اختصاصی :
آیا این کافی نیست؟!
همزمان با نزدیک شدن به 29 اردیبهشت، صف بندی های اصلی جریانات سیاسی نیز مشخص تر می شود. وضعیت دولت اما چندان مبهم نیست.
به گزارش شمانیوز : همزمان با نزدیک شدن به 29 اردیبهشت، صف بندی های اصلی جریانات سیاسی نیز مشخص تر می شود. وضعیت دولت اما چندان مبهم نیست. نام نویسی بی سابقه اسحاق جهانگیری برای رقابت های انتخاباتی را نیز نباید مسئله عجیبی تصور کرد. حامیان دولت ماه ها پیش از این با آگاهی از کارنامه خود در زمینه های مختلف، به فکر کاندیدای پوششی و یا عبور از روحانی بوده اند. قدرت الله علیخانی از چهرههای نزدیک به مرحوم هاشمی، در همین زمینه گفته است:«اصل اين قصه كه كسي در كنار روحاني و كمك وي باشد ايده مرحوم آیتالله هاشمی بود. منتها عمرشان وفا نكرد و نتوانستند خوشان این طرح را اجرایی کنند.» روایت های متناقض دیگری از دیگر چهره های اصلاح طلب نیز در همین زمینه شنیده می شود. اصل مسئله اما ثابت است و تغییری در ماهیت آن ایجاد نمی شود: از نظر قاطبه حامیان دولت، رویارویی یک تنه روحانی با افکار عمومی، خطرناک بوده است!
کارنامه دولت در بخش اقتصادی اما فاجعه بارترین قسمت ماجراست. در بخش سرمایهگذاری خارجی گزارش سازمان کسبوکار ملل متحد (آنکتاد) نشان از کاهش 50 درصدی سرمایهگذاری خارجی در کشور دارد که این مسئله با شعارهای دولت در زمینه تعامل با جهان و ورود حدود 150 هیئت تجاری از کشورهای خارجی، سازگار نیست . تداوم رکود بازار مسکن، رشد منفی و رکوردزنی بیکاری، سقوط آزاد بورس طی سالهای گذشته، ورشکستگی بانک ها به اذعان رئیس کل بانک مرکزی، افزایش سه برابری بودجه جاری دولت، افزایش بیرویه نقدینگی و مسائلی همچون حقوق های نجومی و اختلاس 12 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان، حرفی برای دولت باقی نگذاشته است. در این شرایط، اگر شما مشاور رسانه ای رئیس جمهور بودید، چه پیشنهادی برای او داشتید؟ تلاش برای یافتن پاسخ این سوال اما لازم نیست!
نگاهی کوتاه به روند ظهور و بروز رسانه ای دولت طی چند ماه گذشته و دنبال کردن خط خبری حامیان وی در روزنامه های زنجیره ای، به خوبی مسائل را در این زمینه روشن خواهد نمود. آنها ترجیح می دهند با احتراز از واقعیت های اقتصادی جامعه در کف کوچه و بازار، همواره سیبلی برای هدف گرفتن پیدا کنند. تخریب دولت قبل اما کمی از مد افتاده است. لاجرم باید هدف جدیدی برای سرگرم کردن مردم و افکار عمومی جستجو کرد. مثلاً محمدباقر قالیباف! حمله به قالیباف در جریان حادثه پلاسکو به خوبی خوراک رسانه های زنجیره ای را برای چند ماه تامین کرد و مسئله اقتصاد را به خیال خودشان در حاشیه قرار داد. مانور دادن روی سخنرانی علی مطهری و لغو کنسرت ها نیز مدت مدیدی آتش توپخانه رسانه هایی بود که تمایلی به تشریح وضعیت اقتصادی مردم کف کوچه و بازار نداشتند. قالیباف اما در تمام این فراز و فرودها همواره یک هدفِ اصلی بود.
