اخبار حوادث
شکنجه بی رحمانه دختر دانشجو به دست پدر و برادر پلید | از شکنجه بی رحمانه برادرم قلبم شکست
من روزهای تلخی را می گذرانم و آرزو می کنم هرچه زودتر از این گرداب ترس و دلهره نجات یابم چرا که برادر ناتنی ام و پدرم به بهانه های مختلف مرا کتک می زنند و...
به گزارش شمانیوز: شکنجه بی رحمانه دختر دانشجو به دست پدر و برادر پلیدش اتفاق افتاد. دختر دانشجو از شکنجه بی رحمانه برادرش به قانون پناه آورد. شکنجه بی رحمانه دختر جوان تحت تاثیر صحبت های پدر خانواده بود. ماجرای شکنجه بی رحمانه دختر دانشجو را در ادامه می توانید بخوانید:
دختری با قلب شکسته
نمی دانم این زندگی سراسر شوربختی و نابسامان روزی رنگ آرامش به خود خواهد گرفت یا نه؟ اما من روزهای تلخی را می گذرانم و آرزو می کنم هرچه زودتر از این گرداب ترس و دلهره نجات یابم چرا که برادر ناتنی ام و پدرم به بهانه های مختلف مرا کتک می زنند و... دختر 20 ساله که خود را دانشجو معرفی می کرد و برای شکایت از پدر و برادرش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از روزی که چشم باز کردم فقط شاهد درگیری و کتک کاری بین پدر و مادرم بودم. آن ها هیچ سازگاری اخلاقی با یکدیگر نداشتند و روزگارشان با دعوا و مشاجره می گذشت.
در این میان من هم قربانی اختلافات آن ها بودم چرا که پدرم قبل از آن که با مادرم ازدواج کند همسر دیگری داشت. او به دلیل همین اختلافات و پرخاشگری هایش، همسرش را رها کرده و مادر مرا به عقد خودش درآورده بود. در این میان «هاشم» برادر ناتنی من نیز که نمی توانست با نامادری زندگی کند، به منزل پدربزرگم رفت و درکنار آن ها بزرگ شد. با آن که هاشم فقط روزهای جمعه به منزل ما می آید اما من نه تنها حس بدی به او ندارم بلکه مانند یک برادر واقعی دوستش دارم و به او احترام می گذارم.
در این میان اما پدرم رفتاری تند و پرخاشگرانه با من دارد به طوری که گویا هیچ مسئولیتی را در برابر من و مادرم احساس نمی کند. سوء ظن ها و بهانه گیری های پدرم از من فقط به خاطر انتقام گیری و زجردادن مادرم است.
متاسفانه هاشم نیز در این رفتارهای توهین آمیز و سرزنش و تحقیرهای پدرم با او همکاری می کند. بی مسئولیتی و بی توجهی های پدرم به من و مادرم به جایی رسید که من مجبور شدم برای کمک به هزینه ها و مخارج زندگی در بیرون از منزل کار کنم و هم اکنون نیز که در دانشگاه تحصیل می کنم، خودم مخارج تحصیلم را می پردازم ولی دیگر از این وضعیت و شرایط اسفبار خانوادگی خسته شده ام و قادر به تحمل آن نیستم.
نابسامانی در زندگی ما به حدی رسیده که مادرم از چند ماه قبل، زمانی که متوجه شد پدرم با همسر اولش آشتی کرده است با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه خاله ام رفت. او در آن جا نیز با پاک کردن سبزیجات و زعفران امور خود را می گذراند و من در خانه تنها مانده ام.
حالا پدرم برای تحت فشار قرار دادن مادرم و زجر دادن او مرا کتک می زند. او این بار نیز برادرم را ترغیب کرد تا مرا به طور وحشتناکی تنبیه کند و سرم را به دیوار بکوبد. اگرچه آن ها مرا کتک زدند و سرم نشکست اما در واقع قلبم به شدت شکسته است و نمی دانم سرنوشتم به کجا خواهد رسید؟ حالا هم با آن که خواستگار خوبی دارم اما جرئت ابراز آن را به پدرم ندارم چرا که او معتقد است اگر می خواهم ازدواج کنم خودم باید جهیزیه ام را فراهم کنم. بارها از خودم می پرسم اکنون که پدرم دو بار ازدواج کرده است چرا باید من قربانی تصمیمات اشتباه و نسنجیده او باشم؟ با خود می گویم ای کاش دختری یتیم بودم که حداقل دیگران دست نوازشی بر سرم می کشیدند و...
گزارش حاکی است اگرچه اقدامات قضایی برای معرفی این دختر جوان به پزشکی قانونی صورت گرفت اما به دستور سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه مشهد) مشکلات این دختر جوان در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی توسط کارشناسان زبده مورد واکاوی های روان شناختی قرار گرفت.
شکنجه سفید چیست؟
در ایران منظور از شکنجهٔ سفید بیشتر شکنجهای است که شاید از لحاظ جسمی، آسیبی به جسم متهم وارد نشود؛ یعنی طوری شکنجهاش نکنند که بدنش مجروح شود؛ اما روح و روان متهم در سلولهای انفرادی[۴] تحت تأثیر و تحت فشار قرار میگیرد. در این نوع شکنجه، بازجو به شخص اطلاعات غلط میدهد؛ مثلاً از وضعیت جسمیِ بدِ خانوادهاش میگوید و اینکه مادرش سکته کرده، پدرش سرطان گرفته، به بیمارستان رفتهاند یا بازداشت شدهاند. یا اینکه دوستان متهم بازداشت شدهاند، یا علیه متهم اعترافاتی گرفته شده، که کذب محض است.
مکان نگهداری متهم در این نوع شکنجه، سلول انفرادی است و در خلئی که زندانی در آن خلأ قرار میگیرد، برای چندین ماه دور از خانواده، بدون دسترسی به وکیل، تلفن، روزنامه، کتاب یا دیگر زندانیان، در آن سلول انفرادیِ کوچک، تحت فشار و بازجویی قرار میگیرد.
تمام این مسائل، یک شکنجهٔ روحی و روانی اِعمال میکند که در ایران به آن «شکنجهٔ نرم» یا «شکنجهٔ سفید» گفته میشود.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: خراسان