شورای عالی فضای مجازی، فکری هم به حال خود کند
به راستی شورای عالی فضای مجازی به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری در زمینه موضوعات مرتبط با فضای مجازی که طبق منویات و دستورات رهبر معظم انقلاب «بار سنگین» تبدیل کشورمان «به قدرت سایبری در طراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی» را بر دوش دارد، آیا با چنین رویه ای که در پیش گرفته و با مصوبات این چنینی توانایی به ثمر نشاندن این کار بزرگ را دارد؟
آنچه که در کشورمان به عنوان فضای مجازی شناخته می شود «یکی از بزرگترین نمادهای تحول جهانی است. رخدادی که تأثیرات شگرف آن هر روز در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دفاعی در عرصهی ملی و بینالمللی نمود بیشتری پیدا میکند.14/6/94»
اثرگذاری و اهمیت این فضا بر کسی پوشیده نبوده و همگان به شکل روزمره با رخدادها و پیامدهای آن درگیر و مرتبط هستند.
در اسفند 1390 رهبر معظم انقلاب طی حکمی دستور تشکیل شورای عالی فضای مجازی را به عنوان «نقطهی کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیم گیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور17/12/90» و به منظور «سرمایه گذاری وسیع و هدفمند در جهت بهره گیری حداکثری از فرصت های ناشی از ]فضای مجازی[ در جهت پیشرفت همه جانبه کشور و ارائه خدمات گسترده و مفید به اقشار گوناگون مردم و همچنین ضرورت برنامه ریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیب های ناشی از آن17/12/90» صادر کردند.
ریاست این شورای جوان که وظیفه «اشراف کامل و به روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و جهانی و تصمیم گیری نسبت به نحوه مواجهه فعال و خردمندانه کشور با این موضوع از حیث سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی17/12/90» را بر دوش داشت، بر عهده رئیس جمهور گذاشته شد.
پس از گذشت بیش از سه سال از فعالیت این شورا، در چهاردهمین روز از شهریور سال 94 رهبر معظم انقلاب با اشاره به اهمیت شورای عالی فضای مجازی در «مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات این عرصه» و همچنین با تأکید بر وظیفهی اصلی این تشکیلات یعنی «سیاستگذاری، مدیریت کلان و برنامهریزی و تصمیمگیریهای لازم و بههنگام و نظارت و رصد کارآمد و روزآمد در فضای مجازی» در حکمی اعضای حقوقی و حقیقی شورای عالی فضای مجازی را برای دوره جدید منصوب کردند.
اشاره رهبری معظم نظام بر «تحولات پر شتاب، سریع و پیچیده این عرصه و نیازهای واقعی و متراکم کشور» در کنار دستور معظم له بر تبدیل ایران «به قدرت سایبری در طراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی» و تلاش «در جهت شکلدهی به قواعد و قوانین مرتبط با فضای مجازی در عرصه جهانی با رویکرد اخلاقمدار و عادلانه» و همچنین مأموریت دهگانه ای که ایشان در این حکم انتصاب برای این شورا درنظر گرفتند، همگی خبر از «رسالتی سنگین» می دهد که بر دوش اعضای شورای عالی فضای مجازی نهاده شده است.
اینکه این شورا در سالهای فعالیت خود تا چه میزان در حوزه معادلات و تحولات فضای مجازی موثر بوده و تصمیمات آن در این فضا تا چه اندازه در جغرافیای جمهوری اسلامی کارگر افتاده، موضوعی است که یافتن پاسخ آن، کنکاش زیادی لازم ندارد.
تعطیلی های فراوان و فاصله های زیاد و نامنظم در برگزاری جلسات این شورا در کنار گله رهبر معظم انقلاب از عملکرد این شورا (13/2/95) خود، نشان از میزان اثرگذاری و چگونگی عملکرد آن در فضای مجازی کشور دارد.
