قتل دوست صمیمی و رقیب عشقی بخاطر دختر مورد علاقه در پیروزی تهران + جزئیات
پسر جوان وقتی شنید دوست قدیمی اش پشت سر او و دختر مورد علاقه اش حرف زده است پای در قرار مرگ گذاشت.
این مرد میگوید، به دیدار دوستش رفته تا به این داستان سراییها پایان دهد، اما در یک درگیری خیابانی دستش به خون دوستش آلوده شده است.
جدال خیابانی
ظهر شنبه ۲۷ مهر امسال عقربهها ساعت ۱۴ را نشان میداد که پسر ۲۰ سالهای همراه دختر مورد علاقهاش پای در خیابان مقداد منطقه پیروزی تهران گذاشت و قصد داشت با یکی از دوستانش به نام میلاد که از چندی قبل با هم اختلاف داشتند، صحبت کند.
پسر جوان وقتی در محل قرار با دوست قدیمیاش حاضر شد، قبل از این که شروع به صحبت کند میلاد با گاز اشک آور به سمت او حمله کرد.
حمید در این صحنه چاقویی را که از قبل همراهش بود از جیبش بیرون کشید و دو ضربه به سینه و صورت دوستش زد، میلاد روی زمین افتاد و همین کافی بود تا حمید همراه دختر مورد علاقه اش صحنه درگیری را ترک و فرار کنند.
قتل پسر جوان
دقایقی بعد ماجرای درگیری خونین به ماموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه تهران مخابره شد و خیلی زود تیمی از ماموران برای بررسیهای ابتدایی در محل حاضر شدند.
میلاد به بیمارستان انتقال داده شد، اما به دلیل شدت خونریزی روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد و همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران برای دستگیری عامل این جنایت خیابانی وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست به محل جنایت رفتند و در تحقیقات میدانی پی بردند، حمید و میلاد ازدوستان قدیمی بودند و از زمانی که حمید با دختر جوان آشنا شده با هم دچار اختلاف شده اند و شاهدان درگیری مرگبار، حمید را به عنوان قاتل معرفی کردند.
همین کافی بود تا ردیابیها برای دستگیری عامل جنایت کلید زده شود و کارآگاهان پی بردند که حمید پس از درگیری به خانه نرفته و فراری شده است.
قاتل در اداره پلیس
تجسسهای پلیسی ادامه داشت و ماموران پاتوقهایی را که حمید به آن جا تردد داشت تحت نظر قرار دادند، اما سرنخی از مخفیگاه پسر جوان به دست نیامد تا این که شامگاه یک شنبه ۲۸ مهر امسال پسر جوان با حضور در اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران خود را تسلیم ماموران کرد.
حمید در اعترافاتش ادعا کرد که من قصد کشتن میلاد را نداشتم و تنها قصد داشتم با او صحبت کنم تا دیگر پشت سر من و دختر مورد علاقه ام حرفی نزند، اما میلاد به صورت من گاز اشک آور زد که با چشمان بسته و دفاع از خودم چاقو را از جیبم بیرون کشیدم و به سمت میلاد پرت کردم که فکر کنم دو ضربه به او خورد و وقتی فهمیدم میلاد روی زمین افتاده پا به فرار گذاشتم.
وی افزود: وقتی شنیدم میلاد فوت کرده است، تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم، چون من قصد کشتن نداشتم و در یک اتفاق این قتل رقم خورده است.
گفتگو با رفیق کش
حمید پس از این که خود را تسلیم ماموران کرد، صبح دیروز در دادسرای امور جنایی تهران به بیان جزئیات قتل پرداخت و ادعا کرد که میلاد پشت سر من حرف زده بود و میخواستم به این داستان سراییها پایان دهم و اگر به سمت من حمله نمیکرد هیچ اتفاقی نمیافتاد.
سابقه داری؟
نه.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل دوست قدیمی ام.
انگیزه؟
انگیزهای نبود و فقط در یک اتفاق پیش بینی نشده این قتل رقم خورد.
چه اتفاقی؟
من چندی قبل با یک دختر جوان آشنا شدم و با هم دوست شدیم و از همان ابتدا میلاد پشت سر من و دختر مورد علاقه ام حرف میزد و در رابطه ما دخالت میکرد و همین باعث شد تا بین ما کدورت پیش بیاید و دوستی مان کمرنگ شد تا این که از سارا شنیدم که میلاد از قبل برای او ایجاد مزاحمت کرده و حتی پیامکهایی به او داده بود.
