مجید مجیدی در اجلاس بینالمللی استانبول عنوان کرد
چرا اسرائیل باید 300 کلاهک اتمی داشته باشد و ایران بدون انرژی هستهای
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شما نیوز):کارگردان فیلم محمد (ص) گفت: اگر ایران نباید انرژی هسته ای داشته باشد، چرا اسرائیل می تواند 300 کلاهک اتمی در انبار های خود پنهان کند و اجازه هیچ بازرسی به هیچ نهادی بین المللی ندهد.
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شما نیوز): اجلاس بین المللی استانبول امروز شنبه 22 مهر ماه در محل سالن استانبول کشور ترکیه برگزار شد.
این اجلاس با حضور نخست وزیر ترکیه و زیر نظر دفتر نخست وزیری طی امروز و فردا برگزار می شود.
موضوع این اجلاس عدالت و برابری است و مجید مجیدی درباره عدالت در سینما در این مراسم سخنرانی کرده که متن کامل آن در ادامه می آید:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
به عنوان یک هنرمند و فیلمساز شادمانی خود را از برگزاری این اجلاس بین المللی آن هم تحت عنوان عدالت و برابری ابراز نموده و از دست اندرکاران این اجلاس سپاسگزاری می نمایم و امیدوارم مباحثی که در این جلسات مطرح می شود ، پایه گذار راه حل های مفید و ارزشمند برای جهان امروز باشد.
من به عنوان هنرمندی از کشور ایران با گذشته فرهنگی و تمدن چند هزار ساله، نیاز امروز جهان را به مبحث عدالت کماکان و حتی بیش از قرن های پیش احساس می کنم؛ زیرا برخلاف شعارها و سخنرانی ها و مکتوبات گوناگون و با وجود سازمان ها و موسسات بین المللی مختلف که اهداف خویش را گسترش عدالت در جهان می دانند، هنوز هم گمشده جهان امروز عدالت است و اگر بخواهم از عمق جان سخن بگویم باید اعتراف کنم که عدالت در دنیای مدرن مفهومی است که حتی بیشتر از جهان کهن به آن بی توجهی شده است و به عبارت دیگر ظلم و ستم در جهان امروز حتی بیش از گذشته است، اگر قرن ها پیش ظلم در قالب کشتار و ویرانی و قتل چهره کریه و زشت خویش را نشان می داد و نرون ها و چنگیزها و آتیلاهای خونخوار نماد و سمبل آن بودند، امروز ستمکاری چهره ای زیبا و فریبنده به خود گرفته است و در قالب الفاظ زیبا و دل فریب و حتی با چهره عدالت و نیکی خود را نشان می دهد.
در دنیای امروز از کشتار و فقر و ویرانی چیزی کم نشده است. آمار هفته پیش سازمان ملل می گوید که از هر 8 نفر در جهان یک نفر گرسنه است و به عبارت دیگر 870 میلیون گرسنه در جهان ما وجود دارد.
قتل عام و نسل کشی هنوز هم در دنیای امروز ادامه دارد: از فجایع بوسنی، سربرنیتسا، حلبچه و صبرا و شتیلا چند سالی بیش نمی گذرد و هنوز هم جنایات، کشتار در گوشه گوشه جهان مثل پاراچنار پاکستان یا میانمار یا بخش های مختلفی از آفریقا ادامه دارد. اما تاسف اینجاست که ظالمان ، قاتلان و جنایتکاران با ظاهری مردم فریب، چهره منجیان و قدیسان و حتی پیامبران را بر خود گرفته اند.
به اشغال و تجاوز نام آزادسازی می دهند و به قتل و ترور عنوان نجات و رستگاری هدیه می کنند و تحریم و فشار معنای آزادی و عدالت به خود گرفته است. و همه این ها به مدد و همراهی هنر و قدرت بی نظیر رسانه های امروز ممکن است.
رسانه ها هستند که زشتی را زیبایی جلوه می دهند. رسانه ها هستند که جنایات را عدالت می خوانند.
من امروز به عنوان یک هنرمند مسلمان ایرانی می خواهم از دو ویژگی رنج آور دنیای هنر و رسانه نام ببرم.
این دو ویژگی اجزای جدانشدنی رسانه در عصر تکنولوژی و مدرنیسم است:
* دروغ
رسانه ها و هنرمندان امروز به مدد دروغ زمینه ساز جنایت های بعدی سیاست مداران شده اند. این ها امروز می کارند، آن ها فردا درو می کنند
اینجا می خواهم از استاد بزرگ دروغ رسانه ها یادی کنم، سال هاست که از عمر رژیم خونخوار «هیتلر» و «آلمان نازی» گذشته است اما هنوز روش های وزیر تبلیغات «هیتلر»، «جوزف گوبلز» جاری است و اصول تبلیغاتی او تقریبا در همه جای دنیا اجرا می شود.
