افشاگری بی سابقه روانخواه در مورد خطیر و حسینی + جزئیات
عضو سابق کمیته فنی باشگاه استقلال گفت: فوتبالیستها باید یک مقدار سواد فوتبالی خود را ارتقا دهند و اینکه بدانند فوتبال چه نوع روابطی را میطلبد.
به گزارش شمانیوز به نقل از خبرورزشی ، امیدرضا روانخواه، سرمربی فعلی نیروی زمینی تهران که پیش از شروع فصل ۹۹-۹۸ عضو کمیته فنی باشگاه استقلال بود، در گفتگو با «آنتن» به تشریح مسائل زیادی به ویژه نقل و انتقالات این تیم قبل از شروع لیگ نوزدهم پرداخت و درمورد حواشی زیادی ازجمله دلایل جدایی، جذب بازیکن، ماندن یا رفتن، شرط و شروطها و ... نفراتی همچون وریا غفوری، سید حسین حسینی و ... صحبت کرد که بخش مهمی از حرفهای او را در زیر میخوانید.
در فهرست مد نظر شما برای استقلال چه بازیکنانی بودند؟
مرتضی منصوری، دانیال اسماعیلیفر، احسان حاجصفی و محمدرضا حسینی در لیست اعلام شده از طرف من برای استقلال بودند؛ من فقط نام نفراتی که برای استقلال جذب شدند را میشناسم و آنها نیز شاید من را بهعنوان پیشکسوت باشگاه بدانند من این بازیکنان را از کجا بشناسم؟ اصلاً این صحبتها را درک نمیکنم؛ من بهعنوان کسی که در کمیته فنی باشگاه استقلال بودم، این موضوع را میگویم که من نه لیست قطعی دادم و نه چیزی گفتم؛ فقط از من یک لیست خواستند که من گفتم اینها بازیکنانی هستند که خریدشان ریسک کمتری دارد.
محمدرضا حسینی در ذوبآهن، منصوری در پدیده و اسماعیلیفر در تراکتور کیفیت خوبی از خود نشان داده بودند؛ حتی یادم هست که گفتم جدا از حاج صفی و حسینی، منصوری و اسماعیلیفر شرایط سنی خوبی هم دارند.
مرتضی منصوری، دانیال اسماعیلیفر، احسان حاجصفی و محمدرضا حسینی در لیست اعلام شده از طرف من برای استقلال بودند؛ من فقط نام نفراتی که برای استقلال جذب شدند را میشناسم و آنها نیز شاید من را بهعنوان پیشکسوت باشگاه بدانند من این بازیکنان را از کجا بشناسم؟ اصلاً این صحبتها را درک نمیکنم؛ من بهعنوان کسی که در کمیته فنی باشگاه استقلال بودم، این موضوع را میگویم که من نه لیست قطعی دادم و نه چیزی گفتم؛ فقط از من یک لیست خواستند که من گفتم اینها بازیکنانی هستند که خریدشان ریسک کمتری دارد.
محمدرضا حسینی در ذوبآهن، منصوری در پدیده و اسماعیلیفر در تراکتور کیفیت خوبی از خود نشان داده بودند؛ حتی یادم هست که گفتم جدا از حاج صفی و حسینی، منصوری و اسماعیلیفر شرایط سنی خوبی هم دارند.
البته استقلال وریا غفوری را بهعنوان مدافع راست داشت و اسماعیلیفر هم در پست دفاع راست بازی میکرد...
دانیال اسماعیلیفر وینگر راست هم است؛ ما در سمت راست خط دفاع وریا غفوری را داریم، ولی تنها مدافع راست تخصصی است؛ آن زمان که من به باشگاه لیست دادم، وریا هم مثل خیلی از بازیکنان که تمدید قرارداد نکرده بودند، مشخص نبود در استقلال بماند یا نه، اما من میدانم که وریا غفوری واقعا در لیست باشگاه بود و باید میماند؛ حتی خودم در یک جمع خصوصی به او گفتم نظر باشگاه این است که تو بمانی و امیدوار هستم هرچه زودتر به توافق برسیم و در باشگاه بمانی.
آیا مسعود ریگی و علی دشتی بازیکنانی نبودند که شما توصیه کرده باشید به استقلال بیاورند؟
اصلاً به هیچ وجه؛ الان هم نمیگویم اینها بازیکنان با کیفیتی نیستند. شاید درست نباشد این حرف را بزنم، ولی اینکه سرمربی تیم از من خواسته بود تا کمکش کنم، فکر میکنم انتخاب خوبی داشت چراکه من کاملا به فوتبال ایران شناخت دارم و بازیکنان را میشناسم.
