ایران در شمار 10 کشور دارای بالاترین نرخ تورم
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز):براساس آمار صندوق بینالمللی پول، ایران در چند سال اخیر همواره درشمار ۱۰ کشور دارای بالاترین نرخ تورم در دنیا بوده است. طبق آمار رسمی بانک مرکزی، نرخ تورم ایران در سال۱۳۹۰ معادل ۵/۲۱ درصد بوده است. در این گزارش نرخ تورم هریک از استانهای کشور در سال۱۳۹۰ بررسی میشود. این کار کمک میکند تا استانها براساس نرخ تورم آنها رتبهبندی شوند.
به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز):به نقل از دنیای اقتصاد ،طبعا استانهایی که نرخهای تورم بالاتری را نسبت به سایر استانها تجربه کردهاند، اثرات منفی تورم در آنها بیشتر بروز میکند.
در عین حال نرخ تورم استانهای کشور در فروردین۱۳۹۱ (آخرین آمار موجود در سایت رسمی بانک مرکزی ایران) بررسی میشود.طبق دادههای آماری و جداول مربوط به نرخ تورم استانهای کشور در سال۱۳۹۰، استان خراسان جنوبی با تورم ۲۸ درصدی، بالاترین تورم را در میان استانهای کشور تجربه کرده است و استان گیلان با تورم ۵/۱۷ درصدی، پایینترین نرخ تورم را داشته است.
استان تهران نیز با تورم ۲/۱۹ درصد، نسبت به اغلب استانها تورم پایینتری را تجربه نموده است.بنا به این آمار در سال ۹۰ استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، ایلام، آذربایجان غربی، زنجان، هرمزگان، قم، کرمانشاه، کردستان، کرمان، سمنان، همدان، یزد، قزوین، اردبیل، چهارمحال و بختیاری و مرکزی به ترتیب دارای تورم بیشتر بوده و نرخ تورمشان از نرخ میانگین کشور که ۵/۲۱ درصد بود، بیشتر بوده است.همچنین استانهای گیلان، کهکیلویه و بویر احمد، خوزستان، بوشهر، تهران، فارس، لرستان، مازندران، گلستان و اصفهان به ترتیب با کمترین تورمها، از نرخ میانگین تورم کل کشور (۵/۲۱ درصد) دارای نرخ تورم پایینتری بودهاند.
همچنین مطابق اطلاعات آماری و جداول مربوط به نرخ تورم استانهای مختلف کشور در فروردینماه سال۱۳۹۱، استان کردستان با تورمی بالغ بر ۹/۴ درصد، رتبه نخست بیشترین نرخ تورم ماهانه را به خود اختصاص داده است و استان قم با تورم ۹/۰ درصدی با کمترین نرخ تورم ماهانه در انتهای جدول قرار دارد. استان تهران نیز با تحمل نرخ تورم ۲ درصدی در فروردینماه، یکی از کمتورمترین استانهای کشور محسوب میشود.
طبق دادههای تورم ماهانه در این ماه از سال ۹۱، پنج استان با بیشترین نرخ تورم در کشور به ترتیب استانهای کردستان، مرکزی، فارس، اردبیل و کرمانشاه و پنج استان با کمترین نرخهای تورم ماهانه هم به ترتیب استانهای قم، ایلام، خراسان رضوی، یزد و تهران بودهاند.
شاخصهای قیمتی به تفکیک دهکهای درآمدی بررسی شاخصهاي قيمتی و نرخ تورم نیز به تفكيك دهكهاي درآمدي منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، نشان میدهد در فاصله سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۹، هزينههاي زندگي خانوارهاي كم درآمد شديدتر از خانوارهاي پردرآمد افزايش يافته است. به عبارت دیگر فشارهاي تورمي كه خانوارهاي با درآمد پايين با آن دست و پنجه نرم کردهاند، شديدتر از فشارهاي تورمي بوده است كه خانوارهاي با درآمد بالا با آن مواجه بودهاند؛ اما چه عواملی موجب ایجاد فشارهاي تورمي دهكهاي مختلف درآمدي و بالا رفتن شديدتر هزينه زندگي خانوارهاي كم درآمد نسبت به خانوارهاي پردرآمد شده است؟
تورم میانگین و دهکهاي درآمدی بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، ميانگين نرخ تورم در سالهای ۸۲ تا ۸۹ حدود ۱۵درصد بوده است؛ در این میان ميانگين نرخ تورم به تفكيك دهكهاي درآمدي از دهك اول (کم برخوردار) تا دهك دهم (برخوردار) نزولي بوده و دهك اول با بالاترين نرخ تورم و دهك دهم با پايينترين نرخ تورم روبهرو بوده است. به طور مثال در حالي كه ميانگين نرخ تورم براي دهك اول حدود ۵/۱۶ و دهك دوم ۱۶ درصد بوده است، ميانگين نرخ تورم براي دهك نهم ۶/۱۳ درصد و براي دهك دهم ۲۵/۱۲ درصد بوده است. با این حساب طي سالهاي ۱۳۸۹-۱۳۸۲، فشار تورمي كه دهك اول درآمدي با آن مواجه بوده، بهطور ميانگين ۵/۴ درصد بيش از فشار تورمي بوده كه دهك دهم درآمدي با آن مواجه بوده است.
