تحریم دارو و ۷هزار دیابتی در کمای انسولین
: زن که منتظر دکتر نشسته میگوید: «تحریمهای دارویی باجان مردم بازی میکند. یک انسولین قلمی که تا چند ماه پیش ۴ هزار تومان بود شده ۴۰ تا ۱۲۰ هزار تومان. ما حتی حاضریم ۱۲۰ هزار تومان هم بخریم؛ اما نیست. فکر نکنید وضع اقتصادی خوبی داریم ها، نه! قصه مرگ و زندگیه.»
به گزارش خبرنگار شمانیوز به نقل از فارس : زن که منتظر دکتر نشسته میگوید: «تحریمهای دارویی باجان مردم بازی میکند. یک انسولین قلمی که تا چند ماه پیش ۴ هزار تومان بود شده ۴۰ تا ۱۲۰ هزار تومان. ما حتی حاضریم ۱۲۰ هزار تومان هم بخریم؛ اما نیست. فکر نکنید وضع اقتصادی خوبی داریم ها، نه! قصه مرگ و زندگیه.»
سودابه رنجبر: همیشه شنیدن حرف های درگوشی، سرنخها را به دست خبرنگارها میدهد. در سالن انتظار مطب دکتر همراه با جمعی از بیماران و همراهانشان نشستهام. آنها در انتظار ویزیت و من در انتظار یک مصاحبه. دیر رسیدن پزشک این فرصت را می دهد تا با «مژگان» همصحبت شوم؛ مادری که بیش از ۱۳ سال با دیابت دخترش دستوپنجه نرم میکند. میگوید: «چند هفته پیش از یک پزشکی شنیدم که ۴ نفر به دلیل تحریمهای دارویی و کمبود انسولین به مرحله کمای دیابتی رسیدهاند.»
در یک روز به ۳۰ داروخانه رفتم
یکلحظه نگاهش را از روی چهره بیرمق دخترش برنمیدارد. همانطور که روی صندلی مطب دکتر نشسته بدن کرخت دختر را به خودش تکیه میدهد و آرام میگوید: خوبی؟ بهتری؟ دختر حتی نمیتواند چشمانش را باز نگه دارد، سرش را در آغوش مادر فرومیبرد. زن از همانجا که نشسته صدایش را صاف میکند و به خانم منشی میگوید: «معلوم نشد آقای دکتر کی میان؟» لهجهاش به جنوبیها نزدیک است. از فرصت استفاده میکنم و میپرسم مسافری؟ «ها! از کرمان اومدم برای ویزیت دکتر. کل دیشب توی راه بودم. به امید گرفتن انسولین روانه تهران شدم.»
زن با چشمان به اشک نشسته نفس عمیقی میکشد «دیوانه شدیم آنقدر توی شهرمان این در و آن در زدیم به دنبال انسولین قلمی. هفته پیش توی یک روز 30 داروخانه رفتم تا تونستم یک انسولین قلمی پیدا کنم. از آن موقع وحشت کردم. جان دختر من به انسولین بسته است، حالا اومدم تهران ببینم اینجا چطوره؟ گفته بودند پیدا کردن انسولین تو تهران راحت تره؛ اما از صبح که چند تا داروخانه سر زدم فقط تونستم با نسخه پزشک یک انسولین پیدا کنم. اومدم بلکه دکتر یک نسخه دیگه برام بنویسه و دستپر به شهرمان برم.»
حرفهایش که به اینجا میرسد یکلحظه سکوت میکند. انگار میخواهد توازن را در پرسش و پاسخها حفظ کند میپرسد: «ها! شما هم بچه دیابتی داری؟»
میگویم خبرنگارم. حالا انگار جملههای زن به سمت من خیز برمیدارد: «بنویسید انسولین نیست! مرتب توی سایتها و روزنامهها می نویسن مشکل انسولین حلشده. کو؟ اگر حلشده بود ما اینجا چه میکردیم؟ به دنبال انسولین هزار کیلومتر از منزلم، از داروخانه سر خیابانمان فاصله گرفتم. کمبود انسولین کجا حلشده؟ چرا ما نمیبینیم؟
زن که حالا خودش را «ایرانمنش» معرفی میکند میگوید: «تحریمهای دارویی باجان مردم بازی میکند. فکرش را بکنید یک انسولین قلمی که تا همین چند ماه پیش فقط ۴ هزار تومان بود الآن در بازار باید به قیمت ۴۰ تا ۱۲۰ هزار تومان خریداری کنیم. ما حتی حاضریم قیمت ۱۲۰ هزار تومان هم بخریم؛ اما نیست. فکر نکنید وضع اقتصادی خوبی داریم ها نه! قصه مرگ و زندگیه.»
