افزایش آمار طلاق پس از یکسال زندگی مشترک/ بررسی علل از دیدگاه روانشناسی
در بهار امسال 2198 طلاق در کشور ثبت شد که همگی آن ها کمتر از یکسال از ثبت ازدواج شان می گذشت. این موضوع با توجه با کم دوام شدن مدت ازدواج ها نگران کننده است و لازم است تا خانواده ها و زوجین از روش ها و مهارت های قبل و بعد از ازدواج بهره مند شوند.
در بهار امسال 2198 طلاق در کشور ثبت شد که همگی آن ها کمتر از یکسال از ثبت ازدواج شان می گذشت. این موضوع با توجه با کم دوام شدن مدت ازدواج ها نگران کننده است و لازم است تا خانواده ها و زوجین از روش ها و مهارت های قبل و بعد از ازدواج بهره مند شوند.
دکتر داود هزاره ای، روان شناس عمومی و مشاور خانواده در خصوص افزایش میزان طلاق هایی که کمتر از یکسال دوام داشته اند به خبرنگار اجتماعی رکنا اظهار داشت: در خصوص موضوع طلاق، تناسب سنجی در مشاوره های پیش از ازدواج انجام نمی شود که این اصلی ترین عامل طلاق است، یکسری تیپ های شخصیتی به یکدیگر نمی خورند و زوجینی که خیلی زود طلاق می گیرند، حداقل های سلامت روانی را ندارند، این عامل هم موردی است که به قبل از ازدواج مربوط می شود. به عبارتی این دو اقدام یعنی سنجش تناسب حداقل های سلامت روانی که دو نفر می خواهند زیر یک سقف زندگی کنند و سنجشی حداقلی در زمینه سلامت روان نیز باید از زوجین گرفته شود تا مشخص شود که زوجین در کنار هم سلامت حداقلی لازم را دارا هستند یا خیر؟
اگر عشق ورزی نباشد با کوچکترین تعارض تنشی بزرگ ایجاد می شود
هزاره ای به لزوم افزایش عشق ورزی و محبت بین زوجین اشاره کرد و گفت: کاهش ظرفیت های عشق ورزی بین اعضای خانواده و زوجین بدین معناست که افراد با یکدیگر صمیمی نیستند و میزان محبت و ابراز صمیمیت در این افراد بسیار کمتر است. این افراد نسبت به یکدیگر گذشت ندارند و از زبان مشترک، رفتار مشترک و احترام و وقت کافی گذاشتن برای یکدیگر محروم هستند، همچنین این افراد اهل شوخ طبعی و بذله گویی نیستند و به زبانی تند و سخت با یکدیگر حرف می زنند. بنابراین همه این موارد بعلاوه کاهش عشق ورزی بین زوجین باعث می شود که با کوچکترین تعارضی، مشاجره و تشنج شدیدی در خانواده به وجود آید، وقتی تعارضات در خانواده ایجاد شد، سبک های مقابله ای افراد نیز فعال می شود.افرادی که با هم روابط صمیمانه دارند معمولاً در تعارضات احتمالی، با یکدیگر مصالحه می کنند ولی اگر روابط صمیمانه بین افراد وجود نداشته باشد با کوچکترین تعارضی مشاجره و تنشی بزرگ ایجاد می شود.
زوجین قبل از ازدواج 120 تا 160 ساعت مکالمه رودررو داشته باشند
روان شناس و مشاور خانواده در پیشنهاد به زوج های جوان برای تشکیل زندگی موفقیت آمیز و با دوام گفت: اکنون با گسترده شدن فضای مجازی و تکنولوژی های جدید هرچند که جامعه روان شناسان نیز چندان در حوزه آشنایی پیش از ازدواج و آموزش شیوه هایی مخصوص آشنایی زوجین کار نکرده اند ولی حتماً زوجین باید زمانی را اختصاص دهند تا در این فضای تکنولوژیک و ارتباطات تکنولوژیک آشنایی واقعی از ویژگی های شخصیتی و فردی یکدیگر پیدا کنند. باید توجه داشت دوره های آشنایی برای افرادی که با هم غریبه هستد باید تا 6 ماه طول بکشد و برای افرادی که با یکدیگر آشنایی مختصری دارند چیزی حدود 3 ماه طول بکشد و لازم است زوجین قبل از ازدواج چیزی بین 120 تا 160 ساعت مکالمه رودررو داشته باشند تا بتوانیم ادعا کنیم که این افراد آشنایی نسبی با یکدیگر دارند. در ضمن لازم است حتماً از خدمات روان شناسی و مشاوره حرفه ای استفاده کنند تا لایه های پنهانی که در شخصیت افراد وجود دارد توسط یک روان شناس زبده شناسایی شود. افراد می توانند با استفاده از پیشنهادات و نظرات یک متخصص روان شناسی دریابند که می توانند با یکدیگر زندگی کنند یا خیر و همچنین در چه شرایط و ضوابطی می توانند باهم زیر یک سقف بروند.
