مسئولیتپذیری باعث حفظ کیفیت کار می شود!
مسئولیتپذیری باعث میشود به جزییات توجه کنید و هر آنچه برای حفظ کیفیت کار لازم است را انجام دهید اما در حالت افراطی به تعلل در عمل و تصمیمگیری و کمالگرایی خیالی منجر میشود.
مسئولیتپذیری باعث میشود به جزییات توجه کنید و هر آنچه برای حفظ کیفیت کار لازم است را انجام دهید اما در حالت افراطی به تعلل در عمل و تصمیمگیری و کمالگرایی خیالی منجر میشود.
وقتی از عوامل موفقیت شغلی حرف زده میشود همه به یاد استعدادها و تواناییهای مادرزادی میافتیم: هوش بالا، قدرت یادگیری زیاد، جاهطلبی و مهارتهای مربوط به ارتباط اجتماعی. ویژگیهای خوب در بسیاری مواقع، حسن و امتیاز هستند و باعث برتری ما میشوند اما هر کدام از آنها یک بعد تاریک و خطرناک هم دارند. خصوصیات مثبت ما اگر کنترل نشوند میتوانند آینده شغلی ما را تباه و به سازمان و شرکتی که در آن کار میکنیم آسیب وارد کنند.
پرسشنامه جاافتاده هوگان
دو دهه قبل روانشناسان برجسته، رابرت و جویس هوگان فهرستی از خصوصیات تاریک تدارک دیدند. ۱۱ خصوصیت معرفیشده توسط آنها، اگر مهار نشوند به اختلالات شخصیتی جدی تبدیل میشوند. به فهرست آنها نگاهی بیندازید:
در حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی سالهاست که از پرسشنامه طراحیشده توسط هوگان برای شناسایی مهارتها و ابعادی از کارکنان که به تقویت و توسعه نیاز دارند استفاده میشود. با استفاده از این ابزار شخصیت میلیونها کارمند ، مدیر و رهبر ارزیابی شده است. اکنون با تکیه بر یافتههای بهدست آمده میدانیم که بیشتر افراد حداقل سه مورد از این خصوصیات منفی و تاریک را از خود بروز میدهند. خصوصیات منفی ۴ درصد از پرسنل به حدی بالاست که قطعاً باعث ایجاد اختلال در دوره و موفقیت شغلی آنها و سازمان میشود. این افراد ممکن است درحالحاضر آدمهایی موفق و کارمندانی کارآمد باشند اما تاثیر مخرب خصوصیات منفی آنها دیر یا زود پدیدار میشود.
توهم تحت کنترل بودن شرایط
نکته نگرانکنندهتر آن است که مدیران شرکتها و سازمانها معمولاً خصوصیات خود را نمیبینند یا چندان جدی نمیگیرند. این غفلت آگاهانه و نااگاهانه به موازات ارتقا مدیران و رهبران بیشتر و بیشتر میشود. بعضی کارکنان هم موفقیت شغلی خود را به ان معنا میدهند که هیچ خصلت منفی ندارند یا اگر دارند در مجموع مفید و سازنده است. البته این قبیل ضعفها در بیشتر موارد به موفقیت شغلی پایان میدهند و در حالت حاد ممکن است مانع ادامه کار یک سازمان یا کسبوکار شوند. بهعنوانمثال مدیران محتاط معمولاً دچار این توهم میشوند که همهچیز تحت کنترلشان است. در کوتاه مدت ممکن است واقعا چنین باشد و به خوبی از عهده مدیریت بحران و مخاطره برآیند اما در بلندمدت به بزرگترین مانع رشد شرکت تبدیل میشوند چون از هرگونه ابتکار و نوآوری و مخاطره اجتناب میکنند. هیجانطلبی ممکن است باعث شود که با روی گشاده با همکاران یا زیردستان خود رفتار کنید اما چهبسا سبب شود که رفتارتان پرنوسان، غیرقابلپیشبینی و به شدت متغیر شود؛ خصلتی که برای همه غیرقابلتحمل است. مسئولیتپذیری باعث میشود به جزییات توجه کنید و هر آنچه برای حفظ کیفیت کار لازم است را انجام دهید اما در حالت افراطی به تعلل در عمل و تصمیمگیری و کمالگرایی غیرممکن منجر شود.
بسیاری از پژوهشگران بر این اعتقاد هستند که بعد از ۳۰ سالگی تغییر هسته درونی شخصیت، بسیار سخت است اما تقویت خودآگاهی، هدفگذاری صحیح و تلاش و پشتکار میتوانید خصوصیات منفی و تاریک خود را به کنترل درآورید و رفتارهای نهادینهشده خود را تغییر دهید.
منبع: گسترش