7 سناریوی ایران برای پاسخ به بدعهدی برجامی آمریکا
موضوع تمدید تحریمهای قدیمی ایران در کنگره آمریکا، درحالی در صدر خبرهای رسانههای داخلی قرار گرفته که از ابتدای امضای برجام و روشن شدن بندهای آن قابل پیشبینی بود که این توافق میتواند در معرض بدعهدی قرار گیرد
موضوع تمدید تحریمهای قدیمی ایران در کنگره آمریکا، درحالی در صدر خبرهای رسانههای داخلی قرار گرفته که از ابتدای امضای برجام و روشن شدن بندهای آن قابل پیشبینی بود که این توافق میتواند در معرض بدعهدیهای طرف غربی، بهویژه آمریکاییها باشد. پس از آنکه روشن شد واشنگتن بهصراحت بندهای توافق هستهای را زیر پا گذاشته و حتی پیش از آغاز به کار رئیسجمهور جدید ایالات متحده، ارادهای برای پایبندی به این توافق ندارد، حالا نوبت به ایران رسیده تا با واکنش قاطع خود، دولت جدید در آمریکا را متوجه این واقعیت کند که قادر نیست ظرفیتهای ایران در دفاع از حقوق خود را نادیده بگیرد. اما پرسش اینجاست که ایران چه ابزارهایی برای دفاع از خود پیشرو دارد؟ 1) یکی از ابتداییترین حقوق ایران در برابر بدعهدی طرف آمریکایی، شکایت رسمی از واشنگتن براساس مکانیزمهای پیشبینی شده در برجام است. براساس توافق هستهای، هر یک از طرفها میتوانند گزارش نقض تعهد طرف دیگر را به کمیسیونی که به همین منظور پیشبینی شده ارجاع داده و تلاش کنند مطابق با متن برجام از حقوق خود دفاع کنند. هرچند با توجه به اینکه آمریکا و متحدانش در این کمیسیون، دست برتر را دارند و تعدادشان بیشتر است، بعید بهنظر میرسد که این شکایت راه به جایی ببرد، اما سادهترین واکنش ایران در برابر این بدعهدیها میتواند چنین شکایتی باشد تا افکارعمومی جهان متوجه مظلومیت کشورمان در برابر نقض برجام از سوی دولت ایالات متحده شود. 2) واکنش دیگر ایران میتواند ایجاد جبههای بینالمللی برای دفاع از حقوق هستهای کشورمان باشد. تهران قادر است از طریق یارگیری از دولتهای غیرآمریکایی عضو 1+5 مانند روسیه، چین و برخی دولتهای اروپایی، از اختلاف میان این دولتها با دونالد ترامپ استفاده کند تا آمریکا را در نقض برجام منزوی سازد. تقویت دیپلماسی چندجانبه، بیرون آمدن از حصار مذاکرات دیپلماتیک صرفا با چند دولت خاص غربی و نیز گسترش دامنه رایزنیها با بازیگران مختلف بینالمللی از جمله بایدهای شکلدهی به چنین جبههای است. جبههای واحد در برابر ناقضین برجام. 3) دیپلماسی عمومی نیز میتواند راهکاری ارزشمند برای به شکست کشاندن پروژه ایرانهراسی و نقض برجام با ادعای نخنمای حمایت کشورمان از تروریسم باشد. فعالیت ایرانیان در شبکههای مجازی و انتشار مقالاتی در رسانههای بینالمللی در دفاع از مظلومیت کشورمان در برابر گردنکشی تندروهای غربی میتواند افکارعمومی در جهان را متقاعد کند که این ایران نیست که تهدید برای صلح جهانی محسوب شده و مستحق تحریم است، بلکه طرف آمریکایی بهسبب بازی کردن با مفهوم صلح و تجاوز به حقوق بینالمللی باید تحت فشار قرار بگیرد. 4) ایران ظرفیتهای مناسبی در منطقه دارد که با کمک آن نیز قادر است به هرگونه بدعهدی طرف آمریکایی پاسخ دهد. در شرایطی که دونالد ترامپ با شعار همراهی با هر دولتی که علیه داعش میجنگد، میخواهد خود را قهرمان مبارزه با تروریسم نشان دهد، تهران میتواند نفوذ منطقهای و محبوبیت منطقهای خود را به رخ حریف کشیده و از این اهرم فشار استفاده کند تا واشنگتن وادار به پذیرش حقوق هستهای کشورمان شود. از یاد نباید برد که موفقیتهای ایران در جریان مذاکرات هستهای، جملگی ناشی از مقاومت در برابر زیادهخواهی آمریکا بود و همین گفتمان مقاومت بهترین روش برای مهار سایر زیادهخواهیهاست. 