اشتباه کردم؛ در عصبانیت نباید حرف زد و تصمیم گرفت
پشت پرده جدایی فرشاد احمد زاده از پرسپولیس / احمدزاده : پشیمانم !
احمدزاده یکی از بازیکنانی بود که جداییش با اعتراض تندی از سوی هواداران با توجه به محرومیت باشگاه همراه بود و اکنون دفاعیهاش را از این بابت با ورزش سه در میان گذاشته است.
"ورزش سه" نوشت : فرشاد احمدزاده نیز جزو پنج بازیکنی بود که در نقل و انتقالات ابتدای فصل علیرغم محرومیت پرسپولیس ترجیح داد راهی فوتبال اروپا و لیگ لهستان شود. این در حالی بود که هواداران پرسپولیس بابت بی توجهی آنها نسبت به کمبود بازیکن و محرومیت به شدت موضع گرفتند و بیانیه این بازیکن نیز مزید بر علت شد تا واکنشها تندتر شود. او اکنون با گذشت چند ماه از این اتفاق به این موضوع پرداخته است و دلیل جالبی را نیز مطرح کرده است؛ "هر کدام از ما فکر میکردیم دیگری میماند"! گفتگوی فرشاد احمدزاده با خبرنگار ما نکات جالب توجهی از این انتقال در خود دارد، از جدایی همراه با حاشیه تا دعوت عجیب به تیم ملی و مسائل دیگری که در این چند ماه رقم خورده است که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم. گفتگو را از حضورت در تیم اسلاسک لهستان شروع کنیم. مدتی با چالش در این تیم مواجه شدی و نیمکت نشینی را نیز تجربه کردی. به هرحال لیگ لهستان یک لیگ فیزیکی است. طی روزهای اخیر اما شرایط بهتر شده است و با حضور مربی جدید و اعتمادی که به من داشته توانستم بیشتر بازی کنم و در بازی قبلی هم پاس گل دادم. مربی قبلی تشخیص داد به من بازی
ندهد اما مربی جدید خیلی با من خوب است، در تمرین با من صحبت میکند و رفته رفته هم بازی میکنم. من یکدفعه از فوتبال آسیا آمدم به یک فوتبال خیلی فیزیکی و باید بگویم همه چیز اینجا با فوتبال ما فرق دارد. اینجا فوتبالشان نزدیک به فوتبال آلمان است چون همسایه این کشور هستند و بازیکنان خیلی زیادی هم هر ساله از لهستان به لیگ آلمان میروند. تقریبا شرایط فوتبالیشان یکی است، استادیومهای خیلی خوبی دارند، تیمها امکاناتشان خیلی خوب است. شما بازیهای ما، استادیوم تیم ما را ببینید فکر میکنم یکی از استادیومهای خوب اروپاست.
شرایط حضور در فوتبال اروپا را به شکلی دیدهای که علاقمند به حضور ماندگارتر در آنجا را داشته باشی؟ من اصلا به قصد پول به اروپا نیامدم. خیلیها میدانند حتی کمال کامیابی نیا هم شاهد بود که پیشنهادهای زیادی از قطر و ترکیه داشتم که از نظر مالی خیلی خوب بود، مخصوصا قطر. ولی من تصمیم گرفتم به لهستان بیایم و فوتبال اروپا را تجربه کنم و هدفم این است که امسال بتوانم خودم را نشان بدهم و به لیگهای بهتری بروم ولی خب بالاخره آمدن به این کشور و هماهنگ شدن با این شرایط کمی زمان میخواهد. اوایل هم خوب بود ولی بعدها چون در بدنسازیهای اول فصل هم نبودم مربی گفت نیاز به زمان دارم ولی بعد مربی عوض شد و این مربی جدید هم برای کشور چک است و با من خوب است. صحبتهایی در نیم فصل شد که میخواهی برگردی و پیشنهاداتی از فوتبال ایران داری. این مساله درست بود؟ شیطنتهای رسانهای بود،
