شمانیوز
شما نیوز

2 شب خانه نرفتم حالا باید به شوهرم ثابت کنم با مردی نبودم!

تا دیروز به من هیچ توجهی نداشت. اصلا مرا نمی‌دید و انگارنه‌انگار که من هم وجود دارم.

2 شب خانه نرفتم حالا باید به شوهرم ثابت کنم با مردی نبودم!

به گزارش شما نیوز ، تا دیروز به من هیچ توجهی نداشت. اصلا مرا نمی‌دید و انگارنه‌انگار که من هم وجود دارم. نه آرایشم را می‌دید‌، نه لباس پوشیدنم و نه حتی خنده و گریه‌ام را. پنج سال از ازدواجمان می‌گذرد. تا حالا چند‌بار به خاطر برادرش و جاری‌ام کتکم زده است.

خیلی از حرف‌ها و خواسته‌های دلش را به من نمی‌گوید و با هم غریبه هستیم. من از این رفتارها رنج می‌برم. از طرفی، توجه بیش‌ازحد او به خانواده‌اش این حس را برایم به وجود آورده است که دوستم ندارد.

تنها رشته پیوند من و او در این زندگی سرد و بی‌روح، دخترکوچولویم است. برای همین هم تحملش می‌کردم تا اینکه چند روز قبل، برادرشوهرم و همسرش خانه ما مهمان بودند. جاری‌ام با نیش و کنایه و تمسخر از نوع چیدمان وسایل خانه و حتی نوع غذا درست کردنم ایراد می‌گرفت. خودخوری کردم و جوابش را ندادم. وقتی آن‌ها رفتند، شوهرم حرف‌های همسر برادرش را تکرار می‌کرد و می‌خواست جای وسایل را عوض کند. دیگر نتوانستم طاقت بیاورم. جر و بحثمان شد. نفهمیدم چه می‌کنم‌. نتوانستم خودم را کنترل کنم. به سمتش حمله کردم و شوهرم که غافل‌گیر شده بود، از خانه بیرونم کرد.

دلم شکسته بود. به خانه یکی از دوستان قدیمی‌ام رفتم. دو روز هم گوشی تلفنم را خاموش کردم. شوهرم که فکر می‌کرد خانه پدرم رفته‌ام، برای گلایه، به مادرم زنگ زده بود. آن‌ها تازه فهمیدند فراری شده‌ام. به خانه‌مان زنگ زدم حال بچه‌ام را بپرسم. شوهرم مرا پیدا کرد. با تهمت‌های ناروا و حرف‌های رکیک، مرا به کلانتری آورد. او حتی از دوستم نیز شاکی شده است. هنوز هم نمی‌داند زندگی‌ای که رفاقت و صداقت و معرفت در آن نباشد پشیزی نمی‌ارزد.

ما را از کلانتری به مرکز مشاوره پلیس مشهد معرفی کرده‌اند. من هیچ خطایی نکرده‌ام و شوهرم می‌خواهد پشت سرم حرف دربیاورد. امیدوارم بتوانیم مشکلمان را حل کنیم.

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied