آماده باش در ایران | بحران کشور را فرا گرفت
هر چند ایران و آذربایجان اشتراکات فرهنگی و اقتصادی گستردهای برای همکاری و شراکت با یکدیگر دارند، اما کریدور زنگزور میتواند با حذف دسترسی مرزی ایران به ارمنستان، منافع ژئوپلیتیکی و منطقهای ایران را تحت تأثیر خود قرار دهد و کشورمان را ناچار به پذیرش محدودیتهای ژئوپلیتیکی جدید برای عبور ترانزیتی از شمال به جنوب و بالعکس بسازد.
به گزارش شمانیوز: محمد مهدی مظاهری: در ماههای اخیر حمله اسرائیل به نوار غزه و کشتار بیرحمانهای که این رژیم علیه مردم فلسطین به راه انداخته به خبر اصلی همه رسانهها تبدیل شده و در نتیجه همه بحرانها و اختلافات ارضی ـ ژئوپلیتیکی دیگر را در حاشیه قرار داده است.
هر چند به دلیل مطرح بودن مسأله نسل کشی در غزه و بالا بودن شدت درگیریها و تلفات در این جنگ، لزوم باقی ماندن این موضوع در رأس تحلیلهای سیاسی احساس می شود، اما به نظر میرسد با توجه به تعدد تهدیدات موجود در اطراف مرزهای ایران، غفلت از سایر مسائل و مشکلات ژئوپلیتیکی حوزه پیرامونی کشور نیز به مصلحت نیست.
به ویژه که در زمان اوجگیری یک بحران بینالمللی، بسیاری از مقامات کشورها میکوشند در سایه تغییر تمرکز افکار عمومی جهانی، اهداف و مقاصد منطقهای خود را که در زمان معمول باید با تحمل فشار و هزینه بالا پیش میبردند، در سکوت خبری پیگیری کنند. بحران قفقاز نیز یکی از این مسائل است که عدم غفلت از آن و آمادگی برای مدیریت شرایط در مرزهای شمال غربی طبق منافع کشور، باید یکی از الزامات دستگاه دیپلماسی کشور باشد.
بعد از جنگ سوم قره باغ در شهریور ۱۴۰۲ که با پیروزی جمهوری آذربایجان بر نیروهای جمهوری خودخوانده قره باغ کوهستانی و پیوستن این منطقه به آذربایجان همراه شد، به دلیل ورود و مداخله بازیگران منطقهای و فرا منطقهای و طرح موضوع کریدور زنگزور و احتمال تغییرات ژئوپلیتیکی در مرزهای ایران، چالشهای راهبردی میان باکو و تهران افزایش یافت.
هر چند ایران و آذربایجان اشتراکات فرهنگی و اقتصادی گستردهای برای همکاری و شراکت با یکدیگر دارند، اما کریدور زنگزور میتواند با حذف دسترسی مرزی ایران به ارمنستان، منافع ژئوپلیتیکی و منطقهای ایران را تحت تأثیر خود قرار دهد و کشورمان را ناچار به پذیرش محدودیتهای ژئوپلیتیکی جدید برای عبور ترانزیتی از شمال به جنوب و بالعکس بسازد.
به عبارت دیگر، عبور این کریدور از داخل خاک ارمنستان، مرزهای ایران و روابط با کشور ارمنستان را محدود میکند و یک نوع خفگی ژئوپلیتیک برای کشور به وجود میآورد.
بر همین اساس، بعد از الحاق قرهباغ به آذربایجان، بسیاری از کشورهای منطقه که در رقابت استراتژیک با ایران هستند، در کنار کشورهای غربی مایل به ایجاد این کریدور بودند و به توافقاتی در این زمینه نیز رسیده بودند. با این وجود، مقامات دیپلماتیک کشورمان بر این رویکرد تأکید کردند که این بحران باید با حضور بازیگران منطقهای و لحاظ کردن منافع همه کشورهای منطقه حل و فصل شود.
در چنین شرایطی و با وجود تنشها و چالشهای مختلف، ایران توانست سایر کشورهای منطقه به ویژه جمهوری آذربایجان را متقاعد به پذیرش پیشنهادهای خود کند. درنتیجه، بر اساس طرح ایران یعنی همکاری در قالب نشست منطقهای ۳+۳ با حضور شش کشور ایران، آذربایجان، ارمنستان، روسیه، گرجستان و ترکیه و برقراری مسیر ترانزیتی شرقی ـ غربی جمهوری آذربایجان ـ جمهوری نخجوان از طریق ایران، این چالش مدیریت شد.
با این وجود، برای آمریکا و رژیم صهیونیستی به همراه فرانسه و انگلیس، چینش میز مذاکرات صلح قفقاز بر اساس فرمت 3+3 قابل قبول نبود؛ چرا که میتوانست منجر به تحقق صلحی پایدار و در نهایت، مسدودسازی مسیر مداخلهگرایی آنها در معادلات آسیای مرکزی و ممانعت از توسعه حضور ناتو در این منطقه شود؛ بنابراین هر چند موضع رسمی آنها بعد از این نشست، حمایت از صلح و ثبات در منطقه بوده، اما رویه عملی آنها بر هم زدن توافقات صورت گرفته در نشست تهران یا پیگیری مسیرهایی است که میتواند به اندازه کریدور زنگزور برای ایران تبعات سیاسی ـ اقتصادی و ژئوپلیتیک داشته باشد.