اصلا بحثی درباره برگشتن من نبود. من با اینجا قرارداد دوساله دارم و مدیرعامل گفته فکر برگشت را نباید بکنی که بخواهی از این تیم بروی چون ما به تو نیاز داریم و اینکه شرایط اینطور پیش رفت. به نظر شرایط لیگ لهستان به شکلی است که بازیکنی از فوتبال ایران بتواند به آنجا بیاید و بازی کند؟ خیلیها میتوانند بیایند ولی خب اینجا نسبت به لیگ ایران و کلا فوتبال اروپا با آسیا تفاوت فیزیکی زیادی دارد، باید از لحاظ فیزیکی خیلی قوی باشی مخصوصا کسانی در پست ما که وینگر هستند باید هم سرعتی باشند هم قدرتی. ولی خب بازیکنان ایرانی خیلی استعداد دارند و فکر کنم خیلیها بتوانند در فوتبال اروپا پیشرفت کنند فقط کمی انتقال مهم است. الان که چند ماه از حضورت در لهستان گذشته، شرایط را چطور میبینی؟ فکر میکنی اگر میماندی با توجه به شرایط مالی، کیفی و محبوبیتی که داشتی برایت بهتر نبود؟ در دورهای که بودی حاشیههایی هم بود ولی محبوبیتت هم وجود داشت و جزو چند بازیکن محبوب پرسپولیس بودی. اینها هرکدام شرایط خاص خودش را دارد. من تا چهار سال در پرسپولیس بودم، هرسال هم بهترین نتایج را گرفتیم، تیم خوب بود، هواداران خیلی خوب
حمایت میکردند ولی سن من جوری بود که مخصوصا در پست من وقتی سنت بالا برود دیگر کمتر جایی بازیکن میگیرد. من میخواستم فوتبال اروپا را هم امتحان کنم. من در پرسپولیس هیچ مشکلی با مدیرها نداشتم، قبل رفتنم با مدیران، کادرفنی، بازیکنان و حتی پیش آقای گرشاسبی رفتم و صحبت کردیم. ولی خب زمان رفتن من بد بود، من به هواداران حق میدهم که ناراحت باشند ولی من هم بخاطر پیشرفت به اینجا آمدم که بتوانم در زندگی فوتبالیام پیشرفت کنم. همه فکر میکنند لیگ لهستان خیلی لیگ ضعیفی است، چون تا بحال بازیکن ایرانی نبوده فکر میکنند لیگ ضعیفی است ولی واقعا کیفیتش بالا است. شما استادیوم ها را ببینید، لیگی که کیفیتش بالا باشد مسلما استادیوم های باکیفیتی دارد. همه تیم ها استادیوم هایشان خیلی کیفیت خوبی دارد. همه این ها به کنار، بالاخره من نان و نمک این هوادارها را خورده ام، نان و نمک تیم پرسپولیس را خوردم و همیشه هم خودم را مدیون پرسپولیس میدانم و هیچ موقع هم هیچ جا نمیبینید که من بگویم کار خوبی کردم، همیشه میگویم کار من اشتباه بوده ولی شرایط اینطور بود.
چون همه آنهایی که جدا شدند فکر میکردند دیگری میماند و واقعا فکر نمیکردیم با رفتن ما پرسپولیس خالی شود. شرایط طوری بود که پیشنهادات خوبی آمد. برای صادق از دینامو و او هم الان در تیم اول کرواسی است، وحید در یکی از تیم های خیلی خوب و پرطرفدار ترکیه است و بالاخره همه میخواهند پیشرفت کنند. فوتبال حرفهای است و هر کسی یک روزی میرود. اگر دوباره در همان موقعیت قرار بگیری تصمیمت دچار تغییراتی میشود؟ نمیتوانیم الان بگوییم اگر برگردم عقب چه تصمیمی میگیرم، چون من آن موقع از هفت هشت ماه قبل، یعنی از اول لیگ، تصمیم داشتم که بروم. سال قبل هم که قرارداد داشتم و نتوانستم بروم. دو سال قبلش هم من و محسن مسلمان سفید امضا کردیم و از همه هم کمتر در قرارداد برایمان نوشتند ولی هیچ جا نه حرفی زدیم و نه منت گذاشتیم، بالاخره در پرسپولیس به عشق هواداران بازی میکردیم. از خود آقای برانکو بپرسید همان سال نیم فصل ما پیشنهاد داشتیم. آقای برانکو من و محسن را کنار کشید و گفت میخواهید بروید و ما گفتیم نه ما میخواهیم بمانیم و کمک کنیم چون آن موقع هم سال اولی بود که تیم خیلی شرایطش بد بود و ما گفتیم میخواهیم بمانیم
