آقای دولت! بازار دستورپذیر نیست
ناصر بزرگمهر - مدیر مسئول موسسه فرهنگی مطبوعاتی صمت
آقایان دولتی در همین صد روز اخیر بارها از واژه «باید» استفاده کرده و دستور دادهاند قیمتها کاهش یابد، دلار و طلا ارزان شود، خودرو گران نشود، ماست و شیر و تخممرغ و مرغ و گوشت و نان و پنیر به فراوانی توزیع شود و همه چیز با نرخ ارزان در دسترس مردم قرار گیرد.
آقای رئیسجمهوری هم با بزرگواری با اقتصاددانان نامشخصی جلسه میگذارند و از آنها رهنمود میخواهند. دعا میکنیم این اقتصاددانان که نام مبارکشان بر ما پوشیده است، همان اقتصاددانان دولت آقای روحانی نباشند که او را با فرمولهای لیبرالیسم و سوسیالیسم و اتاقهای ایران و تهران به قعر چاه فرستادند.
به حوزه وزارت صنعت، معدن و تجارت اشارهای میکنم؛
به گزارش شاتا، وزیر صنعت، معدن و تجارت در نشستی با اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس و معاونان خود، فرمودهاند: ساختار بازار از عوامل مرتبط با بروز و تشدید تورم است. برنامهای برای مدیریت بازار داریم که اثرات تورمی مرتبط با ساختار بازار را کاهش خواهد داد. روشهای قبلی از قبیل بازرسی و نظارت، تاثیرهای مقطعی دارند. ما میخواهیم همزمان با این روال و تفویض اختیار تنظیم بازار محصولات کشاورزی دامی و باغی به جهاد کشاورزی، اصلاح ساختارهای جدی در حوزه مدیریت بازار را دنبال کرده و الگوی جدید مدیریت بازار را اجرا کنیم.
وی با بیان اینکه بانکها با اضافهبرداشت و تسهیلات به رشد نقدینگی دامن میزنند، گفت: ما میتوانیم نقدینگی مازاد و سرگردان را جمع کنیم؛ در این راستا ۱۵۰ پروژه با ۵هزار میلیارد تومان سرمایه تعریف کردهایم تا با هدایت نقدینگی به کاهش تورم کمک کنیم.
باید تلاش کنیم ارتباط دلار با قیمتهای بازارهای داخلی را قطع و با عوارض پلکانی این ارتباط را اصلاح کنیم و اجازه ندهیم رانتهای ارزی به داخل منتقل شود.
سیدرضا فاطمیامین همچنین اضافه کرد: روی صادرات تمرکز جدی داریم و میخواهیم در ۶ ماه دوم سال حدود ۵ میلیارد دلار بیش از مدت مشابه سال قبل صادرات انجام شود.
وی درباره تنظیم بازار بخش خدمات نیز اضافه کرد: حوزه خدمات، پیچیدگیهای خاص خود را دارد و همواره ۵۰درصد تورم در این حوزه اتفاق میافتد؛ برای تنظیم بازار خدمات نیز برنامهای یکساله داریم که تا شهریور سال آینده نهایی و اجرا خواهد شد.
وزیر صنعت، معدن و تجارت درباره تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی نیز بیان کرد: تامین مالی زنجیرههای تولیدی را تا دو ماه آینده عملیاتی خواهیم کرد.
او در زمینه بورس و راهکارهای موفقیت در بورس کالا گفت: واحدهای بورسی را باید به صورت صحیح در بورس کالا قرار دهیم و امکان اجرای قاعدههای بورسی را داشته باشیم تا قاعدهها یکپارچه شود و زیرساخت لازم برای اجرای قواعد نیز فراهم آید.
در الگوی جدید مدیریت بازار ۲۵ قاعده وجود دارد که از زیرساختهای بورس کالا استفاده میکنند.
بدون شک همه آنچه آقای وزیر صنعت، معدن و تجارت یا سایر وزرای محترم میفرمایند بخشی از نیت خیر آنها برای خدمت کردن، بخشی آرزوها و ایدهآلهای آنها بر محور تفکر افلاطونی و بخشی هم با هدایت مشاوران و کسانی است که به جای نشان دادن یکی دو راه معقول و جدی و کارساز، آقایان وزرا را به وعده وعیدهای ناسازگار با شرایط هدایت میکنند.
بدون شک با آماده نبودن زیرساختها، هیچ یک از این وعدهها به تحقق نخواهد انجامید. تا روزی که تحریمها وجود دارد همه تلاش ما در زمینه شعار «ما میتوانیم» باید متکی به دستها و زانوهای زحمتکش ملتی باشد که در این سالها هم دست به زانو گرفته و سرپا ایستاده است.
آقای وزیر! بازار نه با فرمان شما و نه هیچ کس دیگری ارزان و گران نمیشود؛ تعیینکننده بازار، عرضه و تقاضا است و هیچ سیاستمداری نمیتواند این ساختار را تغییر دهد.
ارتباط دلار با قیمتهای بازارهای داخلی را نمیتوانید حتی روی کاغذ هم قطع کنید، چون خودکار و کاغذ شما دلاری وارد میشود.
بورس کالا از ابتدا نمایشی و برپایه مفروضات غلط ساخته شد و اگر هم بالا رود تا ثریا کج خواهد رفت.
دستمزدهای حوزه خدمات هر روز گرانتر خواهد شد تا نیازهای دیگر خدماتیها را پوشش دهد؛ بنابراین مردم باید هزینههای این بخش را هم تحمل کنند.
واگذاری بازار کشاورزی به وزارت جهاد کشاورزی کار خوبی است اما برای کنترل قیمتها و بازار سنتی همچنان ناچار هستید از روشهای قبلی از قبیل بازرسی و نظارت، که به قول شما تاثیرهای مقطعی دارند، بیشتر از گذشته و با جدیت حمایت کنید تا این وضع توسط سودجویان کلان در اتاقهای ایران و تهران و خردهفروشان جزء در بازار بدتر از این نشود.
ای کاش به جای ۱۵۰پروژه جدید با ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه که تعریف کردهاید، به حفظ پروژههای قبلی یا اتمام نیمهکارهها در ایدرو و ایمیدرو و بخش خصوصی همت میکردید و در بخش صادرات هم به تامین نیازهای داخلی بیشتر میاندیشیدید.
آقای وزیر صنعت، معدن و تجارت و آقایان دولت! زلف خود را درگرو اقتصاددانانی که بویی از مردم و نیاز آنها نبردهاند و کسانی که الفبای کار را نمیدانند، گره نزنید.
به یاد یک قصه طنز و بیارتباط با یادداشت افتادم که میگفت:
«دیشب کف پامو پشه زده بود،
آخه یکی نیست بگه پشه جان، این جای نیش زدن بود؟
۳ ثانیه کف پا رو میخارونم، ۳۰ دقیقه میخندم.»