تورم سالانه و دهکهای درآمدی بررسي روند سالانه نرخ تورم به تفكيك دهكهاي درآمدي نيز نشان ميدهد كه طي سالهاي ۱۳۸۹-۱۳۸۲، نرخ تورم براي دهك اول به صورت متوالي بالاتر از نرخ ميانگين تورم بوده در حالي كه نرخ تورم براي دهك دهم، پايينتر از نرخ ميانگين تورم بوده است. بيشترين اختلاف ميان نرخ تورم دهك اول و دهم در سالهاي ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ رخ داده است. در سال ۱۳۸۶، در حالي كه نرخ تورم براي دهك دهم برابر ۳/۱۳ درصد بوده، نرخ تورم دهك اول درآمدي برابر ۷/۱۹ درصد بوده است كه ۴/۶ واحد درصدي اختلاف است. در سال ۱۳۸۷ نيز در حالي كه نرخ تورم براي دهك دهم برابر ۸/۲۱ درصد بوده، نرخ تورم دهك دهم برابر ۲۹ درصد بوده كه اختلاف ۲/۷ واحد درصدي را نشان ميدهد. بر این اساس تورم بر گروههای کم درآمد هزینههای بیشتری در مقایسههای با گروههای برخوردار تحمیل کرده است.
نسبت تورم در دهکهای اول به دهم بر اساس این گزارش نسبت شاخص قيمت سبد مصرفي دهك اول درآمدي به دهك دهم درآمدي در سالهاي ۱۳۸۹-۱۳۸۱، طي يك روند صعودي، از یک در سال ۱۳۸۱ به حدود ۴/۱ در سال ۱۳۸۹ افزايش يافته است. به عبارت دیگر، هزينه زندگي دهك اول درآمدي طي اين دوره حدود ۴۰ درصد بيش از هزينه زندگي دهك دهم درآمدي افزايش يافته است.
در مجموع شواهد واقعي مربوط به شاخص قيمتها و نرخ تورم به تفكيك دهكهاي درآمدي در اقتصاد ايران نشان میدهد كه خانوارهاي دهكهاي پايين درآمدي با فشارهاي تورمي بالاتري نسبت به خانوارهاي دهكهاي بالاي درآمدي مواجه بوده و هزينههاي زندگي آنها با سرعت بيشتري طي زمان افزايش يافته است.
دلایل فشارهاي تورمي بر دهكهاي پايين درآمدي اما چه عواملی فشارهاي تورمي شديدتر بر خانوارهاي دهكهاي پايين درآمدي نسبت به خانوارهاي دهكهاي بالاي درآمدي ایجاد میکند؟ روشن است كه بايد عوامل تفاوت فشارهاي تورمي بر خانوارهاي دهكهاي درآمدي مختلف را در تفاوت ميان تركيب سبد مصرفي خانوارهاي دهكهاي مختلف درآمدي جستوجو کرد.
عامل اول مربوط به سهم بالاتر كالاهاي خوراكي نسبت به كالاهاي غيرخوراكي در سبد مصرفي خانوارهاي كم درآمد نسبت به سبد مصرفي خانوارهاي پردرآمد است. بررسيها نشان ميدهد كه در سبد مصرفي پايه مركز آمار ايران، سهم كالاهاي خوراكي در سبد مصرفي خانوارهاي دهك اول برابر ۵/۳۷ درصد و در سبد خانوارهاي دهك دهم برابر ۵/۲۳ درصد است. علاوه بر اين بررسي شاخص قيمت گروههاي كالايي در سالهاي ۱۳۸۹-۱۳۸۲ نشان ميدهد كه در مجموع افزايش شاخص قيمت گروه خوراكيها بيش از افزايش شاخص قيمت گروه غيرخوراكيها بوده است.
در واقع بررسي قيمت نسبي گروه خوراكيها به غيرخوراكيها نشان ميدهد كه اگرچه طي سالهاي ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ شاخص قيمت گروه خوراكيها و غيرخوراكيها تا حدودي به يك نسبت افزايش يافته و قيمت نسبي سبد خوراكي به سبد غيرخوراكي در محدوده «یک» تقريبا ثابت بوده است، اما از سال ۱۳۸۷ شاخص قيمت گروه خوراكيها با سرعت بيشتري نسبت به شاخص قيمت گروه غيرخوراكي افزايش يافته است، به نحوي كه در سال ۱۳۸۹، قيمت نسبي گروه خوراكي به غيرخوراكي به مرز ۳/۱ نزديك شده است به عبارت ديگر در مجموع طي سالهاي ۱۳۸۹-۱۳۸۲ شاخص قيمت گروه خوراكيها حدود ۳۰ درصد بيش از شاخص قيمت گروه غيرخوراكيها افزايش يافته است؛ بنابراين با توجه به افزايش شديدتر شاخص قيمت گروه خوراكيها نسبت به شاخص قيمت گروه غيرخوراكيها، يكي از عوامل افزايش شديدتر شاخص قيمت سبد مصرفي خانوارهاي دهكهاي پايين درآمدي نسبت به شاخص قيمت سبد خانوارهاي دهكهاي بالاي درآمدي، بالاتر بودن سهم گروه خوراكيها در سبد مصرفي خانوارهاي كم درآمد نسبت به خانوارهاي پردرآمد است.