و کمک کنیم ولی در این زمان شرایط جوری پیش آمد که سن من بالا رفته بود دوست داشتم در اروپا بازی کنم ولی قبول دارم طرز رفتنم خیلی بد بود. هم طرز رفتنت بد بود، هم نامه ای که خطاب به هواداران نوشتی خیلی فضا را بد کرد و یکی از اشتباهاتت میتوانست آن باشد. هرکسی در زندگیاش اشتباه میکند و جوان هستیم. بعضی وقتها آدم در عصبانیت حرفهایی میزند که نباید بزند. همه میدانند وقتی عصبانی هستیم خیلی از ماها چیزهایی میگوییم که اصلا در واقعیت آن نیست. شما از تدارکات بگیر تا لیدر باشگاه همه برای پرسپولیس دارند زحمت میکشند، همه به پرسپولیس عرق دارند. ولی بعضی وقتها مربی از بازیکن ناراحت میشود، لیدر از بازیکن، هوادار از بازیکن ولی خب پیش میآید. این همیشه در فوتبال هست و فوتبال هم برای همین است که جذاب است و همیشه در آن وجود دارد. در نیم فصل صحبت از تراکتور و استقلال بود و واکنشی نشان ندادی و باعث شدی مسئله ادامه دار شود، اگر روزی بخواهی برگردی و راهی به جز استقلال و تراکتور نداشته باشی تصمیمت چه میتواند باشد؟ من در ایران در تراکتور و پرسپولیس بازی کردم، هردو را دوست دارم، پیراهن هر دو
تیم قرمز است. هم هواداران تراکتور در دو سالی که آنجا بودم خیلی به من لطف داشتند، همیشه هم از آنها خوبی دیدم و احترام خاصی هم برایشان قائلم. پرسپولیس هم که من از بچگی در پرسپولیس بودم و از رده امیدهای پرسپولیس بازی کردم. ما وقتی نان و نمک جایی را میخوریم همیشه باید احترامش را نگه داریم. دعوت شدن به تیم ملی؛ یک اتفاق ویژه برای تو. ماجرا چه بود که فقط اسمت آمد و خودت نیامدی؟ فکر میکنی با کیفیتی که نشان دادی شایسته بودی قبلتر هم دعوت شوی؟ فوتبال سلیقه است، نمیشود گفت من لیاقتش را داشتم یا نه. بالاخره سلیقه است. من خیلی خوشحال شدم که اسمم در آن لیست بود ولی نرفتم چون بازی داشتیم و بعد از آن هم لیست نهایی اعلام شد و اسم من در لیست نهایی نبود. خیلی خوشحال شدم که اسمم در لیست تیم ملی بود، خیلی دوست داشتم تیم ملی قهرمان شود. افتخار تیم ملی فقط برای پرچم است و ما همه برای آن پرچم داریم تلاش میکنیم. در آن برهه هم برای تیم ملی صلاح بود که من را خط بزنند و آدم باید منطقی باشد. من قبل از آن هم در هیچ اردویی نبودم قبل جام ملتها و منطقیاش هم این بود که بازیکنانی که بیشتر با تیم هماهنگ هستند در این
تورنمنت بازی کنند ولی خب پیش میآید. خیلی حرف و حدیثها شد انگار من خودم زنگ زدم و گفتم من را دعوت کن. خیلی جاها تیکه انداختند. به هرحال دعوت در آن مقطع باعث شد خیلی حرف و حدیث علیهت پیش بیاید. شاید چون قبلا خیلی بهتر هم بودی و دعوت نشدی اما اینجا که شرایط برایت خوب هم پیش نمیرفت نامت در لیست قرار گرفت. من نمیدانم چطور آن موقع که من در پرسپولیس بازی میکردم و سه سال جزو بهترینها بودم هیچکس نمیآمد بگوید چرا به تیم ملی دعوت نمیشود ولی چون یک بار در لیست آمد این حرفها و تیکهها را میاندازند. مگر تقصیر من بود که به من تیکه میانداختند. مربی تیم ملی بود صلاح دید اسم من در لیست باشد. بعد از فینال آسیا که پرسپولیس موفق به حضور در آن شد، خیلی از هواداران یاد شما و تصمیمتان برای جدایی افتادند؛ تو، مهدی، وحید و صادق که رفتید و میشد گفت اگر بودید با توجه به کمبود بازیکن شرایط فرق میکرد.
