اسم دختر جدید ۱۴۰۳
ترند ترین و شیک ترین اسم دختر برای سال 1403 | خاص ترین اسم ها را در اینجا بخوانید
اگر دنبال اسم دختر شیک، جدید و خیلی باکلاس هستید این مطلب ما را از دست ندهید.
به گزارش شمانیوز؛ انتخاب اسم دختر جدید ۱۴۰۳ برای پدر و مادر که منتظر تولد فرزندشان هستند یک چالش جذاب و بامزه است که ممکن است برخی از شما والدین را به تردید بیندازد. در صورتی که فرزند دختر در راه دارید انتخاب یک اسم دختر جدید و باکلاس ۱۴۰۳ میتواند بسیار زیاد به شما کمک کند تا نخستین قدم برای کودک تان را به درستی بردارید. حتما سعی کنید اسمی برای دخترتان بگذارید که معنی آنرا بدانید و با سلیقه شما جور باشد.
اسم دخترانه ۱۴۰۳ به ترتیب الفبا
اسم دختر شروع با حرف آ
- آلیس: الیس یک اسم دخترانه با ریشه فرانسوی به معنی بانوی نجیب زاده
- آماندا: این نام به معنای دوست داشتنی است
- آنجلا: آنجلا شکل دخترانه نام پسر انجلوس است
- آتوسا : نام دختر کورش
- آدخت : خجسته و نیکو
- آذر : آتش، فروغ، روشنایی
- آوین (کردی) : مانند آب، زلال
- آذرگون : گل همیشه بهار
- آیلا (ترکی) : هالهی ماه
- آرام : قرار، سکون
- آنیا (کردی) : بی نظیر، عشق مطلق
- آرمیتا : آرمان، عشق پاک
- آرمیتی : فروتنی و پاکی و محبت
- آرمیدخت : از نام های برگزیده
- آزادچهر : آزاده نژاد
- آزاده : نام مادر گشتاسب
- آزیتا : از نام های برگزیده
- آژند : نام گلی است
- آهو : غزال، غزاله؛ (به مجاز) معشوق زیبا
- آیدا: (ترکی) گیاهی که کنار آب می روید
- آرزو : خواهش، کام، مراد، چشمداشت، امید،
- آذین: زیور، زیب، زینت، آرایش
- آریان : بانوی بسیار مقدس
اسم دختر شروع با حرف ب
- بلوت : درخت سودبخش
- بنفشه : نام گلی است
- به آفرید : نام دختر کی گشتاسب
- به نگار : خوب چهره، نیکو صورت
- بهآفرین : نیک آفریده شده
- بهار : نخستین فصل سال
- بهاره : از آن بهار
- باستیان : بردبار، شکیبا
- بالیده : رشد و نمو کرده
- بامک : بامداد، صبح
- بامی : درخشان، لقب شهر بلخ
- بامین : نام روستایی در نزدیکی هرات
- برهون : هاله، خرمن ماه
- برفین : برفی، از جنس برف؛ سفید مانند برف
- بمانی : نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند.
- بنفشه : نام گل
- بنیتا : دختر بی همتای من
- بارلی : بار(فارسی) + لی (ترکی) میوه دار، سودمند
- بارنک : نام درختی است.
