همسانسازی حقوق، اولین مطالبه معلمان
هرچند سنگ بنای اولیه در یادگیری هر یک از این مهارتها را مدیون معلمان در مقاطع تحصیلی هستیم، قشری که با وجود نارساییهای فراوان باز هم از جان خود برای تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم مایه میگذارند.
به گزارش شمانیوز، در روزهای اخیر مسئولان در آموزش و پرورش از کمبود معلم در کشور خبر دادند، اما با بررسی فعالیتهای انجام شده در این سازمان باید گفت که نهاد آموزشی کشور برای جبران این کمبود برنامه ویژهای در دست ندارد. در اینباره اسفندیار چهاربند، رئیس مرکز برنامه ریزی، منابع انسانی و فناوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش گفت: «اگر شدت کمبودها در بخش تامین نیروی پرورشی داشته باشیم تا دو سال آینده باید یک بنای یاد بود بهویژه در فعالیت پرورشی، فرهنگی و آموزش ابتدایی بسازیم. در فعالیتهای پرورشی و فرهنگی مربی نداریم و در دوره ابتدایی نیز تراکم بالای دانش آموزان و امکان تامین نیرو را داریم.»
آموزشوپرورش در سال ۱۴۰۰ چگونه است؟ بر اساس بررسیهای انجام شده در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ تعداد دانش آموزان کشور ۱۵میلیون و ۶۱۳هزار و ۵۴۶ نفر است و باید برای تامین تجهیزات، فضای فیزیکی و نیروی انسانی مورد نیاز از هماکنون برنامهریزی کرد. از سوی دیگر آموزش و پرورش در سالهای آینده نیز موجی از بازنشستگی نیروهای انسانی را تجربه میکند و باید برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز برای مدارس کشور چاره اندیشی شود. البته طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش «تا سال ۱۴۰۰ حدود ۳۲۰هزار نفر از آموزش و پرورش بازنشسته میشوند. هماکنون عدم تعادل در بحث نیروی انسانی وجود دارد که با استفاده از فرصت بازنشستگی میتوان آن را جبران کرد. طبق برنامه چهار سالهای که آماده شده به ازای ۳۲۰هزار فردی که بازنشسته میشوند، اگر ۱۹۰هزار نفر جذب شوند به نیاز این وزارتخانه در بحث نیروی انسانی پاسخ داده میشود.» مجلس وضعیت معلمان حقالتدریس را مشخص کند از دیگر نیازها در وزارت آموزش و پرورش توجه به معلمان حق التدریس و مشخص کردن وضعیت آنها است. در مهر ۹۶، وزیر آموزش و پرورش درباره استخدام بعضی معلمان
حقالتدریسی در شهرهای کوچک و دور افتاده گفت: مجلس اخیرا کلیات طرحی را به تصویب رسانده و جزئیات آن قرار است در کمیسیون مربوطه بررسی شود که ما منتظریم آن طرح درباره نحوه بهکارگیری نیروهای حق التدریسی برای آموزش و پرورش تعیین تکلیف کند. هرچند تا زمانی که آن طرح به تصویب برسد، استفاده از همکاران که حق التدریسی هستند، همچون گذشته است. سید محمد بطحایی افزود: امیدوارم با اهمیت و اولویتی که این موضوع دارد، مجلس این طرح را بهلحاظ نظرات کارشناسی وزارت آموزش و پرورش مورد بررسی قرار دهد. نارضایتی در بین معلمان موج میزند مدیر یکی از مدارس دولتی در منطقه دو تهران میگوید: معلمان خواستار همسان سازی حقوقشان با سایر کارمندان دولت هستند، اما بعضی از گروههای معلمی ساعت کاری کمتری نسبت به دیگر همکاران دارند. پروین خاتمزاده میافزاید: هماکنون معلمان به اشکال متعدد همچون استخدامی، حق التدریس و ... همکاری میکنند، هر یک از آنها در پایان ماه نیز حقوق متفاوتی دریافت میکنند. همین مساله نارضایتی و عدم تمایل معلمان برای ادامه فعالیت در این شغل را بهدنبال دارد. بهگفته او بنابراین از دولت و دستاندرکاران
امر خواستاریم در اسرع وقت این نارسایی را برطرف کنند. باید برای رفع مشکلات درآمدی معلمان فعالیتهای مناسب انجام شود. معلمی با سابقه ۱۰ ساله، اما بدون بیمه لیلا اصغری ۱۰ سال است که در یکی از مدارس غیرانتفاعی معلم است. او میگوید: با گذشت چند سال از فعالیتم هیچجذب نیرویی در این سازمان انجام نشده است. از سوی دیگر مدارس نیز با رانت اداره میشود. برای مثال مدیر قبلی این مدرسه حدود چهار سال بنده را در زمینه بیمه بازی داد، او میگفت که هر ماه هزینه بیمه را پرداخت میکند و یک کارت بیمه تکمیلی وابسته به یکی از شرکتهای بیمه گر را به بنده داد تا با مراجعه به مراکز طرف قرارداد این بیمه هزینه درمان پرداخت شود.
این در حالی است که سال گذشته تازه متوجه شدم که هزینه بیمه را فقط شش ماه نخست فعالیتم پرداخت کرده و این چند سال فقط با وعده و وعید و حقوق اندک از بنده و دیگر نیروها کار کشیده است.
بهگفته او هماکنون همچنان با حقوق اندک و بدون هیچامنیت شغلی در آن مدرسه فعالیت میکنم، اما بیمهام را به شکل مشاغل آزاد تامین اجتماعی پرداخت میکنم.
