اختصاصی
رؤیای مسکن و وزیر اشتباهی!
جوانی که در آستانه سن ازدواج باشد و یا در سالهای اول ازدواج باشد یکی از اصلیترین مشکلاتش مسکن است. خانهدار شدن امروز بیشتر به رویایی میماند که جوان طبقه متوسط جامعه در خواب میبیند و طبقات مستضعف شاید آن را در خواب هم نبینند!
جوانی که در آستانه سن ازدواج باشد و یا در سالهای اول ازدواج باشد یکی از اصلیترین مشکلاتش مسکن است. خانهدار شدن امروز بیشتر به رویایی میماند که جوان طبقه متوسط جامعه در خواب میبیند و طبقات مستضعف شاید آن را در خواب هم نبینند!
این داستان نه طنز است و نه مبالغه؛ حقیقتی از وضعیت زندگی امروز جوانان کشور است. جوانی که دهه بیست و سی زندگی اش را سپری میکند برای خانهدار نشدن او بسیاری از عوامل دست به دست هم می دهند ولی در این میان نقش وزارت راه و شهرسازی و شخص وزیر نقش مهم و اساسی دارند. انتخاب یک راهبرد و سیاست درست برای خانهدار شدن مردم از سوی این وزارت خانه میتواند به رونق بازار مسکن و کسب و کارهای مربوط به آن و همچنین دارای سرپناه شدن جمعیت زیادی از جوانان کشور بیانجامد!
سئوال جدی اما این است که آیا این سیاست و راهبرد اساسی در دوران دولت یازدهم در وزات راه و شهرسازی وجود داشته است و آیا جناب آقای آخوندی با برنامهای مشخص در این موضوع قبول مسئولیت کردهاند یا نه؟ البته باید به آقای وزیر هم حق داد که در دولتی وزیر شده است که رکود و بیکاری به حد اعلای خود رسیده است و جوان بیکاری که درآمدی ندارد حتی به ازدواج نمی تواند فکر کند چه برسد به تهیه مسکن!
با وجود این شرایط باید برنامه و عملکرد آقای وزیر را در باب خانهدار کردن مردم و خصوصا جوانان در طول سه سال و چند ماه مسئولیت ایشان مرور کرد تا بتوان قضاوت درستی انجام داد.
با مرور مواضع آخوندی در طول دوران وزارت ایشان میتوان به این نتیجه رسید که وزیر محترم بیشتر از آنکه به دنبال راهکاری برای حل معضل مسکن باشند به نقد و تخریب طرح مسکن مهر دولت قبل پرداخته اند. البته در مشکلات طرح مسکن مهر شکی نیست ولی آن طرح با تمام مشکلاتش تعداد خانوادههای قابل توجهای را خانه دار کرد.
وزیر مسکن اما در قبال مسکن مهر موضعی کاملا تهاجمی داشته است. هر چند از همان دوران کسب رای اعتماد یکی از وعدههایی که ایشان داده است انجام تعهدات باقی مانده از طرح مسکن مهر بوده است اما هر سال این وعدهها به سال بعد منتقل میشده است ولی در عمل در حالی که عمر دولت یازدهم رو به پایان است هنوز مردمی هستند که پولهایشان را به امید خانه دار شدن در مسکن مهر سرمایه گذاری کردهاند و امیدشان به ناامیدی مبدل شده است!
اظهار نظرات آقای وزیر هم در شکل گیری این فضای منفی بی تاثیر نبوده است. یک روز این طرح را «پوپولیستی» و روز دیگر این طرح را «مزخرف» خطاب کرده است. و مردمی که چشم امیدشان به انجام تعهدات دولت برای به سرانجام رسیدن وعده ها و خانه دار شدنشان بوده است با این اظهار نظرات بیشتر مشوش و آشفته می شدند. بگذریم که گاها با بیان سخنانی مثل اینکه« چهار دولت بعدی هم از اتمام مسکن مهر عاجزند» عملا آب پاکی را روی دست مردمی می ریخت که کورسوی امیدی برای خانه دار شدنشان میدیدند.
اما آقای آخوندی که طرح مسکن مهر را قبول نداشت و نتوانست تعهدات باقی مانده آن را به سرانجام برساند چه طرح نویی را به قول خواجه شیراز درانداختهاند؟
مهمترین وعدهی آقای وزیر در حل معضل مسکن، طرح مسکن اجتماعی است. هر جا که از دولت و وزیر این سئوال پرسیده می شده است که طرح دولت تدبیر و امید برای مسکن چیست؛ جواب، طرح مسکن اجتماعی بوده است ولی در حالی که دولت در ماههای پایانی عمر خود به سر میبرد هنوز این طرح ارائه نشده است و کسی از جزییات و شکل اجرای آن اطلاعی ندارد. به عبارت واضح تر حتی یک نفر بر اساس طرحی که در ذهن آقای وزیر بوده است خانه دار نشده است!
البته تمام تلاش دولت منحصر به طرح مسکن اجتماعی نبوده است و باید گفت تنها اقدام جدی دولت اعطای تسهیلات بانکی به متقاضیانی بوده است که برای اولین بار می خواهند مسکن بخرند. این طرح از این جهت که یک اقدام عملی بود آن هم در میان بسیاری از وعده های عملی نشده قدم رو به جلویی بوده است ولی همین طرح هم با اما و اگرهای فراوانی رو به رو است. نکته ی اول آنکه متقاضی وام برای دریافت آن باید آورده ای سی میلیون تا چهل میلیون داشته باشد که برای یک زوج جوان قدم سخت و دشواری است. در حقیقت این وام برای خانوادههای مستضعف نیست و گرهای از مشکلات آنها باز نخواهد کرد بلکه خانوادههای متوسط جامعه هم به سختی می توانند این آوردهی میلیونی اولیه را داشته باشند و آنقدر درآمد داشته باشند که بتوانند از عهده اقساط سنگین ماهیانه آن هم بر بیایند. نکته بعد آنکه صرف دادن وام بدون تسهیل امر ساخت و ساز و کمک به صنایع وابسته ساختمانی نمی تواند تحولی ایجاد کند بلکه صرف دادن این وام فقط بازار را تحریک خواهد کرد و لزوما به خانه دار شدن یک زوج جوان نمی انجامد.
وضعیت مسکن اما حتی با طرح وام مسکن اولیها از رکود سنگینی که در آن فرو رفته است هم بیرون نیامد. این رکود کسی را خانهدار نکرد ولی سبب از بین رفتن بسیاری از فرصت های شغلی وابسته به صنعت ساختمان شد. خانوادهای که نمیتواند صاحبخانه بشود حداقل باید امیدش به اجاره آسان مسکن باشد که وضعیت آن هم مشخص است. طرح مالیات از واحدهای مسکونی خالی هم مانند بسیاری از طرحهای دیگر مسکوت مانده است . مجموعه این شرایط اجاره ارزان و خرید مسکن را برای جوانان کشور به یک آروزی دست نیافتنی تبدیل کرده است.
اگر بخواهیم کارنامه ی چهارساله ی آخوندی را در حوزه مسکن صادر کنیم باید بگوییم تعهدهای عمل نشده ی مسکن مهر، نبود سیاست مشخص در حوزه مسکن برای خانواده های فاقد مسکن و تشدید رکود بازار مسکن و ... نمره ی خوبی را به وزارت خانهای که او مسولیتش را دارد نمیدهد.