نشست صلح و جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸
دکتر حسن امیدوار: مطالعه و شناخت علمی صلح در روابط بین الملل در قلمرو جامعه شناسی ورزش، جامعه شناسی صلح و روابط بین الملل است محور اصلی شناخت تاثیر متقابل روابط ورزش و جامعه، و صلح با نگاهی جامعه شناختی است
به گزارش شمانیوز، نشست «صلح و جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸» به کوشش گروه علمی، تخصصی صلح انجمن جامعهشناسی ایران و با مشارکت دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران و پایگاه خبری اخبار نوین و با حضور دکتر سید محمد امین قانعی راد جامعه شناس و عضو هیات علمی مرکز سیاستهای علمی کشور و مرتضی محصص مسئول کمیته فنی و توسعه فدراسیون فوتبال و دکتر سید مهدی آقاپور رییس سابق گروه جامعه شناسی ورزش انجمن جامعه شناسی ایران و دکتر محمد خبیری عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران در سالن آمفی تئاتر اصلی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران برگزار گردید. جام جهانی ۲۰۱۸ مسیری به سوی صلح در ابتدای جلسه دکتر حسن امیدوار دبیر گروه جامعه شناسی صلح با تبریک و خوش آمدگویی به شرکت کنندگان نشست در مقدمهای بر نشست بیان نمود که مطالعه و شناخت علمی صلح در روابط بین الملل در قلمرو جامعه شناسی ورزش، جامعه شناسی صلح و روابط بین الملل است محور اصلی شناخت تاثیر متقابل روابط ورزش و جامعه، و صلح با نگاهی جامعه شناختی است اگر تا چندی پیش بعضی از کشورهای جهان از نقش ورزش در جامعه، توسعه و سیاست خارجی آگاه نبودند
در چند دهه گذشته با تبدیل شدن ورزش به یکی از نهادهای مهم نظام بین المللی در نظم نوین جهانی و معطوف شدن نگاه میلیونها انسان در عصر ارتباطات به آن، اگر با نگاه گافمنی به آن بپردازیم، دیگر عرصه مسابقات ورزشی بخصوص ورزش فوتبال به صحنه نمایشی جهانی تبدیل شده است، و میتوان گفت: بازی فوتبالی که برای میلیونها انسان دارای اهمیت است دیگر یک بازی صرف نیست لذا مطالعه پشت صحنههای آن و شناخت ظرفیت و پتانسیلهای مهم آن ضروری است از دیر باز مصلحان و اندیشمندان اجتماعی متوجه و آگاه به نقش ورزش در مسابقات ورزشی برای کنترل و کاهش خشونت، و تزکیه نفس برای تربیت بدن و روان بودهاند گرچه به اولین بازی با توپ به ۳۰۰۰ سال قبل در آمریکای شمالی و اقوام آزتک اشاره میشود (کندال برانچارد مردم شناسی ورزشی)؛ که طی یک مناسک مذهبی با هدف تولید یک روح جمعی انجام میگرفته است، امری که کالینز در جامعه شناسی مدرن به عنوان تولید انرژی روانی نام برده است، اما فوتبال در زمانه ما نیز به گفته (محسن رنانی) با تولید یک روح جمعی پتانسیل آن را یافته است که مولد سرمایه اجتماعی باشد، سرمایه اجتماعی حاصل از جادوی پدیده فوتبال دریچه امیدی را باز
نموده است که میتوان از ورزش فوتبال برای صلح سود جست چنانچه (۱۹۹۶، کید) پیشنهاد میدهد از این سرمایه اجتماعی ورزش فوتبال برای آگاهی از بی عدالتی جهانی و ترویج حس مسولیت پذیری میتوان بهره برد. به نظر میرسد جادوی فوتبال همچون جادوی هنر میتواند نقش ارزندهای در برجسته نمودن ارزشهای صلح و تقبیح جنگ ایفا نماید در این رابطه گوشهای از نظریات و تلاشهای صورت گرفته مصلحان اجتماعی و جامعه شناسان معرفی میشود. در ۱۸۸۹ به دنبال انتشار نتایج اکتشافات و یافتههای باستان شناسی معبد زئوس در یونان، وجود آثار عناصرفرهنگی و صلح سازی در ایده برگزاری مراسم المپیادها (۹ ق.. م.)، (برای مثال در زمان برگزاری المپیادها هر گونه جنگی ممنوع بوده است) لذا با توجه به جنگهای گسترده در قرون ۱۸ و ۱۹ در اروپا بارون دوکربرتن فرانسوی تحت تاثیر این یافتهها، ایده برگزاری المپیک را با هدف همبستگی و صلح دوستی احیا مینماید. نماد حلقههای به هم پیوسته المپیک نیز موید همبستگی قارههای مختلف فارغ از رنگها و نژادهاست، که جهت صلح و همبستگی انسانهاست، ولی متاسفانه این ایده نیز به دنبال جنگهای اول و دوم جهانی نا فرجام ماند. ولیکن بدنبال