- باستیان : بردبار، شکیبا
اسم دختر شروع با حرف پ
- پادمیرا : جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق
- پارامیدا : پارامیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی،
- پاردیس : پردیس
- پارمیدا : پارامیدا، پارامیس، پرمیس
- پاکدل : پاکیزه دل، دلپاک، خوش قلب
- پاکرخ : پاکیزه رو، زیبا رو
- پاکروز : از نام های برگزیده
- پاکروی : پاکیزه روی، زیبا روی
- پاکسیما : دارای صورتی پاک و زیبا
- پاکفر : از نام های برگزیده
- پاکناز : دارای ناز خوش
- پاکنوش : پاک نوشنده
- پالیز : باغ
- پامچال : گلی زینتی به رنگهای سفید، صورتی، یا نارنجی
- پانتهآ : پایدار
- پرخیده : سخن سربسته
- پردیس : باغ بهشت
- پرشت : پر آرزو
- پرنیان : حریر ، دیبا
- پروانه : از نام های برگزیده
- پروین : نام ستارهای
- پری سیما : زیبا روی
اسم دختر شروع با حرف ت
- تاتیانا : تاتینا، پرنده شکاری
- تاتین : پرندهای شکاری
- تاک آفرین : مرکب از تاک (درخت انگور) + آفرین (آفریننده)
- تاکدخت : مرکب از تاک (درخت انگور) + دخت (دختر)
- تالین : پایتخت کشور استونی
- تامیلا : از روی امیدواری، امیدوارانه
- تانسو : زلالی چشمه، تمیزی و پاکی و زیبایی
- تانیا : در فارسی به معنی دختر یگانه و بی مانند
- تبسّم : لبخند، خنده ی بدون صدا
- تمیس : گیاهی بالا رونده
- تناز : نام مادر لهراسب. دختر آرش
- تهمینه : زن رستم و مادر سهراب
- توران : از نام های برگزیده
- توراندخت : از نام های برگزیده
اسم دختر شروع با حرف ث
- ثمر : معنی: میوه
- ثمره : معنی: نتیجه و حاصل
- ثمن : معنی: بها، قیمت
- ثمین : معنی: گرانبها، قیمتی، گران
- ثمین : گرانبها، قیمتی، گران
- ثَمینا : گرانبها و ارزشمند
- ثمینه : گران بها، قیمتی، گران
- ثنا : ستایش خداوند، حمد خداوند، شکر، دعا
اسم دختر شروع با حرف ج
- جانا : ای جان، ای عزیز
- جان افروز : (به مجاز) آسایش بخش روان
- جانان : معشوق، محبوب؛ خوب
- جان بانو : بانویی که چون جان عزیز است.
- جهان بانو : بانوی جهانیان
- جهان آوا : مرکب از جهان (عالم، گیتی) + آوا (صدا، بانگ)
- جهان بانو : بانوی جهانیان
- جهان خاتون : خاتون جهانیان، بانوی جهانیان
- جهان ماه : آن که در جهان چون ماه می درخشد، زیبا
- جهان ناز : مایه افتخار جهان، فخر جهان
- جهانتاب : آنچه به جهان نور و روشنایی میدهد، عالمتاب
- جهاندخت : دختر شهره در عالم
- جهانرخ : مرکب از جهان (عالم، گیتی) + رخ (چهره، صورت)
- جیحون : رود بزرگ
- جیران : آهو
اسم دختر شروع با حرف چ
- چکامه : شعر به ویژه قصیده.
- چکاوک : پرندهای خوش آواز و کمی بزرگتر از گنجشک که تاج بر سر دارد.
- چکاوه : چکاوک
- چلچله : پرستو
- چمان : معنی: آن که میخرامد و با ناز حرکت میکند
- چمانه : پیاله شراب
- چمن : زمین سبز و خرم، باغ و بوستان
- چکاو : نام پرنده ای خوش آواز
- چکاوک : آهنگی از موسیقی ایرانی
- چَمان : خرامان
- چهرزاد : از نام های برگزیده
- چیترا : از نام های برگزیده
- چیستا : دانش و دانایی
- چیستی : دانش و آگاهی
- چیکا : نوعی پرنده (ریشه گیلکی)
- چیلانه : درخت عناب
اسم دختر شروع با حرف ح
- حانیه : مهربان، دلسوز
- حبه : دانهی بعضی از میوهها و گیاهان
- حبیبه : مؤنث حبیب، دوست، یار، معشوقه
- حدیث : عشق، سودا
- حسانه : زن بسیار نیکو
- حکیمه : مؤنث حکیم، زن حکیم و دانشمند
- حلما : جمع حَلیم، بردباران، صبوران.
