زهره حمیدی
ضجه و گریههای شدید خانم بازیگر برای مهسا امینی | گریههای جگر سوز زهره حمیدی اشک همه را درآورد
فیلمی از زهره حمیدی منتشر شده است که در آن به طرز سوزناکی گریه می کند و خواهان برقراری عدالت برای دختران ایران است.
زهره حمیدی در ۱۶ سالگی ازدواج کرد. او متولد ۱۳۳۶ در اراک است.زهره حمیدی در ۲۲ سالگی ۴ فرزند داشت، حمید و مهتا خارج از ایراند و دخترش بیتا هم در ایران زندگی می کند.پسر زهره حمیدی حامد هم در ۲۷ سالگی بر اثر ایست قلبی در خواب درگذشت متولد ۸ اردیبهشت، بازیگر سینما و تلویزیون است. زهره حمیدی در ۳۶ سالگی مادربزرگ شده است. فیلمی از زهره حمیدی منتشر شده است که در آن به طرز سوزناکی گریه می کند و خواهان برقراری عدالت برای دختران ایران است.
خانم حمیدی بعد از ازدواجش و به پیشنهاد دوستانش تصمیم گرفت بازیگر شود. البته وی در دوران تحصیل به همراه دوستانی مثل منیژه حکمت و … که هم اکنون کارگردان سرشناسی است، نمایش تئاتر انجام می دادند، بنابراین زهره حمیدی اولین بار در سال ۱۳۶۸ وارد عرصه سینما و تلویزیون شد و در سال ۱۳۷۱ با فیلم «دلاوران کوچه دلگشا» به کارگردانی حسن هدایت بازیگری در سینما را تجربه کرد و تا کنون نیز در فیلم ها و سریال های زیادی ایفای نقش کرده است.
وی بعد از ازدواج و قبل از شروع بازیگری اش به مدت ۲ سال مدیریت یک مهد کودک خصوصی را بر عهده داشت و ضمن اینکه علاقه زیادی به این کار داشت و از انجام کارش لذت می برد، فرزندانش را نیز به همراه خود به آنجا می برد.
در بیوگرافی زهره حمیدی درباره ی خانواده اش آمده است:خانوادهای از سطح متوسط جامعه و کاملا فرهنگی بودیم، پدرم در بهداری کار میکرد و مادرم در اوایل زندگی، کار تدریس را انجام میداد، اما چون خانواده پرجمعیتی بودیم و من به غیر از خودم چهار خواهر و سه برادر داشتم، مادرم تصمیم گرفت که تدریس را کنار بگذارد و زمان بیشتری را به تربیت و آموزش ما اختصاص دهد، در کل با اینکه جمعیت خانواده ما، زیاد بود اما صمیمیت و گرمی بسیاری بین ما حاکم بود.
فعالیت تئاتر زهره حمیدی در دوران دبیرستان با مخالفت پدرش همراه بود که با وساطت خواهر بزرگتر توانست رضایت پدر را جلب کند و این فعالیت را ادامه دهد.
پدر و مادرم رابطه خیلی خوبی با هم داشتند و این علاقه و احترام، در بین ما خواهر و برادرها هم منعکس شده بود و این تربیت درست باعث شد که من در زندگی خودم هم رابطه دوستانه ای با فرزندانم داشته باشم، حتی هنوز هم با خواهر و برادرهایم روابط گرممان را حفظ کردیم با توجه به این که، این روزها مشغله زندگی و خانواده ها زیاد شده است و خواهر و برادرها فرصت کمتری برای دیدار زود به زود هم پیدا می کنند…
وی در ادامه می گوید: حمید و حامد دوقلو بودند و مرگ حامد برای حمید قابل تحمل نبود و برایش بسیار سخت شده بود و خیلی روی روحیه اش اثر گذاشته بود. نگران بودیم و میترسیدیم حمید کاری دست خودش بدهد، به همین خاطر حمید را به کشور آلمان پیش خواهرش فرستادیم، تا یک زندگی تازه ای را برای خودش شروع کند. اکنون حمید و مهتا در خارج از کشور زندگی میکنند و بیتا در ایران سکونت دارد.