خودت آن لحظه فکر نکردی که در فینال آسیا بودی و میتوانستی کمک کنی؟ حس و حالت چه بود؟ از یک طرف فحاشی ها را میدیدی و از طرف دیگر مطمئنا دلت با تیم بود. خیلیها در عصبانیت حرفهایی میزنند ولی آنها حرفهای دلشان نیست. در آن شرایط که ما رفتیم بد بود ولی هرکس دلایلی برای رفتنش داشت. با صادق خیلی حرف میزدیم و همیشه میگفتیم کاش ببرند، کاش پرسپولیس قهرمان شود، با مهدی و وحید هم خیلی حرف میزنیم ولی بعضی وقتها شرایط جوری پیش میآید که کاری از دست شما برنمیآید و فقط میتوانی حسرت بخوری. من خیلی دوست داشتم پرسپولیس قهرمان آسیا شود. تا آنجا که رفتند میتوانستند قهرمان شوند ولی خب فوتبال است و یک لحظه است و در ثانیهها نتایج رقم میخورد. انشالله که همیشه پرسپولیس قهرمان باشد، همیشه دل هواداران شاد باشد. همه کسانی که در پرسپولیس بازی کردهاند برای شادی دل هواداران بوده و امیدوارم که همیشه شاد باشند. شما که در پرسپولیس بودید جو اکتیوی داشتید؛ تو، کمال، محسن، مهدی طارمی یک گروه جذاب داشتید. الان در تیمی که هستید این گروه را جمع کردهای؟ من خداراشکر انگلیسیام خوب بود و وقتی آمدم اینجا بهتر شد ولی
اینجا شرایط خیلی فرق دارد. من از یک کشور دیگر آمده بودم. فرهنگشان را زیاد نمیدانستم و نمیتوانستم زیاد قاطی شوم ولی رابطه ام با بازیکنان خیلی خوب است، خیلی من را دوست دارند. اینجا دیگر مثل پرسپولیس نیست که بگویی ایران است. اینجا خیلی باملاحظهتر جلو میرویم. قبول داری خودت وقتی در پرسپولیس بودی هم به حاشیهها دامن میزدی و همیشه پرحاشیه بودی؟ نه من حاشیهای نداشتم. شاید در زمین خیلی اعتراض میکردم و اینها هم بخاطر فشارهای بازی بود ولی بیرون از زمین من با بچهها و مربیها خیلی خوب بودم ولی بعضی وقتها این حواشی پیش میآید. هیچ موقع دوست نداشتم بازیکنی باشم که در حاشیه باشم و به چشم پرحاشیه نگاهم کنند. سوال بعدیام درباره محسن مسلمان است؛ با هم خیلی دوست هستید و شرایط چرا برای او به این شکل پیش رفت که آنطور جدا شد و اکنون دراین یک سال دو تیم عوض کرده است. به نظرت اکنون
شرایط خوب است و خوشحال است؟ من فقط بعنوان یک دوست میتوانم برای محسن که همیشه هم رفیق هستیم آرزوی سلامتی کنم و امیدوارم همیشه و هرجایی که هست موفق باشد. بالاخره فوتبال حرفه ای و شما نمیتوانید همیشه در یک تیم بمانید و بعضی وقتها باید جدا شوید و محسن هم یک اتفاقاتی افتاد که این را خودش و باشگاه میدانستند و ما فقط بعنوان دوست با هم حرف میزدیم. فکر میکنم در تیم جدیدش بتواند به روزهای خوبش برگردد و خیلی هم دوست دارم محسن به روزهای خوبش برگردد. با بازیکنان سابق که صحبت میکردیم، میگفتد از آن جو وقتی به جایی کوچیکتر یا دیگر میرفتیم از نظر روحی روانی خیلی فشار بزرگی میآمد. شما هر روز در پرسپولیس با هواداران برخورد دارید و حمایت میشوید و فضا طوری است که شما هر روز درگیر این جو و فضا هستید. این جدایی تو را در این مدت اذیت نکرده؟ صددرصد؛ بازی کردن در پرسپولیس خیلی سخت است. اوایل که میآیی هیچ فشاری رویت نیست ولی بعد یک سال انتظار دارند. بازیکن بزرگ را همه جا میشناسند خیلی فشار رویت وارد میشود. مثلا الان میگویند شجاع خلیل زاده زیاد اعتراض میکند، بنظر من شجاع آنقدر به تیم تعصب دارد، آن فشاری که چون همه از
او انتظار دارند باعث میشود بعضی وقتها اعتراض کند، وگرنه شجاع خیلی پسر خوبی است. بازی کردن در پرسپولیس بعد یک سال خیلی فشار از روی سکوها، رسانه، مربی، تیم حریف خیلی روی بازیکن تاثیر میگذارد و همین باعث عصبی شدن بازیکنهای پرسپولیس میشود چون الان خیلی فشار روی آنهاست. اینجا تیم ها طرفدارانش کمتر هستند فشار روی بازیکنان کمتر است ولی در پرسپولیس بازی کردن خیلی سخت است.