یادداشت مدیر روابط عمومی صندوق توسعه ملی؛
رویکرد صندوق توسعه ملی: سرمایه گذاری یا بنگاهداری؟
هفته قبل اولین سرمایه گذاری صندوق توسعه ملی در مشارکت 7میلیارد دلاری برای طرح توسعه میدان نفتی آزادگان کلید خورد، با این حساب و بهتدریج، تعداد طرحهایی که صندوق، سهامدار آنها میشود، رو به فزونی است؛ اما به موازات آنکه سرمایهگذاریهای توسعهای، بیشتر و بیشتر میشود تا صندوق توسعه ملی همپای صندوقهای ثروت ملی موفق جهان در مسیر افزونسازی ثروت ملی ایران حرکت کند، ممکن است نقدهایی بر عملکرد صندوق توسعه ملی مطرح کند؛ از جمله اینکه رویهی در پیش گرفته شدهی صندوق، "بنگاهداری" است.
علیرضا کنگرلو مدیر حوزه ریاست و روابط عمومی صندوق توسعه ملی یادداشتی را در مقام پاسخ به این پرسش نوشته است که: رویکرد صندوق توسعه ملی ایران چیست؟ سرمایه گذاری یا بنگاهداری؟
در این یادداشت آمده است: "قریب سه دهه از زمان اعلام اختصاص درآمدهای نفتی نروژ به سرمایهگذاری برای نسل آینده میگذرد. در آن سالها، ایران از این تفکرها و طرحها فاصله داشت و به پیروی از یک الگوی به جا مانده از چند دههی پیش، درآمد نفتی خود را به مانند یکی از منابع درآمد دولت و چیزی همارز با مالیات، در ستون درآمدهای بودجه دولت ثبت و آن را خرج میکرد.
جدی شدن ایدهی چگونگی استفاده از درآمد نفت برای توسعه اقتصادی کشور و نه هزینههای جاری نزد کارشناسان، از همان سالها به چشم می آمد: مسالهای نه تنها برای ایران که برای همه کشورهایی با درآمد نفتی، یا رانت حاصل از زمین.
تفکر و تلاش با ارزش برای حفظ منابع و تولید ثروت
در همان روزهایی که کشورهای بهرهمند از مواهب و منابع زمین، برای هزینهکرد درآمدهای بیزحمت، هزینهتراشی میکردند؛ نروژ سازوکاری به کشورهای تازه به ثروت رسیده نشان داد که شاید چندان هم خوشایندشان نبود: حفظ، نگهداری و ایجاد ارزش افزوده بر داراییهای ملی، البته از یک مسیر مشخص: سرمایهگذاری.
برای درک بهتر از رویکرد نروژ بد نیست بدانیم صندوق بازنشستگی دولتی ـ جهانی نروژ بزرگترین صندوق ثروت ملی جهان است که 1400 میلیارد دلار دارایی خود را از طریق اداره سرمایهگذاری بانک مرکزی نروژ مدیریت میکند؛ و یا شاید این موضوع که صندوق نروژ مالک 1.4 درصد از کل سهام شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورسهای جهان است میتواند به درک بهتری از حجم مالی این صندوق کمک کند. تردیدی نیست که این سهم ارزشمند از محل سرمایهگذاری حاصل شده است. همان رویهای که صندوق توسعه ملی نیز طی ماههای گذشته با مدیریت مهدی غضنفری رییس هیأت عامل صندوق به عنوان راهبر و اندیشهگر اصلی این راه و تفکر با ارزش، برای حفظ منابع و افزایش ثروت، برای مردان و زنان این سرزمین و بیشتر نسل آیندهی ایران بر آن تأکید دارد.
اشتباه نکنید؛ هدف سرمایهگذاری ست، نه بنگاهداری
هنگامی که صندوق توسعه ملی در رویکردها و راهبردهای جدید، بر محورهایی چون صیانت از منابع صندوق از مسیر عدم تبدیل ارز به ریال و یا بازپرداخت ارزی و همچنین سرمایهگذاری داخلی و خارجی تأکید میکند، نشان از تکیه بر رویههای امتحان پس داده به منظور حفظ و افزونسازی سرمایههای ملی است. و البته هنگامی که صندوق توسعه ملی، سهامدار شرکتهایی بزرگ و ارزشمند میشود، هدفش سرمایهگذاری است و نه بنگاهداری؛ نخستین مصداق و دلیل بر این مدعا اینکه مالکیت سهام شرکتها زیر 20درصد است. چنین سهامی نشان از آن دارد که صندوق توسعه ملی در سهمهای کوچک اما متنوع در طرحهای سودآور به دنبال سرمایهگذاری و ایجاد ارزش افزوده برای سرمایههای ملی است و نه بنگاهداری.