حرفهایش که به اینجا میرسد خانم منشی ورود دکتر را به بیماران اعلام میکند.
مشکل کمبود انسولین حلشده؟
دکتر «سعید کلباسی» فوق تخصص غدد و متابولیسم، نایبرئیس «انجمن دیابت ایران» و مدیر کلینیک دیابت «تابان» است. به حتم از مشکلات بیماران دیابتی و کمبود داروهای انسولین بسیار فراتر از یک پزشک که در مطب نشسته و بیماران را ویزیت میکند باخبر است.
دکتر همانطور که اتاقش را برای ویزیت بیماران آماده میکند بیمقدمه درباره دیابت برایم حرف می زند: «بیماری دیابت عوارض بسیاری دارد مثل سکته قلبی، سکته مغزی و فراموشی. حتی شایعترین کوریها از همین عوارض دیابت است. بیشترین آمار دیالیزیها هم از بین دیابتیها هستند و...»
دکترکلباسی آمادگی خود را برای دیدن بیمار به منشی اعلام میکند و در همین فرصت میگوید: «البته اگر این بیماران با آموزشهای صحیح مثل رعایت رژیم غذایی، ورزش و تغییر سبک زندگی آشنا شوند، دیابت هیچ عارضهای برایشان نخواهد داشت هرچند در کنار همه اینها باید «دارو» نیز مصرف کنند.»
منتظر شنیدن همین یک کلمه بودم: «دارو» یعنی همان انسولین. از فرصت استفاده میکنم و میپرسم مشکل داروی انسولین حلشده؟ دکتر یکلحظه مکث میکند و ادامه میدهد: «باوجود تحریمهای دارویی و تحریمهای بانکی مشکل کمبود انسولین حلشده؟ من اینجا با بیمار سروکار دارم و میبینم که چطور بیماران از کمبود دارو رنج میبرند. بهخصوص بیمارانی که از شهرستانها عازم تهران میشوند.»
تحریم جان بیماران را نشانه گرفته
اولین بیمار با همراهش وارد اتاق دکتر میشود. تا جواب آزمایشها را آماده کنند دکتر میگوید: «مرتب اعلام میکنند که در حال سهمیهبندی دارو هستند و قرار است انسولین را در داروخانههای منتخب توزیع کنند؛ اما مسئله اینجاست که میزان واردات دارو به نسبت بیماران بسیار کم است. تحریمها ظالمانه است، درست جان مردم را نشانه گرفته. آنها که ادعا میکنند تحریمهای علیه ایران تحریمهای دارویی نیست بیایند و ببیند. اصلا وقتی تحریم بانکی وجود دارد چطور میتوان دارو خریداری کرد؟ چطور میتوان با شرکتهای دارویی دادوستد مالی داشت؟»
دکتر کلباسی، نایبرئیس انجمن دیابت ایران هم هست و برای همین دستش از آمار و ارقام هم پر است: «بین ۸۰۰ هزار تا یکمیلیون نفر در کشور مبتلابه دیابت نوع یک هستند یعنی همان بیمارانی که در کودکی و نوجوانی به دیابت مبتلا میشوند و باید انسولین تزریق کنند. حدود ۵ تا ۶ هزار نفر در کشور هم به دیابت نوع دو مبتلا هستند که ابتدا قرص میخورند و سپس انسولین میگیرند. راستش قبل از تحریمهای دارویی شرایط این بیماران برای خرید انسولین راحت بود. حتی انسولین باقیمت بسیار ارزانتر از کشورهای همسایه و کشورهای اروپایی به بیمار فروخته میشد. قبل از تحریمها طی تفاهمنامهای بین سازمان غذا و دارو و سازمانهای بیمه، انسولین با پوشش 90 درصدی بیمه به فروش میرسید و بیمار فقط ۱۰ درصد از هزینه انسولین را پرداخت میکرد. هر انسولین قلمی به قیمت ۴هزار تومان خریداری میشد اما همان انسولین در کشورهای همسایه قیمتش به ۴۰هزار تومان هم میرسید.»
یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگری
علی پسربچه ۴ ساله مبتلا به دیابت همراه با مادرش روبه روی دکتر مینشینند. مادر درباره پمپ انسولین و کمبود لوازم جانبی پمپ انسولین صحبت میکند: «شرکتی دارویی که لوازم جانبی پمپ انسولین را برای ما تهیه میکرد در این تحریمهای دارویی ورشکست شده و نمیتواند به تعهد خودش عمل کند.» دکتر رو به من می کند و میگوید: «این روزها درد دلهای بیماران با پزشکشان حول همین جایگزینی دارو و مشکلات مربوط به کمبود انسولین است.»