مطالعات جامعه شناسی و مردم شناسی فرهنگی، نکات و اطلاعات بیشتری از ورزش معرفی گردید یافتههای، مارسل موس ورزش را کنشی فرهنگی معرفی نمود که میتوان در مسابقات ورزشی به مبادلات فرهنگی مبادرت نمود. نوربرت الیاس نیز ورزش را کلید شناخت جامعه نامیده است و ورزش را برایندی از جامعه میداند. ماکس وبر هم عقیده دارد اگر میخواهید یک جامعه را بررسی کنید کافیست که یک نهاد را بررسی کنید برای مثال در بررسی وضعیت ورزش کشور و مسایل آن به این موارد برمی خوریم: بی عدالتی جنسیتی، ناداوریها، فساد گسترده، انتصابهای مهندسی شده و عدم گردش نخبگان، خشونت و درگیری و کاهش آستانه تحملها و... که همگی برگرفته و بازنمایی جامعه کنونی ماست؛ و نکته پایانی متعلق به بوردیو جامعه شناس فرانسوی است، وی در کتاب تمایز ضمن اشاره به کدهای فرهنگی متفاوت هر ورزش، به نکته مهم و با ارزشی اشاره دارد، به مفهوم قدرت در ورزش، بوردیو امر ورزشی را، که ظاهرا غیر سیاسی است، عرصه و میدانی برای رقابت برسر قدرت میداند، و اشاره دارد که این پتانسیل قدرت در ورزش است، که مورد توجه احزاب سیاسی، اتحادیهها، کلیساها و صنایع و منابع سرمایه میباشد. همین پتانسیل قدرت
ورزش گروه صلح انجمن جامعه شناسی را امیدوار نموده است که توجه به رخداد جام جهانی فوتبال، به عنوان جذابترین و پر طرفدارترین ورزش که عطش کسب اخبار و نتایج آن مورد اقبال میلیونی در سر تا سر جهان است بتواند انسانهای بیشتری را سوار بر قطار صلح نماید. از این رو فوتبالیستهای تیم ملی کشورمان در جام جهانی یک مسئولیت دارند، باید ورزش فوتبال را به فرصتی برای ارسال پیام صلح و دوستی ملت صلح دوست ایران مبدل نمایند، آنها بی شک سفیران صلح و دیپلماتهای ورزش کشور ما هستند که برای مبادلات فرهنگی و کاهش خصومتها، وبرای ترمیم و بهبود روابط سیاسی حضورشان بسیار ارزشمند است. دکتر محمد خبیری: فوتبال میتوانند صلح را در سطح ملی و جهانی گسترش دهند دکتر محمد خبیری عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران بیان نمود که ارتباطات بالقوه ورزش و صلح بسیار قوی است ورزش به طور کلی و فوتبال به طور اخص میتوانند صلح را در سطح ملی و جهانی گسترش دهند. یونیسف و یونسکو در کشور سومالی با هدف تشویق صلح از طریق ورزش برنامههایی را به اجرا گذاشتند. تاریخچهای از صلح از طریق ورزش و المپیک میتوان به آتش بس در قرن نهم قبل از میلاد
که توسط سه پادشاه الیس و پیزا و اسپارتا امضا شد و در سراسر یونان باستان به رسمیت رسید و از برکت آن صلح پایدار برقرار گردید و درهنگام آتشبس ورزشکاران و هنرمندان و مسافران عادی میتوانستند به سلامت در بازیهای المپیک شرکت کنند و پس از اختتام به کشورشان بازگردند و یک هفته قبل و یک هفته بعد از بازیهای المپیک باستان آتش بس برقرار بود. از اقدامات فدراسیون فوتبال مذاکره با اعضای کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا پیرامون موضوع آتش بس المپیک از سال ۱۹۹۹ و ارسال نامه شخصی در خصوص آتش بس