شرط موفقیت سهمیهبندی
انتشار متن زیر به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
به گزارش خبرنگار شمانیوز و به نقل از اعتماد: این موضوع که حمل و نقل عمومی وضعیت چندان مناسبی ندارد را همه میدانیم. حالا در شرایطی که بنزین هم گران شده است باید گفت که شهرداری باید زودتر از اینها ناوگان حمل و نقل شهری را گسترش میداد، این در حالی است که حتی در بخش مترو هم هنوز نتوانستهاند تعداد واگنها را بر اساس نیاز افزایش دهند و شرایط را برای جمعیتی که به استفادهکنندگان مترو اضافه شده، تسهیل کنند. خطوط مترو هنوز کامل نشده و از طرف دیگر از ناوگان اتوبوسرانی شهری هم عمری گذشته است و همه اینها نشان میدهد که ناوگان شهری متاسفانه در حدی نیست که بتواند ابزاری ساده و به وقت و در دسترس برای تمام شهروندان باشد. در حال حاضر در ساعت اوج کاری مسافربرهای شخصی هم شاهد ازدحام مسافران در حاشیه خیابانها هستیم و در واقع بخشی از جمعیتی که به همه دلایل بالا نمیتوانند از اتوبوس و مترو استفاده کنند به سمت مسافربرهای شخصی و تاکسیها سرریز میکنند.
همه اینها یعنی تدبیر تازهای لازم است تا امکانات مورد نیاز مردم در اختیار آنها قرار بگیرد. ما اگر بنزین را گران کردیم طبیعی است که بسیاری از افراد جامعه نتوانند مانند قبل از ماشینهای شخصی یا تاکسیها استفاده کنند چون آنها هم بر مبلغ کرایهها میافزایند و این بر مردم و بر قشر ضعیفتر جامعه فشارهای مضاعفی وارد خواهد آورد. آیا قرار است شرایط فعلی به همین گونه بماند؟ این موضوع برای من هم جای تعجب دارد. تجربهای که سالها قبلتر در بازدید از شانگهای در چین داشتم، نشان میداد که چگونه یک شهر بزرگ با جمعیت بالای 20 میلیون نفر میتواند ناوگان حمل و نقلی به شدت منظم و قابل دسترس برای مردمش ایجاد کند، بیآنکه مسافران درونشهری را معطل کمبودهای خودش کند. همین بابرنامه بودن سبب میشد که نه ازدحام ماشینها و نه ازدحام آدمها توی ذوق ناظر بیرونی نزند. همه حرف این است که باید زمینههای اجرای این مصوبه جدید، با گسترش زیرساختهای حمل و نقل عمومی آمادهتر میشد. برای همین دولت باید برای تکمیل خطوط و بهبود بهرهوری مترو دست به دست شهرداری میداد و کمکهای لازم را میرساند. البته این باید همزمان میشد با اعلام برنامههای پیشرویی که مردم قرار بود نتیجهاش را در زندگی روزمره خود ببینند، انجام میشد. این زمینهها اگر فراهم شده بود، مردم هم به لحاظ روانی برای چنین تصمیمی آمادهتر میبودند.
حالا باید بدانیم که سهمیهبندی و افزایشقیمت هر چند در جای خودش لازم بود (البته نه با عجله و بدون برنامه)، به همان اندازه لازم است که دولت برای اصلاح و بهتر شدن سیستم حمل و نقل عمومی هم برنامهریزی مشخص و فوری داشته باشد چرا که اگر این بخش را ندیده بگیرد یعنی کل آن برنامه و مصوبه تبدیل به طرحی ابتر میشود و موفقتآمیز نخواهد بود. اگر قرار است این طرح توفیقی داشته باشد باید در کنارش شرایطی فراهم شود که مردم اگر ماشینهای شخصیشان را هم کمتر استفاده میکنند، به امکانات و تسهیلات شهری دسترسی داشته باشند تا هم کمکی به محیطزیست باشد و هم هزینهها را برای مردم تقلیل دهد تا همه بار بر دوش مردم نباشد.