بهگفته او هرساله مسئولان آموزش و پرورش از تریبونهای مختلف مسائلی همچون ارتقای وضعیت معلمان، کمبود معلم و ... را مطرح میکنند، اما در عمل اقدام مناسبی انجام نمیشود. از سوی دیگر این سازمان از کمبود بودجه رنج میبرد و همین مساله برای وزارت آموزش و پرورش بهعنوان یک نهاد انسانساز مناسب نیست. آموزش و پرورش کشور و چالشهای متعدد یک کارشناس آموزش و پرورش درباره وضعیت معلمان کشور میگوید: وقتی معلمان در معیشت و کارشان با کم و کاستی مواجه هستند، طبیعتا مشکلات متعدد در درون آموزش و پرورش سرریز میشود. مهدی بهلولی میافزاید: برای مثال وقتی آموزش و پرورش در تصمیمگیریها و تصمیم سازیها نابسامان باشد به نسبت این نابسامانیها کار معلم را در کلاس درس با چالش روبهرو میکند. هماکنون در دنیا نیز به این نتیجه رسیدهاند که تنها راهحل مشکلات در نظام آموزش و پرورش، آموزش کیفی است. این در حالی است که هماکنون نظام آموزش و پرورش کشور همچون دو- سه دهه گذشته بزرگترین مشکلش حقوق و مساله معیشتی معلمان است.
برای مثال قرار است، برای سال آینده بودجه برای آموزش و پرورش در نظر گرفته شود؛ در این شرایط بودجه قبل از ارائه به مجلس ۴۸هزارمیلیارد تومان پیشبینی شده بود، اما سازمان برنامه و بودجه این مبلغ را به ۳۵هزارمیلیارد تومان کاهش داد. در این وضعیت وقتی لایحه بودجه به مجلس رفت، این مبلغ به ۴۲هزارمیلیارد تومان رسید. با وجود این، کارشناسان امردر افزایش این مبلغ تردید دارند. بهگفته او هرساله آموزش و پرورش با کسری بودجه همراه است.
این نابسامانی در بودجه آموزش و پرورش نشاندهنده یکی از مشکلات معلمان است و این مساله در قالب وضعیت معیشتی معلم خودنمایی میکند. بهگفته بهلولی معلمان برخلاف دیگر کارکنان دولت بهجز حقوق ماهانه خدمات دیگر دریافت نمیکنند. در حالی که بسیاری از کارکنان دولت از مزایای فراوان برخوردار هستند. برای مثال با بررسی وضعیت کارمندان برخی سازمانها باید گفت که مزایای آنها از حقوقشان بیشتر است. در این شرایط شاید کارمند یکی از سازمانها ماهانه حقوق دومیلیون تومان دریافت کند، اما دریافتی او ماهانه پنجمیلیون تومان است؛ بنابراین معلمان با مشکلات معیشتی فراوان مواجه هستند و این مشکلات در کلاس درس نمایان میشود.
او با بیان اینکه مشکل آموزش و پرورش و معلمان فقط معیشتی نیست، تاکید میکند: سیاستهای آموزش و پرورش اجازه تصمیمگیری به مدارس را نمیدهد. این در حالی است که در سندهای جهانی آموزشی تاکیدات فراوانی بر اختیار بخشی به معلمان است. بر این اساس شعار یونسکو در سال ۲۰۱۷ با عنوان آزادی در آموزش و اختیار بخشی به آموزگاران بود و هماکنون سیستم آموزش جهانی مطابق با این قضیه فعالیت میکند. در این میان در ایران معلم را عاملی برای اجرای دستورات از بالا میدانند. با این تفاسیر معلمان در کشور کمترین نقش را در تصمیمگیری برای آموزش دارند. این کارشناس آموزش و پرورش میگوید: خانواده نیز در آموزش و پرورش کشور نقش چندانی ندارد.
برای مثال اگر خانواده ۲۰ یا ۳۰میلیون تومان هزینه مدرسه غیرانتفاعی کند و از مسئولان مدرسه خواستار آموزش شطرنج یا موسیقی باشد، از لحاظ قانونی مدرسه اختیار چنین آموزشهایی را ندارد و اغلب والدین نیز چنین درخواستهایی را از مدارس ندارند؛ بنابراین آموزش و پرورش متمرکز کشور اجازه اصلاح سیستم آموزشی را نمیدهد. بهگفته این معلم آموزش و پرورش کشور بهشدت سیاستزده است.
برای مثال برای آماده سازی سند تحول بنیادین حدود ۵۰۰ کارشناس فعالیت کردند. این سند وقتی در دولت دهم آماده و بهدست آقای حاجی بابایی، وزیر وقت آموزش و پرورش رسید، او به سهولت ۷۰درصد این سند را که با تحولات همراه بود کنار گذاشت. با بررسی این رفتار باید گفت که در سیستم آموزش و پرورش کشور سیاست بر پژوهش ارجحیت دارد.
با این تفاسیر وقتی آموزش و پرورش کشور استقلال حرفهای نداشته باشد، بهراحتی سیاست مسائلی را به سیستم آموزشی تحمیل میکند، طبیعتا این عملکرد بهکار معلم و کیفیت آموزش تاثیر دارد. به باور بنده از عمده مشکلات موجود در نظام آموزش و پرورش کشور میتوان به مشکلات بودجه، تمرکزگرایی، سیاستزدگی، عدم اجازه بهسازی به آموزش و پرورش اشاره کرد.
منبع: روزنامه آرمان