جام جهانی به شخص آقای بلاتر رییس اسبق فیفا در سال ۲۰۰۱ بود و پی گیری شخص رییس فیفا با رییس کمیته بین المللی المپیک بود و پیشنهاد پیگیری مذاکره رییس فدراسیون فوتبال با وزیر ورزش و رییس کمیته ملی المپیک پس از مشورت با نهاد وزارت امور خارجه و پی گیری نامه ارسالی فدراسیون فوتبال در سال ۲۰۰۱ و درخواست ارجاع پیشنهاد فدراسیون فوتبال به مجمع عمومی فیفا بود. مرتضی محصص: مهمترین اصل در فوتبال ارتباط موثر کلامی و غیرکلامی است مرتضی محصص مسئول کمیته فنی و توسعه فدراسیون فوتبال بود و بیان نمود که خیلی خوشحال هستم که در این جمع هستم بیشتر دید
من بر روی فوتبال خواهد بود و مسوولیت من در فدراسیون فوتبال مسئول کمیته فنی است و فوتبال یک عیب بزرگ در قسمت آموزش دارد و تمایل دارم مباحث بیشتر آبجکتیو باشد و، چون بحث صلح و دوستی و ارتباط با فوتبال است و مهمترین اصل در فوتبال ارتباط موثر کلامی و غیرکلامی است و تیم ملی ما که بازی بعدی اش در مقابل ترکیه است و ما هنوز به آن درجه مورد نیاز از ارتباطات نرسیدهایم و ارتباطات از تکنیک و آمادگی بدنی مهمتر است و اگر ما به شکل گفتاری ارتباط خوبی با هم نداشته باشیم ما شانس خوبی نخواهیم داشت و به نظرم تیمی در جامعه جهانی برنده خواهد بود که در عصر ارتباطات بسیار قوی باشد. ما زمانی که گوش میکنیم یادگیری ما باید مبتنی بر واقعیات باشد و اگر نباشد وقت خود را تلف کردهایم یکی از واقعیات فوتبال اتحاد و با هم بودن فوتبال است و کمتر رشته ورزشی است که علاقهمندان و دوستان و کارشناسان آن را به هم نزدیک میکند این یکی از بزرگترین ثمرات فوتبال با هم بودن و با هم شریک بودن و درک کردن یکدیگر است و در وجه تحمل و فراگیری و صبر بانوان بی نظیر هستند؛ و ممکن است سن بسیاری به جام جهانی ۱۹۷۰ نرسد و واقعا یک جام جهانی طلایی بود و منحصر
به فرد بود و در مکزیک برگزار شد و قبل از آن جنگ جهانی مشکلاتی به وجود آمد و در سال ۱۹۶۹ جنگی بین السالوادور و هندوراس به وجود آمد و طی این درگیری نتیجهاش بیش از دو هزار نفر کشته بود و اگر ما از صلح و دوستی و تحمل یکدیگر در فوتبال صحبت میکنیم مشکلاتی هم در فوتبال وجود دارد و نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم و نلسون ماندلا یکی از این واقعیات بود و فوتبال امکان رقابت سفید پوست و رنگین پوست را فراهم آورد و یکی از دلایلی که در رفع تبعیضها در افریقای جنوبی کمک کرد ورزشها و به ویژه فوتبال بود؛ و مساله مهم دیگر دست دادن و روبرو شدن با حریف است به طورمثال مسی و رونالدو با وجودی که رقبای بزرگی هستند احترام ویژهای برای هم قایل هستند و وقتی بیوگرافی برخی فوتبالیستهای رنگین پوست را مطالعه میکنیم میبینیم که برخی تنها با درآمد خودشان ۵ بیمارستان را در یک کشور افتتاح کردهاند و نیز باعث شدهاند جنگ داخلی در کشورشان رشد نیابد. قبل از جام جهانی ۲۰۰۶ در آلمان در ساحل عاج جنگ داخلی بود و کشور دو قسمت شده بود در پایان بازی بازیکنان زانو زده و از رییس جمهورشان درخواست میکنند که به جنگ پایان دهند و بازیکنان باعث