از اتاق پزشک برای چند لحظهای بیرون میروم تا پسرک ۴ ساله و مادرش حس امنیتشان در کنار دکتر تأمین شود. وقت بیرون رفتن از دکتر میپرسم: «استفاده از پمپ انسولین، یک کار لوکس محسوب نمیشود؟»
آقای دکتر نگاهش را به کودکی میدوزد که حالا روی صندلی نشسته و منتظر که دکتر چند کلامی هم با او حرف بزند و میگوید: «خیلی سخت است که پدر و مادر بتوانند روزی ۴ مرتبه فرزند زیر ۱۰ سالشان را راضی کنند که به او آمپول بزنند. اگر هم بتوانند، بعد از مدتی تمام بدن کودک پر از کبودی می شود. خانوادههایی را میشناسم که باوجود مشکلات اقتصادی، پمپ انسولین را خریداری کردهاند تا بتوانند شرایط راحتتری برای تزریق انسولین فرزندشان مهیا کنند. آنها که میگویند اینیک کالای دارویی تجملاتی است توصیه میکنم که اول یک سوزن به خودشان بزنند و بعد یک جوالدوز به دیگری.»
مسئولان حاضرند ماشین دهه ۴۰ سوار شوند؟
از اتاق دکتر بیرون میآیم و از فرصت استفاده میکنم تا با مراجعهکننده دیگری وارد گفتگو شوم. مردی میانسال از ساری به تهران آمده است. پسرش که هنوز پشت لبش هم سبز نشده را برای ویزیت آورده. میگوید: «پسرم ۱۵ ساله است. انسولین قلمی استفاده میکند. دکترش بهتازگی گفته به دلیل کمبود انسولین قلمی بهتر است نوع انسولین را عوض کنید و انسولین ایرانی را جایگزین کنید؛ اما شنیده ام از هر ۲۰ نفری که انسولین را عوض کردهاند ۴ نفر دچار عوارض شدهاند و بدنشان به انسولین جواب نداده. حالا از ساری آمدهایم که از دکتر مشورت بگیریم که باوجود کمبود انسولین قلمی و گران شدن بیشازاندازه، چه پیشنهادی برای تغییر داروی انسولین دارند؟»
مرد درحالیکه دفترچه بیمه تأمین اجتماعی را مرتب این دست و آن دست میکند میگوید: «دیگر این دفترچه هم به کار نمیآید. از وقتی تحریمهای دارویی اوج گرفته هرماه حدود ۴۰۰ هزار تومان هزینه انسولین آزاد میدهم. توان پرداخت این هزینه را ندارم.»
بین رفتوآمد بیماران درباره همین موضوع از دکتر میپرسم.
- آقای دکتر باوجوداینکه در ایران انسولین تولید میشود چرا رغبت چندانی برای استفاده از آن نیست؟
پاسخ میدهد: «مسئولان حاضرند ماشین بهروزشان را بفروشند و پیکان دهه چهل را سوار شوند؟ استفاده از انسولینهای قدیمی درست مثل همین مثال است انسولینهای قدیمی سرسوزنهای ضخیم دارد. استفاده از آنها بهراحتی انسولینهای قلمی نیست. باید دارو را داخل سرنگ ترکیب کرد. باید همیشه آنها را در یخچال نگهداری کنید. اگر در سفر هستید باید همیشه یک ظرف یخ همراهتان باشد. انسولینهای قدیمی زمان مصرف دارد حتماً باید نیم ساعت با مصرف غذا فاصله داشته باشد و هزار یک اماواگر؛ دستآخر بعضی از دیابتیها هم نتیجه مطلوبی نسبت به مصرف انسولینهای قدیمی نشان نمیدهند و دچار عوارض هم میشوند؛ اما پمپها و قلمهای انسولین خیلی از این محدودیتها را ندارند و کیفیت زندگی دیابتیها را نسبت به قبل بالابرده است.»
خوب و بد را با هم بگویید
مدیر مرکز دیابت تابان درحالیکه بیمار را ویزیت میکند ادامه میدهد: «ما ابتدا به بیمار آموزش میدهیم که چطور از خودش مراقبت کند. حدود ۱۰ سال پیش باهمت جمعی از پزشکان و بیماران، نحوه استفاده از انسولینهای قلمی بهصورت جهادی در کشور آموزش داده شد. خدا را شکر با ورود انسولینهای قلمی و آموزشها، شرایط زندگی آسانتری برای این بیماران مهیا شد؛ اما حالا برگشتهایم سر پله اول و باید به بیمار بگوییم برگرد به انسولینهای قدیمی. البته ناگفته نماند که شرکتهای داروسازی ایران در ساخت قرصهای دیابتی قدمهای مؤثری برداشتهاند اما هنوز در داروهای تزریقی انسولین وضعمان خوب نیست.