اما واقعیت این است که دانیال اسماعیلیفر را ذوب آهن به هیچ تیمی نمیداد و احسان حاجصفی را نیز تراکتور آزاد نمیکرد؛ ضمن اینکه سپاهان خیلی زود با محمدرضا حسینی قرارداد بست.
من مسؤول نقل و انتقالات باشگاه استقلال نبودم و فقط از من خواستند که بازیکنان خوب را معرفی کنم؛ چرا باید بگویم کریستیانو رونالدو را بیاورد؟ دانیال اسماعیلیفر از تراکتور به ذوبآهن آمد، ولی مگر سال قبل ما مرتضی تبریزی را از ذوبآهن نگرفتیم و یا داریوش شجاعیان را از گسترش فولاد نخریدیم؟ من هم میگویم بازیکنی هست که ارزش دارد شما بابت آن پول پرداخت کنید و بیاورید، چون سن و سال آن طوری است که حداقل میتواند هفت فصل با کیفیت بالا برای شما فوتبال بازی کند؛ اگر یک میلیارد بابت رضایتنامه او دادید، در سال دوم دیگر این مبلغ به چشم نمیآید.
یعنی با پرداخت مبلغ رضایتنامه بازیکن موافق هستید؟
اتفاقاً پرداخت پول رضایتنامه اتفاق خیلی مثبتی است و کمک زیادی به فوتبال میکند؛ اگر استقلال پول خرید یک بازیکن درست را بدهد، کمک زیادی به تیم میکند؛ اگر استقلال این کار را انجام دهد، باشگاهی را میسازد که تیمی نمیتواند با آن رقابت کند؛ مگر بایرن مونیخ در آلمان به چه شکل بایرن شد؟ در آلمان تا احساس میشود یک بازیکن مستعد است بایرن مونیخ آن را خریداری میکند؛ حتی اگر آن بازیکن نتواند در بایرن مونیخ موفق شود.
فکر میکنید باید چند بازیکن فصل قبل در استقلال میماندند؟
در لیست خروجی استقلال ۷-۶ بازیکن بودند که فکر میکنم اگر در استقلال میماندند، آقای استراماچونی سه هفته در کارش جلوتر بود؛ پژمان منتظری، طارق همام و امید نورافکن به خاطر جوان بودن و شرایط فنی ازجمله این بازیکنان هستند؛ من به میثم تیموری علاقهمند بودم، ولی فشاری که روی او بود، عنوان میکردند که در فصل قبل بازی نکرده است؛ خود آقایان خطیر و فتحی میدانند که نظر من ماندن میثم تیموری بود، چون من گفتم در کل تیمهای لیگ برتر بگردید یک دفاع چپ که بخواهد شاخص باشد را پیدا نمیکنید.
درباره رفتن مهدی رحمتی چه نظری دارید؟
مطمئناً تجربه مهدی رحمتی خیلی میتوانست به تیم کمک کند؛ وقتی شما سید حسین حسینی را ندارید، مهدی رحمتی میتواند به شما کمک کند.
از طرف دیگر، آرمین سهرابیان سهمیه زیر ۲۵ سال باشگاه بود و به شخصه خیلی دوست داشتم که او در استقلال بماند؛ حتی تلاشهایی هم انجام دادم، ولی فکر میکنم این مسائل به عدم شناخت کافی سرمربی از بازیکن برمیگشت؛ آقای استراماچونی احسان حاجصفی را نمیشناخت و من به ایشان این بازیکن را پیشنهاد دادم که گفتم اگر میخواهید فقط بازیکن خارجی بیاورید، احسان حاجصفی را بگیرید.
