلاعات کمی در دست دارند و انجام پژوهشهای بیشتر بهمنظور پیبردن به ماهیت چنین تجربهها و احساساتی، امری ضروری است. سوالی که باید به آن پاسخ دهیم، این است که چه زمانی این احساسات، بخشی از عناصر مرتبطبا گسترش میزان غرقشدن در فضای مدیتیشن است و چه زمانی تنها تأثیراتی منفی هستند که باید از آنها اجتناب کرد؟ این مطالعه با پژوهشی که پژوهشگران دانشگاه ویتِن/هِردِکه در آلمان و پژوهشگران دانشگاه لیوبلیانای اسلوونی انجام دادهاند، درارتباط است و بهدنبال تعداد محدودی از گزارشهای مرتبطبا پژوهشها و مطالعات موردی که درحال افزایش هستند، انجام شد و نتایج آن نشان میدهد که امکان ایجاد احساسات ناخوشایند روانی و مشکلات عاطفی در فرد درطول زمان مدیتیشن نیز وجود دارد. در برخیاز متون مذهبی قدیمی بودایی نیز نمونههای بارز و مشخصی از این احساسات بیان شده است؛ البته دربارهی میزان شایعبودن چنین احساسات نامشخصی، هنوز اطلاعات زیادی در دست نیست. پژوهشگران از تمام شرکتکنندگان مطالعهی مذکور این سؤال را پرسیدند که آیا تاکنون درحین انجام مدیتیشن، دچار مشکلاتی ازقبیل عصبیبودن، ترس، اختلاف فکری یا عاطفی، تغییر احساس در مورد خود یا دنیا شدهاند یا خیر؛ و اینکه کدامیک از آنها احساس میکنند تحتتاثیر مدیتیشن قرار میگیرند. شرکتکنندگان نیز دربارهی مدتزمان مدیتیشن و اینکه هرچندوقت یکبار آن را انجام میدهند، گزارشهایی ارائه دادند. آنها دربارهی اینکه آیا تاکنون در زندگی خود سعی کردهاند با مدیتیشن در مکان و شرایطی آرام به آرامش و تمرکز برسند یا خیر، یا دربارهی نوع مدیتیشن خود (برای افزایش توجه و تمرکز یا مدیتیشن سازنده یا مخرب)، نیز اطلاعاتی ارائه دادند و ارزیابیهای مربوطبه حس خوددلسوزی را نیز تکمیل کردند (فردی که دچار خوددلسوزی میشود، با افکاری منفی، از انجام هرگونه کار خطرپذیر و مثبت خودداری میکند؛ هر اقدامی را ازقبل شکستهخورده میبیند و متمایل به جلبتوجه دیگران برای رسیدن به خواستههایش است). نتایج ۲۵٫۶ درصد از ۱۲۳۲ دانشآموز اذعان کردند قبلا احساسات ناخوشایندی را تجربه کردهاند که با مدیتیشن ارتباط داشته است. ۲۸٫۵ درصد از شرکتکنندگان مرد، تجربهها و احساسهای ناخوشایند را تجربه کردهاند و این میزان در میان زنان شرکتکننده ۲۳ درصد بود. ۳۰٫۶ درصد از افراد بدون باورهای مذهبی و ۲۲ درصد از افراد دارای باورهای مذهبی، دچار احساسات ناخوشایند شدهاند. ۲۹٫۲ درصد از افرادی که انواع مخرب مدیتیشن را انجام دادهاند و ۲۰٫۳ درصد که انواع دیگر مدیتیشن را انجام دادهاند، دچار احساسات ناخوشایند شدهاند. ۲۹ درصد از افرادی که مدیتیشن را برای کسب آرامش و تمرکز انجام دادهاند، احساس ناخوشایندی داشتهاند و درمقابل، ۱۹٫۶ افرادی که هرگز با خود خلوت نکردهاند، گرفتار چنین احساسی نشدهاند. ماکرو اشلاسر دررابطهبا نتایج این مطالعه افزود: بیشتر پژوهشهای مرتبطبا مدیتیشن، با تمرکز بر بیان مزایای آن انجام شدهاند و میزان مطالعات مربوطبه تجربهها و احساسها مرتبطبا مدیتیشن باید افزایش پیدا کند. درضمن اجتناب از نتیجهگیری زودهنگام درمورد تاثیرات منفی بالقوهی مدیتیشن، بسیار مهم است. مطالعات طولی (نوعی از مطالعات مشاهدهای که در آنها، گروهی از افراد در طول مدتزمانی مشخص موردبررسی قرار میگیرند) به پژوهشگران کمک میکند تا بفهمند احساسات ناخوشایند ناشی از انجام مدیتیشن در چه زمانی، برای چه کسانی و تحت چه شرایطی ایجاد میشوند و اینکه آیا این احساسها و تجربهها، تاثیرات بلندمدتی دارند یا خیر. این مطالعات که در آینده انجام میشوند، میتوانند منجربه ایجاد راهنماییهای بالینی و همچنین دستورالعملهایی شوند که زمینهساز ایجاد ذهن آگاهی هستند. درضمن، این مطالعات میتوانند در آموزش مربیان مدیتیشن نقش داشته باشند. محدویتها و معایب مطالعه در مطالعه حاضر، برای کسب اطلاعات دربارهی میزان شایعبودن احساسات و تجربههای ناخوشایند ناشی از مدیتیشن، تنها یک سؤال مطرح شده است. درضمن درمیان دادههای جمعآوریشده دربارهی نوع دقیق تجربهها یا شدت و تأثیر آنها، اطلاعاتی ارائه نشده است. همچنین ممکن است استفاده از نمونه و مثالهای خاص در این سؤال، مثل عصبیبودن، ترس، اختلالات عصبی، فکری یا عاطفی، تغییر احساس در مورد خود یا دنیا، پاسخ افراد را تحتتاثیر قرار دهد و نتوانند احساسی حقیقی خود را که ممکن است هیچکدام از احساسات ذکرشده نباشد، بیان کنند. در این مطالعه، وجود مشکلات احتمالی مرتبطبا سلامت روانی مورد بررسی قرار نگرفته است. این موضوع میتواند صحت نتایج آن را زیر سؤال ببرد؛ زیرا مشکلات ناشی از سلامت روانی میتوانند میزان تخمینی تجربهها و احساسات ناشی از انجام مدیتیشن را با ابهام مواجه کنند. ماهیت مقطعی دادهها به پژوهشگران اجازه نمیدهد دربارهی مؤثر بودن یا نبودن مدیتیشن در ایجاد تجربهها و احساسات ناخوشایند، باصراحت نتیجهگیری کنند.
منبع: زومیت