رپرتاژ آگهی:
دقیق ترین کلمه درباره فیلم شنای پروانه
شنای پروانه فیلم درستی است. فیلمی که هیاهوی روشنفکرانه ندارد. ناتوانی در انتقال حرفش را پشت ابهامگویی پنهان نمیکند.
دقیقترین کلمهای که میتوان دربارهی فیلم شنای پروانه گفت، “درست” است. شنای پروانه فیلم درستی است. فیلمی که هیاهوی روشنفکرانه ندارد. ناتوانی در انتقال حرفش را پشت ابهامگویی پنهان نمیکند. از مسئلهای که در آن ناآگاه است، سخن نمیگوید. سنگ بزرگی برنمیدارد و تنها یک فیلم خوب میسازد.
با آنکه فیلم شنای پروانه اثر متوسطی در داستان، ساخت، شخصیتپردازی، ریتم و فضاسازی است اما بدون شک دو مسئله این فیلم را در بین آثار سینمای ایران متمایز میکند اولین و مهمترین مسئله یک روح ایرانی پایین شهری در خلال شخصیتپردازی و فضاسازی فیلم است و دومین مسئله برآمده از همین روح است که پایانبندی درخشان این فیلم است.
بازی جواد عزتی در این فیلم بسیار کنترل شده و به دور از اغراقهای همیشگی این بازیگر است و همین موضوع برای تماشاگر بداعت غیر منتظرهای دارد به شکلی که هر لحظه این انتظار از او میرود که شیر درون خود را بغراند تا به نوعی نقش مشابهی که در فیلم لاتاری ایفاگر آن بود را به نمایش بگذارد اما به واقع کنشگری حجت در این فیلم اساسا جنس متفاوتی دارد و دقیقا نقطهی مقابل کاراکتر عزتی در لاتاری است.
او به عنوان برادر نوشین در لاتاری، یک بیمغز غیرتی سادهلوح است که تنها به فکر این است که خشم ناشی از ظلم به خواهرش را جایی خالی کند و خلاص شود اما حجت به عنوان برادر هاشم (با بازی امیر آقایی) یک انسان باهوش و بافکر و غیرتمند است که همانقدر که به بیرون آمدن برادرش میاندیشد به آبروی پروانه نیز اهمیت میدهد.
نشانهی این هوشمندی دقیقا یکی از سکانسهای اولیهی فیلم شنای پروانه است یعنی زمانیکه به او خبر یک فاجعه را دادهاند و او عملا وارد یک وضعیت پیچیده شده است اما در مقابل سیلی مشتری، فقط عذرخواهی میکند و همچنین منطق عقلی خود را نیز در چند جمله کوتاه به خوبی بیان میکند که کار بد و ناقص انجام نمیدهد تا تماشاگر فیلم، یک کاراکتر درست و پیوسته با اصولی ثابت را در طول فیلم ببیند.
با آنکه فیلم شنای پروانه از نظر زمان و گره داستانی کاملا فکر شده و دقیق است و نشانهها را خوب جاینمایی کرده است اما به علت عدم وجود نقطه عطف معمایی و تلنبار شدن همهی آنها در اول و آخر فیلم، ریتم کار در لحظاتی سقوط میکند اما به نظر نگارنده دو عامل موجب حفظ ریتم روایی شده است.
اول ایجاد تعلیق خیانت دربارهی کاراکتر محمد یا ممد (با بازی ایمان صفا) با یک دیالوگ در ابتدای فیلم و شوخ و شنگیاش در ادامهی فیلم و دوم نشان دادن فضاهای خلافکاری عجیب در سطح کشور آن هم به این اشکال مختلف است که ریتم را به طور کلی حفظ میکند.
در پایان این نقد فیلم باید گفت که شنای پروانه یک فیلم متوسط درست در فضای سینمای ایران است که نه یحتمل توانایی هزینهای فیلمهای مانند متری شش و نیم را دارد و سیاهی و بیچارگی جامعهاش به اندازهی ابد و یک روز است و نه در برابر این معضلات سکوت کرده است بلکه یک قهرمان از درون همین وضعیت بیرون کشیده است که یک تنه بتواند تصمیم درستی بگیرد و یک جامعه را از لوث وجود اراذل و اوباش پاک کند. شاید تنها نقطهی منفی این فیلم در مقابل فیلمهایی که نامبرده شد، اسم نه چندان دلچسبی که بر این فیلم نهاده شده است.