میشوند جنگ پایان یافته و بین نیروهای معترضان و دولت معاهده صلحی امضا شود و ورزشکاران بانیان صلح در افریقا شوند. دکتر محمد امین قانعی راد: اصول سازماندهی فوتبال یک سازماندهی جنگی است دکتر محمد امین قانعی راد جامعه شناس و عضو هیات علمی مرکز سیاستهای علمی کشور بیان نمود که بیشتر به فوتبال پرداخته شد و توسط دوستانی بیان شد که تجربه میدانی و عملی در فدراسیون داشتهاند که متاسفانه اکنون از این تجربه محروم هستیم و یک سری مطالعات نظری و علایق نظری وجود دارد که ما را به این حوزه پیوند میدهد و نزدیک کردن این دو حوزه نظر و عمل را به هم پیوند میدهد و این چیز مفید و سودمندی است. در آذر ۱۳۷۶ پیروزی ایران در ملبورن استرالیا اتفاق افتاد و ایران توانست برای حضور در جام جهانی فرانسه ۱۹۹۸ شرکت کند و در آن مقطع بدون هیچ پیش زمینهای مردم به خیابانها ریختند و جزو اولین حرکات جمعی بود که مردم خودجوش آمدند و نشاط خود را نشان دادند و من در مقاله تحلیل کردم ورزش و گفتگوی تمدنها که درمقابل ستیز تمدنها قرار داشت این دو اتفاق سال ۷۶ تاثیر خود را هم در صلح داخلی و هم صلح بین المللی نشان داد. اصول سازماندهی فوتبال یک سازماندهی
جنگی است و مفاهیم به کار رفته در فوتبال مانند توپ که هم به معنای توپ است و هم به معنای گلوله است و یا شلیک توپ کردن به صورت استعاری و واقعی یک سازمان جنگی دارند و یا دفاع توپ را گرفت و یا خط حمله توانست حمله کند و دروازه وجود دارد که در دو طرف وجود دارد این دروازه باید توسط بازیکنان فتح شود و مانند ورودی یک کشور است و باید از آن دفاع شود و اجازه داده نشود که دیگران به آن ورود کنند و دروازه در واقع یک واژه سمبلیک است و نمادهایی که بازیکنان فوتبال حمل میکنند مانند پرچمها و شال گردنها و سنجاق سینه و یا سرودهایی که میخوانند و رنگها و نامها و کمپینهای ورزشی نشان میدهند که فوتبال یک ساختار جنگی دارد، اما جنگ قانونمند و مدنی و انسانی میشود و ورزش و اساسا فوتبال یک استحاله سه گانه پیدا کردهاند و از لحاظ نقش و کارکرد در جامعه نقشی موثر ایفا کردند و یکی استحاله نقش جنگ بوده و همه ما از ورزشها امروزه با عنوان صلح و دوستی صحبت میکنیم، اما ورزشها به نوعی از آمادگی برای جنگ برخاستهاند و هدف ورزشها ساختن بدن قومیتها و ملتهای مختلف بوده که آنان بتوانند بدن خود را تقویت کرده و در جنگها مشارکت کنند و بر
اساس تعریف بندی سه گانهی افلاطونی سیاستمداران جامعه بودند که در حکم مغز جامعه بودند و جنگجویان جامعه در حکم سینه جامعه و در اینجا سینه به معنای ایستادن و مقاومت بوده و در واقع کارکنان عامه و تولیدکنندگان جامعه بودند که در حکم شکم و دست و پای جامعه بودند بنابراین در شهرهایی مثل اسپارت گروههای مختلف جامعه از صبح تا شب مشغول سوارکاری و کشتی گرفتن و شنا و انجام فعالیتهای جنگی بودند در حالی که عامه مردم در حال تولید بودند و سیاستمداران در عرصه آکادمی و اندیشه کار میکردند لذا نقش مهمی را ورزش با جنگ داشته است و همیشه قهرمانان بزرگ ورزشی قهرمانان بزرگ ملی نیز بودهاند و کسانی مثل آرش کمانگیر و رستم که قدرت و بدن قوی داشتهاند و در اختیار آرمانهای ملی قرار میگرفتند. دکتر سید مهدی آقاپور: مستطیل سبز فوتبال جمعیت میلیونی را گرد هم آورده و این یعنی صلح و دوستی دکتر سید مهدی آقاپور رییس سابق گروه جامعه شناسی ورزش انجمن جامعه شناسی ایران بود و بیان کرد که ملک الشعرای بهار نقش ورزش در تداوم حیات ایران را برجسته میکند و از بنیانگذاران ورزش نوین در ایران آقای ورزنده بود و وی در رشته شمشیربازی بود و وی در سال ۱۳۰۶