5) تحریم متقابل شرکتهای آمریکایی نیز میتواند به واشنگتن یادآوری کند که تحریمها علیه ایران، نتیجهای جز زیان شرکتهای آمریکایی ندارد. اگر آمریکا بهطور یکطرفه تهران را تحریم کرده اما ایران بازار خود را در برابر این کشور ایزوله نکند، تنها برنده بازی تحریم آمریکاییها خواهند بود. با این حال اگر ایران در شرایطی که ترامپ وعده بهبود اقتصاد آمریکا و ایجاد میلیونها فرصت شغلی را داده، در برابر تحریم، شرکتهای این کشور را تحریم کنند، آنگاه دولت آمریکا برای استفاده از بازار کشورمان ناچار خواهد بود رویکرد خود در قبال ایران را تغییر دهد. این همان رویکردی است که در طرح دوفوریتی مجلس پیگیری میشود. 6) ایران میتواند حسب شرایطی که آمریکا و متعهدانش ایجاد میکنند، برنامه هستهای خود را گام به گام به شرایط پیش از برجام بازگرداند. به طور مثال اگر آمریکا بخشی از تعهداتش را متناسب با متن توافق عملی نکرد، تهران هم میتواند به بخشی از تعهداتش پایبند نمانده و در چنین شرایطی، متحدان منطقهای آمریکا بهویژه رژیم صهیونیستی از ترس قدرت هستهای کشورمان، واشنگتن را وادار میکنند که با عقبگرد از سیاست نقض برجام، به تعهداتش پایبند بماند. ترامپ، کنگره و سیاستمداران آمریکایی باید بدانند این ایران نیست که به برجام محتاج است، بلکه غربیها هستند که نیاز به رفع هراس مصنوعی متحدانشان از قدرت روزافزون ایران دارند. بنابراین بازنده نقض برجام، آنها و متحدانشان خواهند بود. 7) در صورتی که هیچیک از این ابزارها برای وادار کردن واشنگتن به پذیرش تعهداتش در برجام نشد، آنگاه ایران بهطور کامل به شرایط پیش از برجام بازمیگردد. تاکید رهبر فرزانه انقلاب بر اقتصاد مقاومتی، برای همین بود که اقتصاد کشورمان در برابر هرگونه تحریم رویینتن باشد و اگر در فرصت باقیمانده، دولت و مجلس بتوانند اقتصاد مقاومتی را محقق سازند، آنگاه بازگشت به شرایط پیش از برجام تنها یک بازنده خواهد داشت و آن، آمریکاست. در چنین وضعیتی باید گفت که شرایط نه تنها برای ایران هراسآور نخواهد بود، بلکه میتواند تامین کننده منافع کشورمان باشد. به این ترتیب، هرچند ایران تلاش میکند تا با تکیه بر قدرت نرم خود که همان قدرت استدلال در محافل بینالمللی و نمایش چهره صلحدوست و پایبند به حقوق بینالملل است، مانع از تندروی طرف غربی شده و نگذارد تا جنگطلبان، التهابی تازه را به جهان تزریق کنند، اما نباید این اصل مهم در رئالیسم دیپلماتیک را از یاد برد که تنها عنصر دفاع از حقوق ملی در محیط بینالملل، اصل خودیاری (self-help) است. بنابراین تقویت بنیه دفاعی، افزایش اعتبارات مربوط به پیشرفتهای هستهای، حفظ انسجام داخلی در موضعگیریهای خارجی و کمک به آرامش سیاسی در داخل کشور با پرهیز از حاشیهسازی، میتواند به بهترین نحو پاسخ بدعهدیهای طرف مقابل را داده و دولت یاغی را در جهان منزوی کند. از آنجا که آمریکا به سبب روی کار آمدن رئیسجمهور جدیدش در مظان اتهام نقض حقوق بینالملل قرار گرفته و مواضع انتخاباتی رئیسجمهور تازه ایالات متحده نشان میدهد که واشنگتن تا چه اندازه حتی برای متحدانش غیرقابل اعتماد است، این شرایط بهترین فرصت برای ایران بهشمار میرود تا با افشای ماهیت واقعی آمریکا و پایان دادن به برخی امیدواریها به این دولت سرکش، فضا را برای توسعه بیش از پیش خود با کمک گرفتن از توان داخلی آماده کند. فضایی که در پرتو آن میتوان الگویی مناسب از توسعه درونزای یک کشور مستقل ارائه داد.