کارشناس اقتصادی بررسی کرد؛
چشمانداز بازارهای کالایی جهان پس از پیروزی بایدن
اگرچه تأثیر حضور بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا و نتیجه عملکرد او در بلندمدت بر اقتصاد جهان و ایران مشخص خواهد شد و قضاوت نهایی را باید به سپری شدن زمان مناسب موکول کرد، اما هادی حقشناس کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است که با خروج ترامپ از کاخ سفید، حداقل در کوتاهمدت، میتوان انتظار داشت انتظارات تورمی در بازارها کاهش یابد و رشد هیجانی قیمتها مهار شود و بهاینترتیب، بازارها به حالت تعادلیتر خواهند رسید و از فعالیتهای سوداگرانه کاسته خواهد شد.
به گزارش شمانیوز به نقل از کالاخبر؛ حقشناس در توضیح تأثیر حضور رئیسجمهور جدید آمریکا بر بازارهای کالایی جهان و پیرو آن بر بازار کالایی ایران گفت: اساسیترین تفاوت کشورهای توسعهیافته با کشورهای توسعهنیافته، این است که رفتار کشورهای توسعهیافته قابل پیشبینی است ولی رفتار کشورهای توسعهنیافته، قابل پیشبینی نیست و متأسفانه این کاستی در اقتصاد و سایر حوزههای ایران هم دیده میشود.
وی ادامه داد: طبیعتاً قابل پیشبینی بودن اقتصاد از سایر وجوه اهمیت بیشتری دارد. بهعنوانمثال، اگر ما یقین داشته باشیم که سال آینده تورم یکرقمی است؛ مردم نقدینگی خود را در بازارهای مختلف سرمایهگذاری نمیکنند. درواقع، ریشه اینکه مردم پول خود را از بانک خارج و روانه سایر بازارها میکنند، دلیلی عقلایی دارد که همان، حفظ ارزش پول است. بنابراین با قابل پیشبینی شدن اقتصاد، میتوان امید داشت، سرمایهها از بازارهای سوداگری خارجشده و با ورود به بخشهای مولدتر، بازارهای کالایی را رونق بخشد.
این کارشناس اقتصادی متذکر شد: پیام مهم انتخابات آمریکا؛ این است که اگر طی چهار سال گذشته رفتار ترامپ قابل پیشبینی نبود اما رفتار بایدن در چهار سال آینده قابل پیشبینی است و اغلب در مسیر وعدههای انتخاباتی گام برخواهد داشت؛ بنابراین، سکانداران و فعالان حوزههای اقتصادی، امکان برنامهریزی خواهند داشت. بهطور مثال، بایدن در وعدههای انتخاباتی خود گفته بود که به معاهدات بینالمللی باز خواهد گشت و یکی از گزینههای محتمل وی میتواند برجام باشد.
او افزود: از سوی دیگر روابط با چین و اروپا تنظیم خواهد شد؛ بنابراین بلوکهای اقتصادی جهان میتوانند رفتار رئیسجمهور منتخب را پیشبینی کنند و معاهدات بینالمللی نیز به سمت ثبات حرکت خواهد کرد.
حقشناس با بیان اینکه نخستین پیام تبریک را نخستوزیر کانادا داد و این مساله حامل یک پیام اقتصادی بین این دو کشور است، توضیح داد: این پیام چهار سال قبل وجود نداشت و مرتب، ارسال پالسهای منفی میان دو کشور به چشم میخورد. بنابراین، به نظر میرسد، کلانترین و اولین پیامد استقرار رئیسجمهور جدید در کاخ سفید، کاهش ناامنیهای اقتصادی است و اگر ناامنیها در بازارهای شاخصی مانند طلا کاهش یابد، قیمتها نیز نزولی خواهد شد.
او اضافه کرد: همین موضوع در خصوص بازار سرمایه نیز وجود دارد. انتظار این است که در چنین فضایی بازار سرمایه افزایشی شود. گرچه بازار سرمایه به دلیل شیوع کرونا دوران خوبی را سپری نمیکند اما امنیت اقتصادی میتواند فضا را برای بازار سرمایه بهبود ببخشد.
به گفته حقشناس، تأثیر کرونا در بازارهای سرمایه جهان بهگونهای بود که رشد شاخصها از پیشبینی رشد سه درصد در سال ۲۰۲۰ به منفی پنج درصد رسیده است. اگر ما عوارض کرونا را جداگانه لحاظ کنیم؛ انتخاب رئیسجمهور آمریکا صرفاً میتواند فضای امنی برای بازار سرمایه ایجاد کند.
او یادآور شد: بااینحال، اگر وعدههای انتخاباتی بایدن محقق شود و اگر در حوزه دیپلماسی ما بازگشت احتمالی ایالاتمتحده به برجام را شاهد باشیم؛ صادرات نفت و مهمتر از آن صادرات محصولات پتروشیمی و فلزی و همچنین نقل و انتقالات پولی ما به حالت عادی بازمیگردد. یعنی اخلالی که در اردیبهشت ۹۷ ایجاد شد؛ عامل آن اخلال حذف میشود و کمبود ارز در بازار برطرف میشود. بهاینترتیب بازارهای کالایی ما به نحو مطلوبتری میتواند عمل کند و مشتریان محدود خارجی ما میتواند به مشتریهای بیشتر و مشتریهای اروپایی تسری یابد. این رشد دادوستد در بازارهای کالایی، رونق را به این بازارها بازمیگرداند و با افزایش تقاضا برای کالاها، قیمتها نیز حالتی تعادلیتر پیدا خواهد کرد.
حقشناس عنوان کرد: اگر فواید بازگشت احتمالی آمریکا به برجام در اقتصاد ایران تزریق شود؛ انتظار این است که قیمت ارز واقعی شود؛ بازار سرمایه رشد کند و صادرات غیرنفتی افزایش یابد. البته این تحولات در کوتاهمدت محقق نمیشود و در فرآِیندی مدتدار احتمال تحقق دارند اما حداقل، میتوان انتظار داشت که انتظارات تورمی کاهش یابد و هیجان رشد قیمتها از بین برود. بهاینترتیب، بازارها، تعادلیتر خواهند شد و فعالیتهای سوداگرانه کاهش خواهد یافت.
او خاطرنشان کرد: بنگاههای صادرات محور؛ طبیعی است که با افزایش صادرات کالا مواجه خواهند شد و وقتی بنگاهی با افزایش صادرات مواجه شود؛ منابع آن و همچنین تراز مالی در سمت درآمدها افزایشی خواهد بود. چون این بنگاهها هزینه ثابت یا اصطلاحاً FC را پرداخت کردهاند؛ اما هزینه متغیر آنها متناسب با فعالیت جدید افزایش پیدا میکند که برآیند آن افزایش درآمد شرکتها و کاهش ضرر و زیانشان خواهد بود و همین یک نکته منجر به بهبود عملکرد این بنگاههای اقتصادی در بازار کالا و سرمایه خواهد شد.