کیروش ۴ سال پیش هم قهرمانی میخواست و میشد اگر...
کارلوس ۱۰ میلیون هم طلبکار است!
در مورد کیروش و تیم ملی میشود از چند جنبه بحث و بررسی کرد.
خبرورزشی نوشت : میتوان گذشته و آینده را برد زیر ذرهبین و طبعاً هر نظری کلی موافق و مخالف دارد، اما در این پروسه و از هر جهت که نگاه کنی، چند نکته «بسیار مهم» نباید مغفول بماند...
یک) کیروش مثل هر مربی دیگر قول چیزی نمیدهد. او مثل آدمهای موفق به جای حرف زدن عمل میکند و در روزهایی که درون زمین مشغول ساختن تیمی عالی برای امروز و فردای فوتبال ما بود، بیرون زمین برابر هر قولی و هر تعریفی میایستاد تا مبادا جوانان تیمش «غره» شوند و دچار غرور که آفت هر استعدادی است. نمونه وطنیاش را هم سراغ داریم که فشار را از روی دوش شاگردانشان برمیدارند، ولی در بخش «عمل کردن» و ساختن تیم مدعی کمیتشان لنگ میزند همیشه!
دو) خیلیها گفتهاند کیروش در ۸ سال چه کرده؟ اگر به شکل سؤال منطقی به قضیه نگاه کنیم، جوابش میشود «سقف» یک مربی در یک تیم چه باید بکند؟ اول- گرفتن جام و افتخار دوم- رسیدن به بالاترین سطوح سوم- ساختن استعدادها و پشتوانه برای فردا
حالا ببینیم کیروش این کارها را کرده؟ بالاترین سطح برای آسیا رفتن به جام جهانی است و میبینیم از ۳ دهه قبل ژاپن و کره و عربستان و... حتی از جام ملتها هم به عنوان میدان کسب تجربه استفاده کرده و هدفشان رفتن به جام جهانی بوده است. کیروش ۲ بار ما را بدون استرس و نیاز به روز آخر «مستقیم» به جام جهانی برد. تیمی هم ساخته که تا ۱۰ سال بیمه است. علاوه بر آن برای فوتبال ما کمپ و زیرساخت و... هم دست و پا کرده...
سه)، اما افتخار و جام... بعد از ۸ سال باید رفتارهای مرد پرتغالی را شناسایی کرده باشید. او همیشه در کلام، سطح توقع را پایین آورده و در عمل به بالاترین نتیجه و کیفیت رضا داده است. روزی که کیروش آمد، ما جام جهانی را در پیش داشتیم که رفتیم. بعد از آن جام ملتها ۲۰۱۵ رسید. یادتان هست او چه میگفت؟ اصولاً هر وقت کیروش از «هر بازی یک فینال» حرف زده، یعنی دنبال قهرمانی است و هر وقت میگوید «کار هنوز تمام نشده» یعنی دنبال صعود و موفقیت است. او ۲ جام جهانی را رفت و از ۲ جام ملتها اولی را از دست داد، اما به چه شکل؟ یادتان هست؟ تورنمنت دیگری هم که نداشتهایم که دنبال جامش باشیم. داشتیم؟!
چهار) چهار سال قبل در استرالیا هر ۳ بازی مقدماتی را بردیم و با اقتدار به عنوان سرگروه صعود کردیم. کیروش نسل عوض کرد و امثال سردار و پورعلیگنجی فیکس شده بودند. در یکچهارم برابر عراق تا دقیقه ۳۰ یکی زده بودیم و دو تا به تیر. چند تا تک به تک هم خراب کردیم و این عراق را ۳ روز قبل از شروع تورنمنت در «بریزبان» با ذخیرههایمان راحت بردیم. چه شد؟! دقیقه ۳۰ پولادی اخراج و ایران ۱۰ نفره شد. تازه با همان تیم تا دقیقه ۱۲۰ دو بار باخت را با مساوی عوض کردیم. داور برای آنها پنالتی نگرفت؟ یادمان رفته؟
حقیقت این است که کیروش ۴ سال پیش هم قهرمانی میخواست و تیمی ساخت که راحت قهرمان میشد، اما زورش به لابی بیرون زمین و داور و... نرسید و حالا هم نمیرسد! اما آیا این ایراد اوست؟!
پنج) بعد از جام جهانی دوم که هدف «صعود» بود و همامتیاز با قهرمان اروپا به آن نرسیدیم، استراتژی کارلوس قهرمانی در جام ملتها بود و هست. او ماند تا این جام را بگیرد و حالا هم میبینید که بهترین و لایقترین تیم را ساخته و اگر مثل ۴ سال قبل بیرون برایمان خوابی ندیده باشند، هیچ تیمی شایستهتر از ما برای قهرمانی نیست که از اول هدف همه بود ولی... یک سؤال؛ بین آنها که در «حرف» دم از قهرمانی میزدند و باید باید میکردند تا کارلوس که در «عمل» چنین کرده، چه فاصلهای میبینید؟! اگر طرف خود مربی باشد پس میداند حرف چه توقع و فشاری ایجاد میکند! آیا حاضرند دم از قهرمانی تیم خودشان - در لیگ خودمان- بزنند؟
آخر) و برای آنها که همیشه نگران بیتالمال هستند... کارلوس ۴ برد آورده که میشود ۲۴ هزار دلار. با ۲۴۰ میلیون تومان ۸۰ میلیون (منهای چند نفر!) شب جمعه خوشی داشتند. شما با «چقدر» میتوانید حالمان را خوب کنید؟ چقدر میگیرید تا همین حس غرور و اعتماد به نفس را به ما بدهید؟
صدالبته کارلوس سالی یک میلیون گرفت و در نهایت طی ۸ سال با تمام پاداشها ۱۵ میلیون دلار از ما گرفته و بهجایش دو جام جهانی ما را برده و یک نیمهنهایی جام ملتها که تا همینجا میشود ۱۰ میلیون طلب ما! از ۲۵ میلیون پولی که ساخت!