سه رشته را در ایران پایه ریزی کرد و هم زمان زنگ ورزش مدارس در مجلس تصویب شد و دو و میدانی شنا و ژیمناستیک رشتههای سوئدی بودند که در ایران افتتاح گردیدهاند. ورزش مفاهیم ساده و مهم و ارزشمند و در عین حال صلح امیزی را دنبال میکند و اگر صلح باشد سلامتی نیز هست و اولین رکن ورزش سلامتی است و سلامتی با مهارت و رقابت همراه میشود و دوم شادابی است که همان سلامت روانی است که این هم مربوط به صلح است و سوم هم دوستی است که هم در سطح داخلی و هم فراملی مهم است و هم در سطح باشگاهی و غیر باشگاهی دنبال میشود؛ و همان طوری که مبانی المپیک بر صلح و دوستی و همزیستی بنا شده است. مستطیل سبز فوتبال جمعیت میلیونی را گرد هم آورده و این یعنی صلح و دوستی. به این ترتیب از طریق ورزش میتوان همبستگی را تقویت کرد، اما متاسفانه عواملی، چون زر و زور و تزویر به خاطر منافع خود دخالت میکنند و کشورهایی که دارای ورزش قوی هستند روح ملی شان با فرهنگ ملی شان پیوند خورده است. دکتر خلیل میرزایی: سیاست و قدرت باید پای خود را از ورزش بیرون بکشند دکتر خلیل میرزایی مدیر گروه جامعه شناسی صلح به عنوان جمع بندی پایانی نشست ضمن قدردانی از حضار محترم
بیان نمود که من به عنوان یک فعال صلح صحبتهای دوستان را شنیدم و دوست داشتم صحبتها قالب واقعیت به خود گرفته، اما واقعیتها فراتر از این صحبتها است و وقتی ما تاریخچه فعالیتهای حقوق بشر را دنبال میکنیم متوجه میشویم که بیشتر فعالیتها حول محور جنگ بوده تا صلح. حتی وقتی ورزش قهرمانی و مفاهیم موجود در آن را بررسی میکنیم میبینیم صحبتهای ورزشکاران و این که آنها را تحلیل میکنیم میبینیم سه اصطلاح در بین ورزشکاران وجود دارد و متداول است اول ما میرویم بجنگیم دوم ما میرویم پیروز شویم و سوم ما میرویم تا شکست نخوریم و ما در پشت این اصطلاحات و مفاهیم مربوط به جنگ را داریم و نمیتوانیم بگوییم ورزش اساسا بنیانهای صلح جویانه را در دل خود دارند، اما میتوانیم بگوییم وقتی انسان به سمت تمدن حرکت کرد و تلاش کرد خوانشهای غریزانهی تکانشی خود را به نفع غریزههای اجتماعی تا حدودی سرکوب کند و بنابراین نهادها ایجاد شدند تا با وضع قواعد بر رفتارهای رقابت آمیز و تعارض جویانه این رقابتها را به سمت منصفانه بودن هدایت کنند، اما این که آیا این انصاف در رقابت وجود دارد یا خیر به نظر میرسد که نهادها به سمت این انصاف داری و
برخوردهای مسالمت آمیز حرکت کردهاند، اما فاصله زیادی وجود دارد و میبینیم که فوتبال گاهی نه تنها سبب صلح نشده بلکه سبب جنگ هم شده ما وقتی در امریکای جنوبی هندوراس و السالوادور و آن دو گل معروف مارادونا در سال ۱۹۸۲ به انگلیس را میبینیم و رسانههای آرژانتین را مرور میکنیم میبینیم که رسانههای آرژانتین فریاد پیروزی میکشند و حتی میگویند پیروزیای که بر ارتش انگلیس به دست آمده است؛ بنابراین من به عنوان یک فعال صلح این اصطلاح را که در جامعه ایران و جامعه جهانی جا افتاده را رد میکنم که جنگ و صلح دو روی یک سکهاند و صلح نمیتواند خارج از جنگ موجودیت قایم به ذات داشته باشد و تعریف من از صلح بیشتر به بنیانهای رویکردهای جنوب شرق آسیا و بنیادهای مسیحیت و رحمانیت اسلام و به ویژه سه اصطلاح گفتار و پندار و کردار نیک باستانی در آیین زرتشت شبیه و نزدیک هستند و صلح زندگی بدون دغدغه و استرس و شیوه مسالمت آمیز است و برای تحقق این زندگی باید در فرایند اجتماعی شدن انسانها فرهنگ صلح را جا بیندازیم و یاد بگیریم وقتی بازی میکنیم و مسابقه ورزشی میدهیم مسابقه عادلانه بدهیم و مطابق به قوانینی که از خودمان و از دل مردم
بیرون آمده باشد و مبتنی بر قواعد نظام سلطه و قدرت و ثروت نباشد؛ و امید دارم به روزی دست یابیم که ورزش گفتمانی باشد که زبان مشترک بین همه ملتها ایجاد کند و بتواند پیشرو و رهبر فرایند صلح در جهان باشد.