اجازه بدهید چند جمله از او را بخوانم تا صدق گفته هایم را بپذیرید، او می گوید:
دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچ کس جرات و فکر تکذیب آن را نکند
و بعد خودش اعتراف می کند که: بعضی مواقع دروغ هایی می گفتم که خودم نیز از آن می ترسیدم
پیشوایش «هیتلر» نیز می گوید:
اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.
«گوبلز» در جایی دیگر به ترفندی زشت اما موثر اشاره می کند، ترفندی که در دنیای امروز رسانه طرفداران بسیاری دارد و می گوید: اندکی حقیقت را با بسیاری دروغ در هم بیامیز و به مردم عرضه کن.
از شما سوال می کنم آیا رسانه های امروز دنیا چنین روشی را در پیش نگرفته اند؟
برای مثال:
خودتان می دانید طالبان و القاعده را چه کسانی ساختند و حمایت کردند؟ کدام دولت های غربی و دوستان منطقه ای شان پول و امکانات به دامن آن ها ریختند و آنان را در جان و مال میلیون ها انسان افغان مسلط کردند و چه کشتار ها و جنایات به دست پیروان بن لادن و ملاعمر به وجود آمد.
اندکی حقیقت این است :
طالبان ظاهری مسلمان داشتند ، اما «بسیار دروغ» این است که اسلام را مساوی طالبان و القاعده بنامیم و فیلم ها بسازیم و بذر اسلام هراسی را در همه جهان بپراکنیم، فریاد عدالت خواهی سر بدهیم و سپس افکار عمومی جهان را آماده هر حمله نظامی یا هر اشغال و تجاوز کنیم.
این جاست که ستمکاری نام عدالت و آزادی را به خود می گیرد.
این دروغ پردازی ها نه فقط گریبان اسلام را گرفته، بلکه گاه سراغ قومیت ها و ملیت ها نیز رفته است.
برای نمونه به عنوان یک ایرانی با تاسف ناگزیرم از فیلم «300» نام ببرم که در آن ایرانیان وحشی و غارتگر و بی فرهنگ و در مقابل یونانیان، مردمانی فداکار و دلاور نشان داده می شوند.
ویژگی دوم که عدالت را توسط رسانه ها خدشه دار می کند تبعیض و دوگانگی است. اگر ظلم و ستم زشت است، در همه جای دنیا باید زشت شمرده شود، اگر زندانی کردن بی گناهان محکوم است، باید در همه دنیا محکوم شود.
اگر حقوق اقلیت ها باید رعایت شود باید در همه کشورها محترم شمرده شود، نمی شود در یک جا این ظلم ها را ببینیم و در جاهای دیگر چشم بر آن ها بپوشیم، تبعیض و دوگانگی در اخبار و گزارش های رسانه ها و در محصولات فرهنگی هنرمندان جهان به وفور دیده می شود.
اگر حقوق بشر و آزادی های انسانی در سوریه مورد توجه است، چطور در کشورهای دیگر نظیر «بحرین» با زندان هایی مملو از مخالفان فراموش می گردد.
اگر اشغال و تجاوز سرزمین ها، از جمله اشغال کویت توسط صدام محکوم است، و همه دنیا باید به کمک مردم کویت بشتابند چطور در برابر سال ها اشغال ایران توسط همان صدام، اقدام مشابهی صورت نمی گیرد
اگر ایران نباید انرژی هسته ای داشته باشد چرا حکومت اسرائیل می تواند 300 کلاهک اتمی در انبار های خود پنهان کند و اجازه هیچ بازرسی به هیچ نهادی بین المللی ندهد.
اگر تخریب مجسمه تاریخی بودا در بامیان افغانستان باید در تمام جهان شوری برانگیزد چطور تخریب حرم تاریخی و مذهبی سامرا در عراق چنین عکس العملی را بر نمی انگیزد.
اگر در مورد آزادی مذاهب در ایران حرف ها زده می شود، چرا در عربستان سعودی همین موضوع فراموش می گردد.
اگر برای ستم هایی که بر اقلیت مسیحی دارفور سودان می رود ، خبرها و گزارش ها تهیه می شود باید در برابر جنایاتی که بر سر اقلیت شیعی «پاراچنار» پاکستان هم می آید، کاری کنیم.
اگر احترام به عقاید و باورهای بی خدایان و حتی همجنس گرایان لازم است چطور از کنار توهین به پیامبری که پیشوای یک میلیاردو ششصد میلیون مسلمان است، آن هم توسط کشیشی کینه توز به آسانی می گذریم.