البته برخی بازیکنان هم در این جمع بودند که اولویت خود را استقلال قرار ندادند و به دنبال یک پیشنهاد بهتر از نظر مالی بودند تا از استقلال بروند؛ این اتفاق کار را سخت میکرد؛ برای مثال علی کریمی در روزهای آخر پیش فصل بود که قراردادش را تمدید کرد و به تمرینات اضافه شد؛ چرا باید برای بازیکنی که فصل قبل بازیکن باشگاه بوده چنین اتفاقی بیفتد؟
نحوه مذاکره با بازیکنان در استقلال را مطلوب میدانستید؟
آقای هیات مدیره شما وقتی آنجا نشستید و دارید کاری را انجام میدهید، بدانید که خود شما به تنهایی میتوانید کمک کنید تا استقلال بازی اول را در لیگ با برد شروع کند. حتی انتقادی که از علی خطیر دارم و اینجا میگویم این است که من بهعنوان سرمربی باشگاه نمیتوانم از بازیکن خواهش کنم که قراردادت را با مبلغ کمتر تمدید کن. مثلا بازیکن میگوید من ۳ میلیارد پول میخواهم، اما من بهعنوان سرمربی تیم نمیتوانم بروم در خانه بازیکن بنشینم و بگویم خواهش میکنم به خاطر من بیا و با ۲ میلیارد بازی کن، چون من فردا نمیتوانم از بازیکن شیوه بازیای که میخواهم را بیرون بکشم؛ وقتی منِ سرمربی برای ماندن با بازیکن صحبت کردم، نمیتوانم از بازیکن کار بکشم، ولی مدیر تیم که آقای خطیر است، میتواند آن بازیکن را به یک رستوران، باشگاه یا جای دیگری دعوت کند و با گل، شیرینی و هدیه و این گونه فرهنگها که در ایران داریم، حتی شده به یک شکل از طریق رفاقت و دوستی باعث شود و این کار را انجام دهد تا آن بازیکنی که ۳ میلیارد پول میخواهد، با ۲ میلیارد قرارداد ببندد؛ نمیگویم وریا ۳ میلیارد خواست یا نه، ولی وریا را مثال زدم؛ مثلاً وریا که یک میلیارد میخواهد را با ۶۰۰ میلیون تومان راضی کنند تا کارش را شروع کند، ولی ما همه در باشگاه استقلال خواستیم از موضع قدرت با بازیکنان صحبت کنیم.
حسین حسینی در مصاحبه اخیرش که از علی خطیر انتقاد میکرد راجع به شما (امید روانخواه) نیز گفت که شما تیم امسال استقلال را بستید و عامل رفتن ۱۳ بازیکن شدید آیا این موضوع درست است؟
قبل از اینکه بخواهم این صحبتها را بگویم و جواب دقیقی بدهم باید عنوان کنم که فوتبالیستها و چه کسانی که در بحث مدیریت وارد باشگاهها میشوند باید یک مقداری سواد فوتبالی خود را ارتقا دهند و اینکه بدانند فوتبال چه نوع روابطی را میطلبد؛ بالاخره شما میدانید وقتی میخواهید در فوتبال فعالیت کنید، باید بدانید در چه حوزه حساسی فعالیت دارید و با آن مواجه هستید؛ مردمی که واقعا روی تیمشان مثل پدر و مادر خود تعصب دارند باید بهعنوان بازیکن، مدیر، پیشکسوت و ... تیم بدانید چه چیزی را میگویید و راجع به تیم خودت چه نظری را میدهید.
من همیشه تلاش کردم حتی در صفحه شخصی اینستاگرام خیلی کم اظهار نظری داشته باشم و همیشه سعی کردم در تلویزیون مسائل کارشناسی فوتبال ایران عنوان کنم. حتی زمزمههایی قبلاً شنیده بودم، اما نخواستم جواب آنها را بدهم و حتی در صفحه شخصی خودم به آن بپردازم یا مصاحبه کنم، اما وقتی این صحبت از سید حسین حسینی مطرح شد، یک مقدار شاید برای مردم جای سوال پیش آمد که یعنی چه؛ چه اتفاقی در خانه آقای روانخواه افتاده است؟
یکی از روزنامهها نیز تیتر زده بود در خانه امید روانخواه چه گذشت...
همان طور که اطلاع دارید من فصل قبل هم در کمیته فنی باشگاه بودم؛ کمیتهای که رسماً تشکیل شد و جلسات خوبی هم به همراه آقایان مظلومی، نامجومطلق، بهتاش فریبا و مجید رضایی برگزار کردیم، اما وقتی فصل تمام شد و آقای شفر از باشگاه رفت، آقای فتحی با شناختی که نسبت به من داشت، من را صدا زدند و گفتند دوست دارم در نقل و انتقالات به ما کمک کنید تا بازیکنانی که میگیریم نفرات با کیفیتی باشند؛ به همین سادگی بود؛ من هم گفتم چشم و با اینکه خودم درگیر تیمم هستم، اما هر کمکی از دستم بر بیاید برای استقلال انجام میدهم؛ شروع صحبتهایمان این بود که ما آقای حسینی را میخواهیم؛ به من گفتند حسینی بازیکن خوبی است، همشهری شماست و شنیدیم از شما حرف شنوی دارید؛ اگر میشود شما صحبت کن تا آقای حسینی بیاید.
