فرهنگ و هنر از راهماندهای بین سیاست و اقتصاد
عباس کریمیعباسی- معاون سردبیر
به گزارش شما نیوز ،
خیلی وقت است به این رسیدهایم که فرهنگ و هنر، سبزیخوردن سر سفره جامعه است. گویی طفلی خواستنی است و وقتی که میخندد و شیرینزبانی میکند صدها پدر و مادر دارد و بهمحض این که گرسنه میشود و گریه میکند یتیم است. زمان انتخابات و بحرانهای مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هنر و هنرمند، گل سرسبد است و بهمحض رفع مشکلات و سوءاستفاده از آن، فراموش میشود تا بحران بعدی و مشکلات آتی
رسانههای فرهنگی و هنری یکی از همین موارد هستند که انگار برای تزیین ویترین جامعه اطلاعرسانی آفریده شدهاند و بود و نبودشان برای دولتمردان اگر به چشم اسراف و ریختوپاش دیده نشوند علیالسویه است، چرا که رسانههایی هستند که کار راهانداز باشند و توانایی رتق و فتق امور مختلف مملکتی را داشته باشند. همین زاویه دید، بدترین نوع نگاه به جامعه هنری کشور و در جبهه آن رسانههای مربوطه هستند
این کمتوجهیها پیآمدهای ناگوار مختلفی را در پی خواهد داشت که اصلیترین آنها گشایش دست رسانههای رقیب آن سوی آب برای جلب توجه هنردوستان بهویژه کودکان و نوجوانان علاقهمند به فرهنگ و هنر و مشتقات و محصولات آن است
عمده دولتمردان ما فقط بلدند با اتفاقات فرهنگی تقابل کنند و کمتر دیده شده که قبل از وقوع واقعه به فکر علاج بیفتند. اوایل انقلاب، دستگاههای ویدئو از پشتبامها پرتاب میشدند و بر آسفالت کوچهها متلاشی، غافل از این که سختافزارند و نرمافزار محتوای داخل نوارهای ویدئویی است. بعد بشقابهای ماهواره جای آن را گرفتند و سپس فیلترینگ اینترنت و حالا هم هیچ یک از این علاجهای مقطعی جواب نمیدهند چون راههای ورود تهاجم فرهنگی آنقدر باز است که هر سوراخی را بگیریم از دیگری سرازیر میشود
دهکده جهانی مک لوهان حالا دیگر عمارتی واحد است که همه دنیا در آن زندگی میکنند و هر کس بخواهد خود را به بقیه نشان دهد چارهای جز این ندارد که حرفش را با ابزار هنری و به شیوه فرهنگی بزند و در این راه رسانههای فرهنگ و هنر که فاقد رانتهای معمول اقتصاد و سیاستند هر روز کوچکتر و کمرمقتر میشوند تا جایی که همین حامیان اهالی فرهنگ و هنر جای خود را به رسانههای بیگانه دهند
هالیوود دومین منبع درآمد آمریکاست و بالیوود اولین در هند. هنگکنگ و کره و چین هم بخش قابلتوجهی از سینما درمیآورند. انگلستان و فرانسه مبلغ قابلتوجهی از فروش آثار هنری مختلف از نقاشی و مجسمه گرفته تا عتیقههای هنری را به جیب میزنند. آن وقت کشوری با پیشینه غنی ادبی و هنری باید فیلمهای خارجی دوبله کند و نسل نوینش به خواندن داستانهای ترجمه بنشینند و هر روز وابستهتر شوند
اگر نجنبیم، ده سال دیگر خواهید دید کجا ایستادهایم و از فرهنگ و هنر ایرانی چه ویرانهای باقی مانده است!