داود هزاره ای تاکید کرد: گاهی اوقات با اندکی مداخله روان شناسی و آموزش مهارت های زندگی می توان مشکلات زوجین را حل کرد. مهم است که بدانیم ورود به زندگی یک فرد جدید، با خلق و خو و منشی تازه و سبک تربیتی جدید و متفاوت با خود، نیازمند مهارت هایی برای کنار آمدن است، مثلاً یادگیری مهارت ارتباط موثر، مهارت حل تعارض، تفکر نقادانه و کنترل خشم لازم است تا اگر تعارضاتی که اجتناب ناپذیر است اتفاق افتاد بتوان آن تعارضات را به نحو احسنت حل کنیم.
نقش خانواده ها در زندگی زوجین تسهیل گری و تحقیقات پیش از ازدواج است
این روان شناس عمومی در مورد نقش خانواده ها در تشکیل زندگی موثر و مفید گفت: نقش خانواده ها در ازدواج تسهیل گری و انجام تحقیقات میدانی است. خانواده ها فقط زحمت تحقیق میدانی را باید بکشند و نحوه تعامل زن و شوهر بستگی دارد با نحوه تعاملی که والدین زوجین با آن ها داشته اند. خانواده ها وقتی سبک تعاملی اشتباهی را در ارتباط با فرزندان شان پیش بگیرند معمولاً این سبک اشتباه در زندگی آینده فرزندان شان ادامه دار می شود. والدین نباید در ارتباط با فرزندان شان سبک های تعاملی مستبدانه یا پرخاشگرانه داشته باشند، بهرحال زندگی زناشویی دقیقاً متاثر از همان سبک هایی است که والدین با بچه ها در منزل خانوادگی شان داشتند است. اگر یکی از زوجین با دیگری دعوا می کند در زندگی قبلی اش نیز همین دعواها را تجربه کرده است.
لزوم بکارگیری سبک مقابله ای بالغانه در مواجه شدن با تعارضات خانوادگی
هزاره ای در پایان اظهار داشت: بزرگترین عاملی که زندگی ها را کم دوام می کند، سبک های مقابله ای یا مواجهه هایی است که در تعارضات شان از آن ها استفاده می کنند. تعارض در زندگی زناشویی اجتناب ناپذیر است، همه افراد با هر درجه علمی و شخصیتی که باشند به هرحال ممکن است با همسرشان دچار تعارض شوند، از امپراطور گرفته تا کارتن خواب ها همه دچار اختلاف و مشکل می شوند. زندگی بدون تعارض، زندگی مرده است و فقط بعد از مرگ است که دیگر تعارضی بین افراد پیش نمی آید. بنابراین شیوه حل تعارضات بسیار مهم است. اکنون سه شیوه برای حل تعارضات بین زوجین به کار گرفته می شود. یکی از این روش ها برای حل تعارضات، اجتناب کردن از درگیری هاست، در فرهنگ ما اغلب مردان سبک مقابله ای اجتنابی دارند، مثلاً وقتی زن و مرد با هم دچار مشکل می شوند سعی می کنند اجتناب کنند تا خود به خود این تنش حل شود، اما واقعیت این است که مشکل خود به خود حل نمی شود. یکی دیگر از روش های مقابله ای انکار است، این روش زمانی ایجاد می شود که ایرادات طرفین در زندگی رو می شود، در این زمان لازم است تا هر دو طرف این ایرادات را بپذیرند، ولی انکار کردن مشکلات خود در رابطه، موجب افزایش تنش و درگیری بین زوجین می شود، بنابراین افراد به جای پذیرش ایرادات خود، از انکار استفاده می کنند و طبعاً مشکلات شان حل نمی شود. سومین عامل در ایجاد درگیری ها و سبک مقابله ای افراد برون ریزی و پرخاشگری است، مثلاً یکی از زوجین ممکن است به جای صحبت کردن و پذیرش مسائل، طرف مقابل خود را کتک بزند و پرخاشگری کند. به جای این رویکرد ها می توان از سبک مقابله ای بالغانه استفاده کرد، در این روش وقتی مشکلی به وجود می آید، می توان با بیان کردن مشکل و با کمک یکدیگر یا عقل سومی مثل مشاور و روان شناس تعارضات شان حل کنند.
منبع:باشگاه خبرنگاران