آن زمان آقای حسینی در اردوی تیم ملی بود و من رفتم تا با او صحبت کنم که در آن زمان یک مقدار بحث در پستهای اینستاگرامی او نیز بود؛ من حسین حسینی را دوست دارم و خودش این موضوع را میداند؛ به او گفتم سعی کن فقط به فوتبال فکر کنی، چون تازه در آغاز شماره یک بودنت در استقلال هستی و تازه شروع فوتبال است؛ نباید وارد این حواشی شوی؛ مطمئناً مهدی رحمتی هم سالها برای استقلال زحمت کشیده و یک بار رفته و دوباره به استقلال برگشته، اما تو باید صبور باشی، چون در ابتدای فوتبال خود هستی؛ این صحبتها را کردیم و قرار بر آن شد تا آقای حسینی بیاید و قراردادش را تمدید کند، اما سید حسین شرایطی را برای تمدید قرارداد داشت که من بهعنوان راوی این موضوع را به باشگاه اطلاع دادم، ولی باشگاه کاملاً مخالفت کرد و گفت سید نمیتواند برای باشگاه تصمیم بگیرد که ما چه کسی را نگه داریم و چه کسی را نگه نداریم.
رحمتی دیگر؟ یعنی اینکه نظرش این بود که از بین او و رحمتی فقط باید یک نفر در استقلال بماند؟
نظرش هم به این شکل نبود، ولی میگفت سالها زحمت کشیدم و دوست دارم بدانم دروازهبان اول هستم تا کارم را انجام دهم که ما صحبت کردیم و گفتیم که باشگاه روی تو نظر دارد، علاقهمند است قراردادت تمدید شود و بهعنوان دروازهبان اول بمانی، اما سرمربی تیم هنوز مشخص نیست، ولی وقتی باشگاه قراردادش را تمدید میکند، یعنی نظرش روی تو مثبت است و میخواهد بمانی، اما شرایط طوری شد که قرار شد جلسهای بین من و آقای خطیر با حضور حسینی برگزار شود.
در ماه رمضان بود که من خودم به سید مشورت دادم و گفتم درست نیست وقتی چند سال در استقلال بودی، اما به باشگاه بروی و بدون توافق باشگاه را ترک کنی؛ گفتم سعی کن تمام صحبتهایت را بیرون از باشگاه انجام دهی و بعد از آنکه به توافق رسیدیم به باشگاه بروید و فقط قرارداد را امضا کنیم؛ اینکه به باشگاه برویم و فقط سر یک موضوع به توافق نرسی که آن هم مالی است و به بیرون بیایی، خوب نیست.
حسینی گفت اگر میشود مدیر برنامههایم بیاید، ولی من گفتم نیازی به مدیر برنامه نیست و یک صحبت درون خانوادگی است که میخواهیم انجام بدهیم؛ من بهعنوان بزرگتر تو حضور دارم و خطیر هم به عنوان نماینده باشگاه میآید. ماه رمضان بود و در حیاط خانه ما صحبت کردیم.
البته من یک انتقاداتی نسبت به آقای خطیر دارم و گفتم نباید یک سری مسائل را بازگو میکردید، ولی واقعاً در خانه ما، حسین حسینی شرایطش را گفت و اولین آن این بود که باید تکلیف آقای رحمتی مشخص شود؛ آنجا علی خطیر گفت نه، چنین شرطی را تو نمیتوانی بگذاری و حتی او را نصیحت کرد؛ حتی من هم حسینی را نصیحت کردم و گفتم اگر هم چنین نظری داری نباید آن را به زبان بیاوری؛ حتی علی خطیر این را گفت که یک زمانی وحید طالبلو و مهدی رحمتی با یکدیگر رقیب بودند که مهدی رحمتی شرایط بهتری داشت، ولی آمد گفت ابتدا باید با وحید طالبلو تمدید کنید و بعد من قراردادم را تمدید میکنم؛ علی خطیر به حسینی گفت من توقع دارم اول بگویی قرارداد مهدی رحمتی را تمدید کنید و گفت اگر به خودت ایمان داری باید بگویی قرارداد رحمتی را تمدید کنیم و وارد رقابت برای حضور در ترکیب شوی. حسینی هم دلایلی داشت که بعضیهایش از دیدگاه ما درست و بعضیهایش غلط بود؛ این صحبت هم اینجا باقی ماند و قرار شد حسینی خبر بدهد که مدتی از او خبری نشد؛ بعد از آن مدیر برنامهای انتخاب کرد و گفت باشگاه با این مدیر برنامه صحبت کند که او نیز عنوان کرد ابتدا باید تکلیف رحمتی مشخص شود تا بعد حسینی قراردادش را تمدید کند؛ موضوع همین بود و آنقدر پیچیده و بزرگ نبود.