جلسه اخیر شورای عالی فضای مجازی پس از گذشت چند ماه از آخرین نشست آن، در اولین روز از هفته جاری با حضور رئیس جمهور برگزار شد. بنا بر اخبار منتشر شده، شورا مصوبه ای داشت که طبق آن اطلاعات کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مانند تلگرام باید به داخل کشور منتقل شود. در خبر مربوط به این جلسه در رسانه ها آمده است: «مقرر شد همه شبکههای پیامرسان برخط فعال کشور ظرف یکسال آینده انبارش یا ذخیرهسازی دادههای (دیتا) خود را در داخل کشور انجام دهند.
در این جلسه که عصر شنبه برگزار شد، شرکتهای خارجی پیامرسان فعال در داخل برای ادامه فعالیت خود ملزم خواهند شد تا همه اطلاعات و فعالیت مرتبط با شهروندان ایرانی را به داخل منتقل کنند.» همچنین در این جلسه مقرر شد «با حمایت و ارائه تسهیلات به شبکههای پیامرسان بومی، شرایط رقابتی با شبکههای برخط خارجی فراهم شود.»
بررسی های جهانی از استفاده کاربران فضای مجازی از شبکه اجتماعی تلگرام، به عنوان تنها یک نمونه از مجموعه نرم افزارهای پیام رسان فعال در داخل کشورمان نشان می دهد که بالغ بر ۸۰.۵ درصد کاربران این شبکه را ایرانی ها تشکیل می دهند؛ به نحوی که کاربران ایرانی از طریق وب ۴۴.۳ درصد و از طریق موبایل ۸۰.۵ درصد کاربران این اپلیکیشن پیام رسان هستند.
محبوبیت تلگرام در ایران به حدی چشمگیر است که حدود ۱۲ درصد از پهنای باند اینترنت کشور در اختیار تلگرام بوده و این سایت در رتبه ۱۴ در دسترسی از طریق وب و رتبه ۲۰ از طریق دسترسی موبایل در ایران قرار دارد.
تنها یک روز پس از اعلام مصوبه شورای عالی فضای مجازی در زمینه انتقال سرورهای شبکه های پیام رسانی همچون تلگرام به داخل کشور، این شرکت با انتشار متنی در صفحه رسمی اخبار خود، با اشاره به عدم ادامه فعالیتش در ایران و با رد تلویحی مصوبه شورا نوشت: «نمیتوانیم با تصمیم ایرانیها همکاری کنیم و احتمالا تا ۱۲ماه دیگر بین ایرانیان خواهیم بود.»
گستردگی استفاده و ضریب بالای نفوذ در بین مردم، تنها در همین یک نرم افزار پیام رسان نشان از اهمیت این تصمیم شورا دارد. تصمیمی که به راحتی، آن هم تنها یک روز پس از انتشار اخبارش، مورد اعتراض و البته جواب سرد مدیران تلگرام، به عنوان یکی از نرم افزارهای خارجی فعال در ایران قرار گرفت.
شکست و یا آنچه که شاید بتوان نام تلاش برای به شکست کشاندن طرح فیلترینگ هوشمند را بر آن نهاد، عدم توجه به موضوع با اهمیت آموزش و ارتقاء سطح سواد عمومی فضای مجازی، عقب بودن مدیران تصمیم گیر و تصمیم ساز حوزه فضای مجازی از تحولات سریع و آنی این فضا، بی نظمی در پیگیری و عدم توجه جدی به مطالبات موجود و عقب ماندن همیشگی دستگاه های مسئول از رسانه ها و مردم در زمینه اتفاقات و تحولات این عرصه، در کنار رفتارها و واکنش های منفعلانه در برابر موضوعات و پدیده های این فضا، موجب ارائه تصویری ناتوان، تنبل، زمین گیر و منفعل از مدیریت فضای مجازی در کشور شده است. مدیریتی که توان اتخاذ تصمیمات ایجابی و در لحظه ی صحیح و به روز را نداشته و به نظر می رسد با توجه به تصمیمات و راهکارهایی که از سوی این مدیریت ارائه می شود، تنها به دنبال پاک کردن صورت مسئله است.