به خاطر دختر جوان دست به قتل زدی؟
وقتی با سارا آشنا شدم، فهمیدم او از بستگان دورمان است و در حالی که رابطه من و میلاد به خاطر او خدشه دار شده بود از یکی از دوستان مشترکمان شنیدم که میلاد برای من کری خوانده و ادعا کرده حمید را به خاطر رفتارهایش میکشم، وقتی این حرفها را شنیدم، تصمیم گرفتم با میلاد قرار ملاقات بگذارم تا این اختلافات پایان بگیرد.
روز قتل چه اتفاقی افتاد؟
وقتی به میلاد زنگ زدم و قرار گذاشتم، او ادعا کرد با چند تن از دوستانش سر قرار میآید تا مرا کتک بزند، من به حرفش توجهی نکردم و همراه دختر مورد علاقه ام به محل قرار در خیابان مقداد رفتم، میلاد وقتی به من رسید گاز اشک آور به صورتم زد، چشمانم میسوخت و برای دفاع از خودم چاقو به دست شدم و با چشمان بسته دو ضربه به سمت میلاد پرت کردم که یکی به سینه و یکی به صورتش خورد و سپس همراه دختر مورد علاقه ام پا به فرار گذاشتیم.
پس از قتل کجا رفتی؟
نمیدانستم میلاد کشته شده است و همراه دختر مورد علاقه ام که قرار بود با هم ازدواج کنیم به منطقه فرحزاد رفتیم که شب از دوستانم شنیدم میلاد فوت کرده است.
چرا فرار نکردی؟
وقتی شنیدم دوست قدیمی ام را کشتم عذاب وجدان داشتم و ناراحت بودم، من نمیخواستم او را بکشم به همین دلیل تا فردای روز قتل منتظر ماندم و با خودم فکر کردم و تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم.
همیشه چاقو همراه خود داری؟
نه، روز قتل، چون میلاد گفته بود با چند تن از دوستانش برای کتک کاری به محل قرار میآیند برای دفاع از خودم چاقو را در جیبم گذاشتم و اگر چاقو همراهم نبود میلاد زنده بود و من قاتل نبودم.
حرف آخر؟
پشیمانم، باور کنید من قصد کشتن نداشتم.
بنا بر این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
تحلیل کارشناس
افکار مسموم
دکتر کاظم قجاوند جامعه شناس و استاد دانشگاه
متاسفانه برخی افراد در جامعه نمیتوانند به صورت شفاف، محتویات افکار وذهن خود را به دیگران انتقال دهند و حرف دل شان را مطرح کنند از این رو به روشهای غیراخلاقی متوسل میشوند و به روشهای ناپسندی، چون غیبت کردن، پشت سر یکدیگر حرف زدن، سخن چینی و حرفها را این ور و آن ور بردن روی میآورند که همین روشهای نامطلوب عامل کینه جویی و دشمنی در روابط میشود.
هرگاه در جامعهای مهارتهای برقراری ارتباط شفاف و واضح نباشد و بازخوردهای مناسب از روابط حذف شود به سخن چینی و غیبت کردن پشت سر یکدیگر گرایش پیدا میکنند، زیرا این افراد عناصر مهم ارتباطی را از یاد برده اند. غیبت کردن و سخن چینی پشت سر دیگران پدیده ناپسند و زشتی است که احساسات منفی در روابط افراد به وجود میآورد و چنان چه آن فرد سوم حرفها و سخنهایی را که پشت سرش زده شده بشنود دچار خشم و نفرت میشود و همین ناراحتیها باعث بروز کینه و کدورت میشود و انگیزهای است برای ارتکاب جرم، انتقام گیری یا حتی قتلهای هولناک!
وقتی در روابط اصل شفافیت حذف و افکار مسموم جایگزین شود، قطعا قضاوتهای زودهنگام رخ میدهد و پیش داوریها سبب تخریب روابط میشود.
از این رو افراد در تصمیم گیری عجله و شتاب میکنند و انتخاب این روشهای ناپسند گاهی جنایتهای هولناکی را رقم میزند. غیبت کردن و سخن چینی ریشه پدید آمدن سوء تفاهم و سوء برداشتها به شمار میرود و فردی که مورد قضاوت دیگران قرار گرفته رفتارهای خشن را با خود به جامعه میبرد و سعی میکند در نخستین فرصت رفتارهای انتقام جویانه را از خود بروز دهد تا آتش کینه و نفرتش خاموش شود.
مدیریت کلمات و ارتباطات به عنوان یکی از اساسیترین مهارتهای زندگی محسوب میشود که در صورت بی توجهی به آن عامل فروپاشی خانوادهها و درگیری میان اعضای یک خانواده خواهد شد.
در حالی که برای پیشگیری از وقوع جنایتهای هولناک بهتر است افراد در روابط شان شفافیت داشته باشند و به جای غیبت و سخن چینی مستقیم با یکدیگر صحبت کنند.