باید نکات مثبت را هم مشاهده و یادآوری کرد، مثلاً داروی «گلوریپا» که شرکت داروسازی ایرانی آن را ساخته بسیار مثبت ارزیابیشده و بیماران دیابتی باقیمت بسیار مناسب آن را میخرند و هیچ نیازی به مشابه خارجی آن نیست؛ اما برعکس آن هم وجود دارد. مثلاً دارویی به نام «گلوکوونس» وجود دارد که البته مشابه ایرانی آن ساختهشده اما در عمل نتوانسته همان کیفیت را تامین کند. در حال حاضر شرکتی، داروی «گلوکوونس» را وارد کرده و باقیمت مشابه ایرانی شرایط پخش دارد؛ اما اجازه پخش را به این شرکت ایرانی نمیدهند. اینجا مسئولان باید وارد شوند و کمیتههای تصمیمگیری داشته باشند که دستآخر منافع بیمار در آن دیده شود.»
قاچاقچی ها کار تحریم گران را تکمیل می کنند
از دکتر میپرسم باوجود تحریمهای دارویی و کمبود انسولین آیا بیماری داشتهاید که دچار عوارض انسولینهای فاسد شده باشد؟
«من این اتفاق را بین بیمارانم مشاهده کرده ام. افرادی برای تهیه دارو به قاچاقچیها مراجعه کرده بودند اما باوجود تزریق انسولین قند خونشان تنظیمنشده بود. متوجه شدیم انسولینها در شرایط مساعدی نگهداری نشده بودند. انسولینها باید در دمای خاصی باشند و در غیر این صورت برای بیمار مشکل ایجاد میکند. با شرایط تحریم دارویی که منجر به قاچاق دارو میشود مشکلات زیادی برای بیماران به وجود آمده است.»
هر نسخه یک انسولین
گفته و ناگفتههای بیماران و توضیحات دکتر سعید کلباسی را شنیدیم و برای تکمیل گزارش از چندین داروخانه و انجمن گابریک، انجمن حمایت از بیماران دیابت پرس و جو کردیم. این روزها انسولین کمیاب شده و همین احساس کمبود، درخواست ها را هم بالا برده و مشکل را مضاعف کرده. وقتی هر بیمار برای پیدا کردن انسولین حداقل ۱۰ داروخانه را زیر پا میگذارد تصور کنید ۷ میلیون نفر به دنبال انسولین باشند.
دکتر «فرشته مقیمی» دکتر داروساز از شهر شاهرود میگوید: «با توجه به محدودیتی که در توزیع انسولین وجود دارد ما فقط به ازای هر نسخه (حالا هرچند تا انسولین دستور پزشک باشد) فقط میتوانیم یک انسولین قلمی پرداخت کنیم. بیمار باید برای گرفتن انسولین دیگر، نسخه جدیدی داشته باشد. البته بیماران میتوانند با مراجعه به مراکز بهداشتی نسخه را تجدید کنند و مجبور نیستند هر بار به متخصص مراجعه داشته باشند و ویزیتهای کلان بدهند. ولی با توجه به کمبودی که در داروخانه وجود دارد ما به مریض بعدی فکر میکنیم که ناامید از داروخانه بیرون نرود.»
گابریک درخواستهایش را داده است
انجمن دیابت گابریک نیز باوجود مشکلاتی که برای تهیه انسولین به وجود آمده این روزها با شرایط سختتری اعضای خود را حمایت میکند. انجمن مردم نهادی که همه تلاشش را میکند که دیابتیهای زیرپوشش خود را تا آنجا که ممکن است در آرامش نگه دارد.
«پریسا احمدزاده» کارشناس معاونت مشارکتهای مردمی انجمن گابریک میگوید: «سازمان غذا و دارو اعلام کرده که مشکل انسولین بهزودی حل خواهد شد. و داروخانههای منتخبی را برای توزیع انسولین سهمیهبندی میکنند. ما هم امیدواریم این اتفاق بیافتد. ما درخواستهایمان را مبنی برگرفتن توضیحات بیشتر به سازمان غذا و دارو فرستادهایم ازجمله اینکه لیست داروخانههای منتخب را در سایتشان اعلام کنند و یا به انجمن ما برای کمکرسانی معرفی کنند. نظارت بر توزیع انسولین را افزایش دهند چون وضعیت بعضی شهرستانها اصلاً خوب نیست و در صورت امکان تعداد داروخانه ها را بری توزیع انسولین افزایش دهند.»