- حسنا : نیک، پسندیده
- حسنی : نیکو،پسندیده
- حسیبه : دارندهی نام و شرف و بزرگی
- حفیظه : موکّل به چیزی؛ حافظ و محفوظ
اسم دختر شروع با حرف خ
- خاتون : لقب زنان اشرافی ، در حال خرامیدن
- خرم گل : آن که چون گل خرم و با طراوت است.
- خرم چهر : آن که چهره ای شاداب و با طراوت دارد.
- خرمدخت : دختر شاد و با طراوت
- خورشاد : از نام های برگزیده
- خوشچهر : نیکو روی
- خوشخو : نیک رفتار، با صفا
- خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
- خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل
- خوشگو : خوش سخن
- خوشنوا : خوش آواز، خوش آهنگ
- خوشچهر : نیکو روی
- خوشخو : نیک رفتار، با صفا
- خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
- خوشروز : دارای زندگی راحت و بارفاه.
- خوشروی : خوشرو، خوش صورت، خوشگل
- خوشگو : خوش سخن
اسم دختر شروع با حرف د
- دریا : از نام های برگزیده
- دل آرام : آرامش دهنده دلدلبر : یار و معشوق
- دلجو : نوازش کننده
- دلدار : دلبر, معشوق, دلیر, دلاور, شجاع
- دلشاد : خوشحال ، شادمان
- دلکش : دلربا, دلپذیر, دلفریب
- دلگرم : خشنود، امیدوار
- دلنواز : دلارام, دلجو, دلپذیر
- دمساز : همدم، همراز، هم صحبت
- دامینه : زیبا، جاری و روان
- دایانا : زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ
- درتا : مانند مروارید، همتای دُر
- درسا : دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر
- درستی : پاکی، حقیقت، صحت
- درفام : مانند در درآسا دُرمانند به رنگ دُر
اسم دختر شروع با حرف ر
- رازک : گیاهی علفی از خانواده شاهدانه که معطر است
- رافونه : پونه
- رام افزا : افزون کننده آرامش
- رام افزون : رام افزا، افزون کننده آرامش
- رام بانو : بانوی آرام یا بانوی شاد
- رامش : شادی، خوشی، لذت، حظ ، آسودگی
- رامشین : نام روستایی در نزدیکی سبزوار
- رامک : رام، اهلی، آرامش دهنده
- رامونا : مظهر عشق، لاتین نگهبان عاقل
- رایکا : پسندیده و دوست داشتنی
- رخسار : روی، چهره، صورت ، سیما
- رخشا : رخشان، درخشان
- رخشانه : رخشان و درخشنده
- ردیمه : نام زن کمبوجیه و دختر هوتن
- رسا : بالغ، بلند
- رَسپینا : فصل پاییز
- رَستا : رَستن، رهیدن + ا (پسوند)، رستگار شده
- رستاک : شاخه تازه ای که از بیخ درخت برآید
اسم دختر شروع با حرف ز
- زرنگیس : زرین گیس زرین گیس
- زرنوش : ام شهری که دارا آن را بنا کرده بود
- زرواندخت : از زروان (نام ایزدی) + دخت (دختر)
- زری : پارچه یا لباسی که در آن نخهای طلایی به کار رفته است
- زرین : از جنس زر، به رنگ زر، طلایی
- زرین گل : آن که چون گلی زرین زیبا و درخشان است
- زرین مهر : خورشید طلایی
- زرین نرگسه : ستارههای آسمان
- زیبا : خوبروی، خوش چهره
- زیبا دخت : از نام های برگزیده
- زیباچهر : خوش رو
- زیبارخ : از نام های برگزیده
- زیباروی : از نام های برگزیده
- زیبنده : شایسته، سزاوار
- زلیخا : نام همسر عزیز مصر که مفتون زیبایی یوسف (ع) شد.
- زُلفا : منسوب به زلف؛نزدیکی و منزلت و قربَت.
