سیاستهای آقای استراماچونی
درباره آندرهآ استراماچونی و استقلال کمی خبرهای خوب و فکرهای خوب را مرور کنیم. استراماچونی و استقلال به اندازه کافی ماجراها و دردسرها و نتایج بد را پشت سر گذاشتهاند و از دریچههای مثبتی هم میتوان نگاهشان کرد.
به گزارش خبرنگارشمانیوز و به نقل از آی اسپورت: اول از یک مثال شروع کنیم. استراماچونی به علی دشتی کارت قرمز نشان داده و اخراجش کرده اما دلایل این اخراج سوابقی هم دارد و نکتههای دیگری را نیز در خود پنهان کرده. علی دشتی در اعتراض به پرداخت نشدن بخشی از مطالبات اخیرش یک روز در تمرین شرکت نکرد و روز بعد با لباس شخصی در تمرین حاضر شد. پاسخ استراماچونی به این رفتار بازیکن یک کلمه است: اخراج. در استقلال بازیکنان دیگری هستند که میزان مطالباتشان بیشتر از دشتی است و اگرچه دشتی مثل هر بازیکنی حق دارد حقوق خود را طلب کند اما برای استراماچونی نظم در تمرینات از هر موضوعی مهمتر است. نکته اصلی اما چیز دیگری است. در حالیکه رابطه استراماچونی و مدیریت باشگاه چندان دوستانه نیست اما استراماچونی از فرصت قهر بازیکنش در اعتراض به مشکلات مالی باشگاه، سوءاستفاده نکرده و علیه باشگاه موضع نگرفته بلکه با اخراج بازیکن نشان داده که روشهای خودش را برای مقابله با بینظمی دارد. علی دشتی و چند بازیکن دیگر چندی پیش به دلیل درگیری در زمین نفت کارت زرد را از استراماچونی دریافت کرده بودند و بینظمی علی دشتی کافی بود برای اینکه استراماچونی کارت قرمز را به دشتی بدهد. قصدی برای مقایسه مربیان نداریم اما در دوران وینفرد شفر اغلب واکنش سرمربی درباره اعتراضهای مالی بازیکنان این بود که علیه باشگاه موضع میگرفت. استراماچونی اما در حالیکه با مدیریت باشگاه حتی چالشهایی را پشت سر گذاشته اما اهل آن بازیهای سیاسیکارانه برای ایجاد رابطه صمیمانه با بازیکنان یا سخت جلوه دادن شرایط همکاریاش با باشگاه نیست.
استراماچونی از هیچ چیز راضی نیست. اغلب گله و شکایت دارد یا از نوع رفتار و حرفهایش میتوانید حدس بزنید که ناراضی است اما بخشی از این نارضایتی سیاست مربیگری اوست، سیاستی که میتواند استقلال را به شرایطی بهتر برساند. او به درستی با اعلام نارضایتی، باشگاه را ترغیب میکند تا امکان و فرصت بهتری را برای تیم فراهم کند. این روش برای ترغیب را بگذارید کنار رفتارش با علی دشتی. او بازیکنی را که در اعتراض به باشگاه نظم را رعایت نکرده، اخراج میکند اما خودش میداند که باید کوشش کند تا باشگاه مجبور به رعایت بهتر اصول باشد.
استراماچونی به روش خودش با بازیکنان ارتباط نزدیک و صمیمانهای دارد. اغلب بازیکنان تیم استراماچونی را بسیار دوست دارند، با تمریناتش نهتنها خو گرفتهاند، بلکه باورشان کردهاند و میدانند که روند جذابی را با استراماچونی پشت سر خواهند گذاشت. تمرینات استراماچونی رویهای تاکتیکی و توأم با خوشفکری دارد و از نظر بدنی نیز استقلال با دو بازی ۱۲۰ دقیقهای در جام حذفی نشان داده که دچار مشکلی نیست. بازیکنان نیز از تمرینات خود لذت میبرند. استراماچونی توانسته با تمریناتش موجی تازه در تیم بسازد و بازی مورد نظرش را بخواهد اما تبدیل کردن این رویه به نتیجه همان چیزی است که در آینده باید دربارهاش حرف زد.
استراماچونی باید باور بازیکنانش به تمرینات را به نمایشی برنده و تیغدار در لیگ تبدیل کند و این البته به زمان بیشتری نیاز دارد. استراماچونی دوست دارد تیمش دائم در زمین کنش و واکنش داشته باشد، دائم بجنگد و از داور نترسد و حتی گاهی خشونتی ورزشی را در نمایش خود بگنجاند. تبدیل این خواسته به نمایشی واقعی در میدان نیز به زمان و تمرین و تمرین نیاز دارد. استقلال و استراماچونی تجربههای تازهای را با هم پشت سر میگذرانند. شاید خیلی زود نتیجه این تجربهها استقلال دیگری را بسازد که با هفتههای آغازین لیگ متفاوت است.