اشتباه انگاشتن مفهوم سرمایهگذاری با بنگاهداری خطایی استراتژیک است که آیندهی روشن و هدفمند مفهومی به نام صندوق توسعه ملی که همان صندوق ثروت ملی است را مخدوش میکند.
هدف از بنگاهداری، مدیریت یک مجموعه اقتصادی است و چنین هدفی با سهامداری خرد و زیر 20درصد محقق نخواهد شد؛ لیک صندوق توسعه ملی تنها با هدف مالکیت خرد در طرحهای راهبردی و هدایت سرمایههای ملی به طرحهای ماندگار و زاینده، به دنبال افزونسازی سرمایه و ثروت ملی برای نسلهای آینده است.
سرمایهگذاری، قلب تپنده صندوق ثروت ملی
سرمایهگذاری در پروژههای درآمدزا که صندوق ثروت ملی نروژ را تبدیل به یکی از ارزشمندترین صندوقهای ثروت ملی جهان کرد، محدود به مرزهای نروژ نشد و کشورهای دارای منابع طبیعی دیگری نیز از این رویه الگوبرداری کرده و اکنون چنان سیر صعود را با سرعت میپیماند که دیگر مانعی برایشان متصور نیست؛ صندوق ثروت ملی ابوظبی یکی از این نمونههای موفق است که بیش از 75درصد از داراییهای آن به انتخاب هیأت کارشناسی، در پروژههای موفق مختلف سرمایهگذاری میشود. استراتژی سرمایهگذاری صندوق ثروت ملی ابوظبی این است که با داشتن مجموعهی متنوعی از گروههای دارایی و با ریسک مناسب از پیش تعیینشده، بازده صندوق به حداکثر برسد؛ حال چه املاک و مستغلات باشد و چه پروژههای صنایع غذایی. به عبارتی باید گفت سرمایهگذاری، قلب تپنده صندوق ثروت ملی ابوظبی است.
ایجاد ثروت، نشانه هایی خوش از صندوق توسعه ملی
اما تجربه ایران چیست؟ آیا میتوان به رویکرد جدید هدایت منابع ملی به طرحهای سرمایهگذاری راهبردی خوشبین بود؟
ایران دستکم ربع قرن تجربه حاصل از آزمون و خطا در هدایت درست و بهینه درآمد نفتی خود به کانالهای مفید و سالم اقتصادی دارد: با اینکه هدف، همیشه یکی بود: حفظ سرمایههای ملی، اما همیشه سوراخی در سد ذخیره پیدا میشد که درآمد محافظت شده را به کانال مصرف میفرستاد. با اینکه در مورد رویکرد آخر، یعنی سرمایهگذاری در طرحهای ماندگار البته هنوز باید انتظار کشید، ولی نشانههایی از خوش فرجامی به چشم میآید. منابع صندوق توسعه ملی با دقت به کانالهای مفید، به حال عمومی اقتصاد و تقویت کننده بنیه کلی کشور گسیل شده است. نمونه بارز آن سرمایهگذاری بخشی از این منابع توسعهای در طرحهای سودآور، چون بالادست نفت است.
ایجاد ثروت با یک ممنوعه
همانطور که عواید نفتی، سرمایه محسوب میشود و نه سود سرمایه، صندوق توسعه ملی به این باور راهبردی رسیده که سرمایه را باید به کاربست و ثروت ایجاد کرد و سود آنرا به مصرف عامه، یعنی بودجه رساند. لیک قدم اول آن است که بدانیم سرمایهگذاری، معادل بنگاهداری نبوده و البته عواید نفتی، معادل سود سرمایهگذاری نیست. به بیانی دیگر، همچنان که مالکیت میتواند از مدیریت جدا باشد، سرمایهگذاری نیز به معنای بنگاهداری نیست و به همین سیاق صندوق توسعه ملی هیچگاه به دنبال مدیریت بنگاه نبوده و حتی آن را خط قرمز خود میداند.
بهطور خلاصه:
- درآمدهای نفتی عملا" سرمایه است و نه ثروت و یا سود سرمایه گذاری
- هر سرمایه گذاری منجر به بنگاهداری نمی شود
- مالکیت می تواند از مدیریت جدا باشد
- رابطهی نفت-بودجه-صندوق باید بشود نفت-صندوق-بودجه
هر چند هنوز حجم سرمایهگذاریهای صندوق توسعه ملی، به اندازه صندوقهایی چون نروژ و ابوظبی بزرگ نشده، اما چشم انداز مثبتی دارد؛ هم از نظر حجم و هم از جنبهی ماهیت و سرنوشت.
تبدیل درآمد ارزی نفت و گاز به طرحهای سرمایهای، ماندگار و درآمدزا، اگر روزی به نقطهی قابل توجه برسد و روندی دایمی شود، اقتصاد ما از یک گردنهی سخت گذشته است.
ما در صندوق توسعه ملی، راه سختی را در پیش رو داریم."
روابط عمومی صندوق توسعه ملی