- زمانه : روزگار، چرخ
اسم دختر شروع با حرف ژ
- ژانیا : از نامهای باستانی
- ژانیتا : محل پرستش خداوند
- ژانین : نام دریاچهای در یونان
- ژرفین : عمیقژون : بت، صنم
- ژیلا : ژاله تگرگ
- ژینا : باهوش، با نابغه، ژنیک
- ژینوس : باهوش، نابغه، ژینا
- ژاکلین : ژاکلین
- ژانت : مونث ژان (ژان = یحیی، یوحنا ، خداداد)
- ژانین : نام دریاچه ای در یونان
- ژانیتا : نام شهری در یونان در کنار دریاچه ای به همین نام
- ژینوس : باهوش، نابغه، ژینا
- ژامک : اسم باستانی به معنای آینه
- ژانت : مونث ژان (ژان = یحیی، یوحنا، خداداد)
- ژانیا : از نامهای باستانی
اسم دختر شروع با حرف س
- سارینا : خالص، پاک، منزه، بانوی بی ریا، دختر پاکدامن
- ساعده : دختر مددیار، یاری کننده
- ساغر : ظرفی که در آن شراب مینوشند، جام شراب
- سالمه : بدون عیب، در کمال سلامت
- سالی : بی غم و سرخوش
- سالینا : سال + ین (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)، منسوب به سال
- سامه : عهد، پیمان، جای امن و امان، پناه، مأمن
- سامیرا : سمیرا، زن بزرگوار
- سامینا : مانند مینا؛ نام گلی
- سامینا : مانند مینا؛ نام گلی
- سانوا : دختر خوش سخن، بانویی که شیرین حرف میزند.
- سانیا : سایه روشنِ جنگل
- ساوی : با ارزش، گرانمایه
- سایه : تاریکی نسبی، پناه، حمایت؛ حشمت و بزرگی.
- ستاره : ؛ بخت و اقبال و نماد شخص مجلس آرا و زیبارو
- ستایش : حمد و سپاس خداوند
اسم دختر شروع با حرف ش
- شادبانو : از نام های برگزیده
- شادپری : از نام های برگزیده
- شاددل : از نام های برگزیده
- شادروز : نیک روز، خوشبخت
- شادروی : از نام های برگزیده
- شادکام : شادمان، کامران، کامروا
- شادمان : خوش، مسرور
- شادیه : منسوب به شادی
- شارونا : سرزمین پربار و حاصلخیز
- شارین : متمدن، شهرنشین
- شانا : باد ملایم
- شاهرو : از نام های برگزیده
- شادک : نام مستعار سمک در داستان سمک عیار
- شادی : وضع و حالت شاد، شاد بودن
اسم دختر شروع با حرف ف
- فروزنده : از نام های برگزیده
- فروغ : روشنایی، تابش
- فریبا : فریبنده
- فریماه : از نام های برگزیده
- فرین : نام یکی از دختران اشوزرتشت
- فریناز : از نامهای برگزیده
- فلامک : الماس گلی رنگ
- فانیذ : پانیذ، قند، شکر
- فایدیم : به معنای گل نیلوفر است
- فرآذر : شکوه آتش
- فرازنده : بالابرنده و افرازنده
- فردیس: پردیس، بهشت
- فرزانه : خردمند، دانا
- فرسیما : دارای چهرهای باشکوه
- فلورا : فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
- فهیمه : فهیم
- فیروزه : نام سنگی قیمتی به رنگ آبی یا سبز
اسم دختر شروع با حرف م
- مانا : ماندنی، پایدار
- ماندانا : به معنی عنبر سیاه
- مهرانگیز : برانگیزانندهی محبت و دوستی
- مهربانو : بانوی مهربان و با محبت
- مهرچهر : آنکه چهرهای مهربان دارد
- مهرچین : برگزیننده مهر یا نور
- مهرخ : آن که دارای رخساری چون ماه است
- مهرنگار : خورشید زیباروی
- مهروی : ماه رو، زیبارو
- مهسان : مانند ماه
- مهستی : ماه خانم
- مهشید : مهتاب، روشنایی ماه
- مهناز : ماه ناز
- مهوش : مانند ماه، خوشگل
- مهین : بزرگ، بزرگتر