این موضوعات در کنار عدم اشراف جدی بر ویژگی های فنی و تخصصی این فضا، موجب شده تصمیمات و راهکارهای برآمده از جلساتی همچون جلسات شورای عالی فضای مجازی، گاه بر زمین بماند، گاه با دهن کجی خارجی ها مواجه شده و گاه با لبخند تلخ دلسوزانی همراه باشد که از عواقب نتایج تصمیمات غیر فنی و غیر تخصصی آگاهند.
به راستی شورای عالی فضای مجازی به عنوان عالی ترین مرجع تصمیم گیری در زمینه موضوعات مرتبط با فضای مجازی که طبق منویات و دستورات رهبر معظم انقلاب «بار سنگین» تبدیل کشورمان «به قدرت سایبری در طراز قدرتهای تأثیرگذار جهانی» را بر دوش دارد، آیا با چنین رویه ای که در پیش گرفته و با مصوبات این چنینی توانایی به ثمر نشاندن این کار بزرگ را دارد؟
سالهاست که نهادهای مختلف از حمایت پیام رسان های بومی دم می زنند و این بار نیز عالی ترین شورای تصمیم گیر در حوزه فضای مجازی از کمک جهت رقابت این پیام رسان ها با نرم افزارهای مشابه خارجی سخن می گوید و این در حالی است که تجربه سالهای اخیر در این زمینه پیش روی همگان گشوده و آشکار است. آنچه در این سالها بر نرم افزارهایی همچون انار، سلام، فانوس، قاصدک، بیسفون و ... گذشت، آن قدر پیام های روشنی برای همگان داشت، که پیش بینی اتخاذ دوباره تصمیماتی این چنینی از سوی شورای عالی فضای مجازی کمی سخت و البته دور از ذهن می نمایاند.
آنچه که موجب محبوبیت استفاده از نرم افزارهای پیام رسانی همچون تلگرام و ... در ایران شده، به ارائه امکانات زیرساختی و نرم افزاری مناسب در کنار شناخت درست و صحیح از ذائقه مخاطب باز می گردد. موضوعاتی که در کنار مخاطب پسندتر کردن به لحظه این نرم افزارها و بالابودن سرعت و نیز سهولت استفاده، آنها را به نرم افزارهایی محبوب بدل نموده است.
ایا بهتر آن نیست که شورای عالی فضای مجازی، به جای سوق دادن فضای استفاده از این نرم افزارها به تقابل های دو قطبی، با اتخاذ تصمیماتی خردمندانه و فعال به افزایش توان سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی کشورمان در این حوزه پرداخته و سپس به دنبال مجبور کردن نرم افزارهای خارجی به انتقال سرورهای خود به داخل کشور و یا به بیان بهتر، وادار کردن آنها به خروج از فضای کشورمان آن هم در فضای منفعلانه دو قطبی باشد.
حمایت از نرم افزارهای بومی به منظور رقابت با نرم افزارهای مشابه و البته قدرتمند و آشنا با ذائقه مخاطب، با مصوبه های غیر فنی و عهد قجری در مقیاس با سرعت رشد و پیشرفت سرسام آور فضای مجازی، شدنی نیست. تصمیمات و مصوبات اینچنینی بیش از آنکه راهگشای حرکت ایران به سمت تبدیل شدن به قدرتی سایبری در مقیاس جهانی باشد، به رفع مسئولیت و بر زمین نهادن باری می ماند که بر دوش مسئولان امر نهاده شده است.
ای کاش شورای عالی فضای مجازی در کنار تصمیمات و مصوبات هر چند ماه یکباری که برای فضای مجازی کشورمان می گیرد، تصمیماتی برای خودش نیز بگیرد، تا بیش از این، شاهد گله رهبر معظم انقلاب از خود نباشد.