مهمترین تهدیدات کلیدی در محیط کلان کسب و کار صنعت فولاد
بررسی روند صادرات در کشور از سال ۹۰ به بعد نشان میدهد ما در بخش بندی و برندینگ هم در داخل و هم خارج از کشور با یک شکاف جدی مواجه ایم و این شکاف به مرور عمیقتر هم شده است.
به گزارش خبرنگار شمانیوز و به نقل از روابط عمومی شرکت صنعت ورق آرین پاژ: بررسی روند صادرات در کشور از سال ۹۰ به بعد نشان میدهد ما در بخش بندی و برندینگ هم در داخل و هم خارج از کشور با یک شکاف جدی مواجه ایم و این شکاف به مرور عمیقتر هم شده است. از اینرو این شرکت اقدام به برنامه ریزی ایجاد یک هایپرمارکت تخصصی فولاد برای نخستین بار در ایران به نام صنعت ورق آرین پاژ کرده تا در کنار تولید، از تخصص خود در حوزه مارکتینگ، برندینگ و شناخت دقیق تولیدکنندگان و مصرف کنندگان داخل و خارج از مرزها استفاده نماید و آنها را به یکدیگر پیوند دهد. البته این اتفاق در سایر کشورها نیز وجود دارد و صادرات عملا" از طریق شرکتهایی که مبنای علمی، فنی و تجارت مابین رشتهای داشته و از دانش بومی برخوردارند و هم از تولید و هم بازار بین المللی سررشته دارند صورت میگیرد.
مهمترین تهدیدات کلیدی در محیط کلان کسب و کار صنعت فولاد به شرح ذیل میباشد: - کاهش قیمت جهانی محصولات فولادی: این چالش منتهی به کاهش درآمدهای شرکتهای تولیدکننده میشود. کاهش قیمتها تا سطح هزینه تمام شده تولید میتواند بسیاری از بنگاهها را به مرز خطر ورشکستگی و توقف تولید بکشاند.
- افزایش واردات ناشی از افزایش حجم تولید در سطح بین المللی، اشباع بازار و مازاد تولید خصوصا در چین: این امر منجر به عدم توان رقابت تولیدکنندگان داخلی و نهایتاً کاهش و یا توقف تولید در بنگاههای داخلی شده و علاوه بر هزینههای بالای اقتصادی موجب بیکاری هزاران نیروی کار در این صنعت میشود.
- محدودیت در صادرات: ناشی از عدم وجود زیرساختهای لازم نظیر شبکه حمل و نقل جادهای، ریلی، دریایی و تسهیلات جانبی در آنها و در نتیجه افزایش هزینه حمل. همچنین عدم بهرهگیری از بازارهای هدف در منطقه به دلیل وجود ناامنیهای سیاسی و حضور گروههای تروریستی.
- افزایش هزینه تمام شده تولید ناشی از افزایش هزینه انرژی، نیروی کار و...: متضاد با روند کاهشی قیمت فروش محصولات، هزینهها روند افزایشی را طی میکنند. در این راستا مؤلفههایی که به لحاظ فنی و یا سیاسی در اختیار بنگاهها نمیباشد، باید توسط دولت مورد توجه و مدیریت قرار گیرد.
- بالا بودن نرخ بهره تسهیلات بانکی: با مروری بر اقتصاد و صنعت در طی سالهای اخیر میتوان دریافت که متضاد با تعاریف اقتصاد اسلامی، این بانکها بودهاند که توانستهاند به جای ایجاد تسهیل برای حوزههای مختلف اقتصاد از جمله صنعت، به نوعی مالک بنگاههای صنعتی شوند. در اغلب بنگاهها سهم هزینههای مالی از بسیاری از هزینههای دیگر بیشتر است. این موضوع به ناصواب بودن روندهای طراحی شده اقتصادی دلالت دارد و لازم است اقتصاد را از مسیر خطای فعلی خارج نمود.
- عدم توسعه زیرساختهای کشور متناسب با چشم انداز ترسیم شده صنعت فولاد: مطابق برنامه تدوین شده، در افق ۱۴۰۴، به میزان ۵۵ میلیون تن محصولات فولادی تولید میگردد. عدم برنامه ریزی جهت توسعه زیرساختهای لازم نظیر شبکه و ناوگان حمل و نقل (جادهای، ریلی، دریایی)، تأمین انرژی (برق، گاز)، کمبود شدید منابع آب و... تحقق اهداف ترسیم شده را دچار تردید میکند.
- ضعف فرهنگ کار و پایین بودن بهره وری نیروی انسانی: نوع نگرش منفی به کار در برخی لایههای جامعه موجب شده است که با وجود تعداد نیروی انسانی چند برابر استانداردهای جهانی در برخی بنگاهها، خروجی با مقادیر مورد انتظار اختلاف اساسی داشته باشد.
- عدم وجود نقشه جامع توسعه صنعت (از جمله در بخش فولاد) به همراه اسناد پشتیبان: این امر موجب شده برخی سرمایهگذاریها در مناطق غیرمناسب انجام پذیرد. ضمن این که در بعضی بخشها مواجه با مازاد ظرفیت و برخی حوزهها کمبود ظرفیت سرمایهگذاری میباشیم.
به راحتی میتوان مشاهده کرد که در راستای توسعه صنعت فولاد کشور و به تبع آن توسعه و رشد اقتصادی، دولت، بنگاههای اقتصادی و قاطبه مردم صاحب نقش هستند. با نگاهی گذرا به ابعاد و مؤلفههای اقتصاد مقاومتی میتوان با تدوین استراتژیهای مقاومتی در مسیر رفع چالشها و ایجاد فضایی پرنشاط و حرکتی مثبت در رشد این صنعت گام برداشت
- تحمیل برخی هزینههای اجتماعی غیرمرتبط بر بنگاهها: هر چند توجه به مسئولیتهای اجتماعی یک رویکرد مناسب در سطح بینالمللی است، امّا آن چه در سطح کشور با آن مواجهیم در خیلی از موارد متفاوت با فلسفه مسئولیتهای اجتماعی و بیارتباط با رویکرد خلق ارزش مشترک برای جامعه و بنگاه است. ضمناً در این زمینه فشارهای مختلف سیاسی و اجتماعی برخی مواقع، فرایند کلی بنگاه را نیز دچار مشکل میکند.
- محدودیتهای زیستمحیطی: برخی از این محدودیتها به درستی اعمال شده و برخی نیز ناشی از تلقی غلط نسبت به صنعت و عدم توجه به جایگاه آن در توسعه ملی است. در هر صورت وجود الزامات سختگیرانه زیست محیطی یکی از چالشهای صنعت فولاد است که باید به آن توجه لازم صورت پذیرد.