خلاصه تا هنگامی که ویژگی دروغ و تبعیض در رسانه ها و دست اندرکاران هنر مورد استفاده قرار می گیرد و افکار عمومی جهان به یک سو هدایت شود، عدالت و انصاف در مرحله حرف باقی می ماند و به عمل در نمی آید.
آقایان و خانم ها
خداوند در قرآن، کتاب آسمانی ما، بارها در مذمت دروغ و دروغ پردازان سخن گفته است:
برای نمونه به «سوره نحل آیه 105» اشاره می کنم که می گوید:
«تنها آنان دروغ پردازی می کنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغ گویانند»
در عهد عتیق کتاب «امثال سلیمان» باب 12 آیه 17 به بعد می گوید:
وقتی حقیقت را می گویی «عدالت» انجام می شود ولی دروغ عدالت را زیر پا می گذارد.
امر دروغ کوتاه است اما راستی تا ابد استوار می ماند.
عدالت و راستی، راه زندگی و نادرستی، راه مرگ و نابودی است.
در دیدگاه ادیان الهی، نمی توان هیچ عدالتی را بر پا کرد در حالی که دروغ و ناراستی رواج دارد.
اگر نگران بی عدالتی در جهان هستیم، چه خوب است ابتدا تعریف مان را از عدالت روشن و مشخص کنیم.
متاسفانه تمام دیکتاتور های امروز جهان، همه ظلم ها را به دروغ به نام عدالت به انجام می رسانند.
من چند سالی است که به خاطر ساخت فیلمی درباره پیامبر اسلام محمد (ص)، الزاما به مطالعه جدی در زندگی پیامبران و بویژه پیامبر اسلام روی آورده ام . این مطالعه مرا به یقینی مجدد رسانده است که عدالت در جهان فقط در پرتو تعالیم انبیای خداوند که راستی و حقیقت درون مایه آن است، میسر خواهد شد.
عدالتی که من در رفتار و منش پیامبر اسلام دیدم در هیچ فرمانروای دنیایی ندیده ام. وقتی به یاران نزدیک او نگاه می کنم و فقیر و غنی و عرب و غیر عرب، سیاه و سفید را در کنار هم می بینم، معنای عدالت واقعی را درک می کنم.
به سراغ کتاب آسمانی او قرآن می روم و بدور از این دنیای پر از دروغ، چنین می خوانم:
ای کسانی که ایمان آورده اید، نگاه داران و قیام کنندگان به عدالت باشید و برای خدا شهادت و گواهی راست دهید. اگر چه این گواهی به زیان خود شما یا پدر و مادر و نزدیکان شما باشد چه غنی باشند چه فقیر. خداوند سزاوارتر است تا حقوق آنها را رعایت کند.
از هوا و هوس پیروی نکنید تا مبادا از مسیر عدالت دور شوید و اگر حق و حقیقت را تحریف کنید و از آشکار سازی آن سر بپیچید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است (نسا 135)
این جا هم سخن از همراهی عدالت و راستی است.
به سخن تربیت شده حضرت محمد (ص)، یعنی حضرت علی علیه السلام نگاه می کنم و می بینم که در فرمایش به فرماندار مصر، مالک اشتر، می گوید:
ای مالک، مردم تو دو دسته اند ؛ یا برادران تو در اعتقادند یا همنوعان تو در خلقت اند؛ پس باید به هر دو گروه مهربانی کنی و محبت ورزی، عدالت را اینگونه در کلام جانشین پیامبر می بینم. عدالتی که به فطرت انسانی نزدیک است. عدالتی که غبار روزگاران آن را تیره و تار نمی کند؛ عدالتی که، رهبر مکتب اهل بیت علی، از شدت رعایت آن ترور می شود و به شهادت می رسد.
در روزگاران ما پیامبران الهی دیگر نیستند تا مردم را به خیر و نیکی و عدالت دعوت کنند
ما سینماگران، هنرمندان و اصحاب رسانه می توانیم در نبود پیامبران، پیام رسان عدالت و نیکی باشیم. به شرطی که از دروغ، تبعیض و ناراستی پرهیز کنیم.
پیش از ما در دنیای سینما، بزرگانی چون «دسیکا» در دزد و دوچرخه، «فلینی» در جاده، «کوروساوا» در هفت سامورایی و «جان فورد» در خوشه های خشم و بسیاری دیگر چنین کرده اند؛ ما نیز می توانیم.
سخن را با پیام کسی به پایان می رسانم که خود و یارانش در صحرای کربلا هزارو چهارصد سال پیش به ظلم و ستم کشته شده اند و سرهایشان به بالای نیزه رفت. پیام آن روز او، پیام امروز برای همه ماست که :
«اگر دین ندارد و از روز قیامت نمی هراسید ، لا اقل آزاده باشید»