کوچه پسکوچههای مجازی
وقتی روحانی گریه کرد
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز): -به نظر شما چه شد که روحانی اینجور داره اشک می ریزه؟ کلیدش رو گم کرده؟ خاک تو چمشاش رفته؟ تو گوشیش (عابدینی) چیزی بهش گفتن؟ دلش به حال مردم می سوزه؟
به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز)، فارس نوشت: رونوشت به آقای روحانی؛ ستارخان نوشته بود: من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگه اشک می ریختم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران زمین می خورد... اما تو مشروطه دو بار اون هم تو یه روز اشک ریختم حدود 9 ماه بود تحت فشار بودیم... بدون غذا، بدون لباس از قرار گاه اومدم بیرون، چشمم به یک زن افتاد با یه بچه تو بغلش، دیدم که بچه از بغل مادرش اومد پایین و چهار دست پا رفت به طرف بوته علف، علف رو از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها رو خوردن؛ با خودم گفتم الان مادر اون بچه به من فحش میده و میگه لعنت به ستارخان که مارو به این روز انداخته؛ اما... مادر کودک اومد طرفش و بچش رو بغل کرد و گفت: عیبی نداره فرزندم خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم؛ اونجا بود که اشکم در اومد.