قالیباف در تمام این مدت، یک رقیب بالقوه محسوب می شد. این میزان ترس از قالیباف اما تنها نمی تواند به همین دلیل باشد. شهردار تهران در تمام این چهار سال که دولتی ها حرف می زدند، سرگرم کار بود. کاری که یک قلم از نتایج آن، انتخاب پل طبیعت به عنوان یکی از پروژههای معماری برتر دنیا شد. انتخاب دریاچه شهدای خلیج فارس(چیتگر) به عنوان یکی از 10 پروژه برتر جهان در سال 2015 نیز یکی دیگر از نتایج حرف نزدن رئیس شهرداری تهران بود. همزمان اما دولت روحانی فقط درجا می زد و هر بار در خیال، از رکود عبور می کرد و بار دیگر به رکود باز می گشت! آنچنان که نشریه آمریکایی فارین افرز اخیراً با اشاره به معضلات پیش روی دولت روحانی در انتخابات ریاست جمهوری می نویسد: «در حالی که حسن روحانی دوران سختی را میگذراند، در حالی که کمتر از 2 ماه تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران زمان باقی مانده است، مانعهای بزرگی در برابر روحانی رئیسجمهور کنونی ظاهر شده است . روحانی که همه اعتبار سیاسی خود را در توافق هستهای با غرب سرمایهگذاری کرده، احتمالاً خود قربانی برجام خواهد شد!»
فارین افرز ادامه می دهد:« یک سال پس از امضای برجام و برداشته شدن تحریمهای اقتصادی علیه ایران بسیاری از مردم ایران معتقدند که این کشور بسیاری از مزایای وعده داده شده مربوط به برداشته شدن تحریمها را دریافت نکرده و وضعیت زندگی مردم در نتیجه توافق هستهای بهبود پیدا نکرده است.» همزمان، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز در گزارشی می نویسد:«هنوز هم حتی سرمایهگذارانی مثل شرکت فرانسوی توتال درباره همکاری با ایران با نگرانی و احتیاط کامل عمل میکنند. آنها باید مراقب مجازاتهای تحریمی آمریکا باشند . » در این شرایط، جناب رئیس جمهور نیز برای خالی نبودن عریضه، اخیراً به انکار وعده های انتخاباتی خود در سال 92 روی آورده، گفته است:« بنده چه زمانی گفتم صد روزه حل میکنم؟» روحانی در اظهارنظر جالب دیگری می گوید:« اولاً بنده نگفتهام کلید همه مشکلات کشور حل موضوع هستهای است، کلید حل مشکلات کشور عقل، تدبیر، تلاش و کوشش همگانی است و همه باید دست به دست هم دهیم تا مشکلات را حل کنیم . »
حالا این واقعیات را بگذارید کنار واقعیاتی همچون نصب همیشگی روزشمار افتتاح در کنار پروژه های بزرگ و ملی شهرداری تهران تا دلیل اصلی حملات تمام نشدنی حامیان دولت به قالیباف را بهتر درک کنید. قالیباف علاوه بر این، دوجینی از وعده های ظاهراً نشدنی و البته عملیاتی شده را در دیگر مسئولیت های خود تا کنون به یدک می کشد. فی المثل وی سال ۷۶ گفت نیروی هوایی سپاه را در دوره سه ساله در سطح برتری در منطقه تجهیز می کند و این کار را واقعاً انجام داد. قالیباف در زمانی که مردم تازه مزه موبایل را می چشیدند، گفت با فوریت های پلیسی ۱۱۰ پلیس را به خانههای مردم میآورم و واقعاً این کار را کرد. ما در اینجا البته قصد بازشماری همه چیز را نداریم. با این حال، مرور گزارشی که شهریور 94 در رسانه های اصلاح طلب منتشر شده، می تواند بهترین قاضی بین اصلاح طلبان امروز و شهردار تهران باشد.
در متن گزارش مفصلی که عصرایران منتشر کرده می خوانیم:« شاید که نه؛ حتما شما هم یادتان می آید روزهایی را که چهره تهران خاکستری بود؛ نه از این همه فضای سبز در حاشیه بزرگراه ها خبری بود و نه هیچ کدام از ما تصوری برای داشتن یک بوستان در نزدیک ترین فاصله به منزل مان داشتیم. حتی توقع داشتنش را هم در خاطرمان نپرورانده بودیم . آن روزهایی که اتوبان های تهران به تعداد حالا نبود و معابر باریک شهری نفس مان را در لابلای طناب به هم تنیده ترافیک پایتخت محبوس می کرد، همان طور که تصوری هم از سراهای محلات و خانه های سلامت نداشتیم. تنها معدود فرهنگسراهایی را در تهران سراغ داشتیم که آن هم کارکردی آنچنانی برایش تعریف نشده بود . گاهی اوج خواسته مان این بود که یک بار طی شبانه روز زباله های مان سر موعد از درب منازل مان با همان ماشین های ملودی دار جمع آوری شود. همین ما را از مدیریت شهری راضی می کرد.» حرف البته در این زمینه زیاد است، ولی به قول آن دوست اصلاح طلب مان، آیا این کافی نیست؟!!!