البته اين عامل تنها از سال ۱۳۸۷ به بعد نقش موثري در افزايش شديدتر هزينه زندگي دهكهاي پايين درآمدي نسبت به دهكهاي بالاي درآمدي داشته است و در نيمه اول دهه هشتاد عملا اثر محسوسي در اين مورد نداشته است.
تفاوت در ترکیب سبد مصرفی دهکهای مختلف بررسي دقيقتر شاخص قيمت گروههاي كالايي براي دهكهاي درآمدي نشان ميدهد كه عامل اصلي افزايش شديدتر شاخص قيمت سبد مصرفي خانوارهاي دهكهاي پايين درآمدي نسبت به شاخص قيمت سبد خانوارهاي دهكهاي بالاي درآمدي، تفاوت در تركيب سبد مصرفي غيرخوراكي در دهكهاي درآمدي و افزايش شديدتر شاخص قيمت سبد مصرفي غيرخوراكي گروههاي كم درآمد نسبت به گروههاي پردرآمد است. در نمودار، روند نسبت شاخص قيمت دهك اول به دهك دهم براي شاخص كل، شاخص خوراكيها و شاخص غيرخوراكيها طي سالهاي ۱۳۸۹-۱۳۸۲ نشان داده شده است.
بر اساس این نمودار، نسبت شاخص قيمت دهك اول به دهك دهم براي گروه غيرخوراكيها از يك در سال ۱۳۸۱ به حدود ۵/۱ در سال ۱۳۸۹ رسيده است؛ در حالي كه اين نسبت براي گروه خوراكيها از ۱ به حدود ۱/۱ رسيده است. با این حساب عامل اصلي افزايش حدود ۴۰ درصدي نسبت شاخص قيمت دهك اول به دهك دهم، افزايش حدود ۵۰درصدي نسبت شاخص قيمت گروه غيرخوراكي دهك اول به دهك دهم است. علت اين امر نيز تفاوتهاي گسترده در تركيب سبد مصرفي غيرخوراكي گروههاي پايين درآمدي و بالاي درآمدي است.
در واقع از آنجا كه سهم كالاهاي ضروري در سبد مصرفي غيرخوراكي دهكهاي پايين درآمدي بسيار بيشتر از سهم كالاهاي ضروري در سبد مصرفي غيرخوراكي دهكهاي بالاي درآمدي است و با توجه به اينكه افزايش قيمت كالاهاي ضروري شديدتر از افزايش قيمت كالاهاي لوكس بوده است، افزايش شاخص قيمت سبد مصرفي غيرخوراكي خانوارهاي كم درآمد، بيش از خانوارهاي پردرآمد بوده است.
اگرچه شاخص قيمت كالاهاي ضروري و لوكس در دسترس نيست، اما با توجه به شواهد، روشن است كه عامل اصلي افزايش هزينههاي زندگي خانوارهاي دهكهاي پايين درآمدي، در وهله اول سهم بيشتر كالاهاي ضروري نسبت به كالاهاي لوكس در سبد مصرفي غيرخوراكي خانوارهاي كم درآمد نسبت به خانوارهاي پردرآمد بوده و در وهله دوم سهم بيشتر كالاهاي خوراكي نسبت به كالاهاي غيرخوراكي در سبد مصرفي خانوارهاي كمدرآمد نسبت به خانوارهاي پردرآمد است.
در مجموع، طي سالهاي ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۷، افزايش شديدتر شاخص قيمت سبد مصرفي غيرخوراكي خانوارهاي كم درآمد نسبت به خانوارهاي پردرآمد به دليل افزايش قيمت شديدتر كالاهاي ضروري نسبت به قيمت كالاهاي لوكس و سهم بالاتر كالاهاي ضروري در سبد مصرفي غيرخوراكي دهكهاي پايين درآمدي نسبت به دهكهاي بالاي درآمدي، عامل اصلي و مسلط در افزايش شديدتر هزينههاي زندگي خانوارهاي كم درآمد بوده است.
در حالي كه در سالهاي ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، روند افزايش نسبت شاخص قيمت سبد مصرفي غيرخوراكي دهكهاي پايين درآمدي به دهكهاي بالاي درآمدي تقريبا متوقف شده است و در نتيجه در اين سالها، اثر اين عامل در افزايش شديدتر هزينه زندگي خانوارهاي كم درآمد به پردرآمد، تقريبا به صفر رسيده است.
در مقابل در سالهاي ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، افزايش شديدتر شاخص قيمت گروه خوراكي به غيرخوراكي با توجه به سهم بالاتر كالاهاي خوراكي در سبد مصرفي خانوارهاي كم درآمد نسبت به پردرآمد، به عامل اصلي و مسلط در افزايش شديدتر هزينههاي زندگي خانوارهاي كم درآمد نسبت به خانوارهاي پردرآمد تبديل شده است.