کشورهای منطقه نیز رویکردهای متفاوتی در قبال این مسأله داشتهاند؛ در رابطه با موضع روسیه باید گفت جنگ اوکراین تأثیر بسیاری بر رویکرد کرملین نسبت به کریدور زنگزور داشته است.
در حالی که این کشور بعد از جنگ دوم قره باغ در سال 2020، مخالف شکل گیری این کریدور بود و در برابر فشارهای ترکیه و جمهوری آذربایجان برای ایجاد آن مقاومت میکرد، اما حال در اثر تبعات جنگ در اوکراین که باعث مسدود شدن مسیرهای روسیه به سمت غرب شده است، مقامات روس به دنبال مسیرهای مواصلاتی جدید برای تجارت و ارتباط با سایر نقاط دنیا هستند. در نتیجه به نظر میرسد نگاه روسیه نسبت به ایجاد کریدور زنگزور تغییر کرده؛ هر چند مسکو هنوز به شکل علنی از ایجاد آن حمایت نکرده است.
ترکیه نیز که از احیای کریدور زنگزور و تضعیف موقعیت ژئوپلیتیکی ایران نفع میبرد، خود را در صف طرفداران آذربایجان قرار داده است و در این زمینه در اواخر بهمن 1402، شاهد سفر «الهام علیاف»، رئیسجمهوری آذربایجان به آنکارا بر اساس دعوت رسمی اردوغان بودیم؛ سفری که طی آن بر لزوم افزایش حجم تجارت بین دو کشور، اتحاد ترکیه و جمهوری آذربایجان و البته اتحاد جهانی ترکها و تقویت سازمان کشورهای ترک، تأکید شد.
در این زمینه به نظر میرسد آنکارا بهمنظور پیشبرد اهداف خود در منطقه قفقاز، تلاش کرده است تا در ابتکارات چندجانبه مانند تقویت سازمان کشورهای ترک و مسیر حملونقل بینالمللی ترانس خزر مشارکت فعالانهتری داشته باشد.
گرجستان هم به عنوان تنها کشور منطقه قفقاز که دسترسی مستقیم به دریای سیاه دارد، از آب گلآلود بحران قفقاز به دنبال افزایش نقش خود برای ترانزیت تجاری است.
در نتیجه، این کشور به طور مقطعی با سیاست مخالفت ایران با ایجاد کریدور زنگزور همراه شده است تا توسعه و تقویت کریدور میانی (کریدور حملونقل بینالمللی ترانس خزر) در دستور کار آذربایجان و کشورهای غربی قرار بگیرد. این طرح بخشی از برنامه توسعه ارتباطات شرق و غرب است که قلمرو روسیه و ایران را دور میزند و کشورهای اروپایی را از طریق ترکیه و گرجستان به آذربایجان و پس از آن به شرق و به ویژه چین متصل میکند.
بر این اساس، به نظر میرسد در مقطع کنونی، همسایگان ایران در مرزهای شمال غربی کشور با شتاب فزایندهای به دنبال تثبیت جایگاه خود در کریدورهای ترانزیتی و بده و بستانهای سیاسی ـ اقتصادی به منظور تأمین منافع خود در حوزه قفقاز هستند.
از سوی دیگر، ارمنستان هم در هفتههای اخیر(4 اسفند 1402) بعد از ادعای وزارت دفاع این کشور مبنی بر کشته شدن چهار سرباز ارمنستانی در حمله جمهوری آذربایجان به مواضع مرزی این کشور، عضویت خود در سازمان «پیمان امنیت جمعی» را به حالت تعلیق درآورده و مدعی شده است که پیمان یاد شده در مورد ارمنستان اجرا نشده است؛ رویکردی که میتواند به معنای نزدیکی هر چه بیشتر ارمنستان به کشورهای غربی باشد.
در این شرایط، منطقه قفقاز بار دیگر مستعد درگیری و افزایش تنش است و عدم ورود و تدبیر اندیشی جمهوری اسلامی ایران، میتواند سیر تحولات این منطقه را بر خلاف منافع و امنیت ملی کشور سوق دهد. به ویژه خطر جدی در این میان، پشت کردن جمهوری آذربایجان به توافقاتش با ایران و تلاش مجدد این کشور برای احیای کریدور زنگزور از داخل خاک ارمنستان است.
در این زمینه در شرایط جدید، جمهوری اسلامی ایران باید نقش توازن بخشی خود در منطقه قفقاز را احیا کند و ضمن جلوگیری از اتحاد ترکیه، آذربایجان و گرجستان برای بی اثر کردن مسیرهای ترانزیتی کشورمان و ایجاد کریدورهای جایگزین، از بازگشت گزینه استفاده از زور برای اشغال استان سیونیک ارمنستان و بازگشایی کریدور زنگزور از این مسیر، جلوگیری و بر توافقات اخیر خود با باکو مبنی بر اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از داخل جمهوری اسلامی ایران تأکید کند.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران به واسطه برخورداری از روابط حسنه با هر دو کشور روسیه و ارمنستان، میتواند به عنوان یک میانجی در روابط آنها وارد شود و ضمن امتیازگیری از هر دو طرف برای رعایت ملاحظات و منافع کشور در بحث کریدورها و ائتلافهای منطقهای، مانع تیرهتر شدن روابط آنها، تمایل دولت ارمنستان به بازی در زمین کشورهای غربی و باز شدن پای این کشورها و ناتو به منطقه قفقاز شود.
منبع: اطلاعات