دست خالی آخوندی برای بافت های فرسوده
بر اساس مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری، مجموعه محلاتی که بیش از 50 درصد آنها ریزدانه، نفوذناپذیر و فاقد استحکام مهندسی باشند، با عنوان بافت فرسوده تعریف شده اند.
بافتهای فرسوده از جمله پارامترهای مهم در زندگی شهری هستند. مناطقی که رسیدگی نکردن به آنها میتواند منشا بسیاری از فجایع انسانی باشد و بسترهای لازم برای بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی را فراهم کند. بافتهای فرسوده در پایتخت کشورمان یعنی تهران آماری نگران کننده دارد. بنابر صحبتهای عبادالله فتح اللهی مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران 3768 هکتار از مساحت تهران را بافت های فرسوده در بر گرفته است و این یعنی چیزی در حدود 5 درصد از مساحت بزرگترن کلانشهر ایران. فتح اللهی در ادامه میگوید: «یک و نیم میلیون نفر از جمعیت پایتخت ساکن بافت های فرسوده هستند.» و اینجاست که نگرانیها افزایش مییابد. مقایسه این دو آمار نشان میدهد که بیش از پانزده درصد جمعیت تهران در مناطقی با بافت فرسوده و ناایمن زندگی می کنند. اما دقت به این موضوع که پانزده درصد از جمعیت در مساحت پنج دردصدی بافتهای فرسوده زندگی میکنند عمق فاجعه را نمایان تر میکند و نشان میدهد مناطق دارای بافت فرسوده دارای بافت جمعیتی متراکمی نیز هستند. فتح اللهی به عنوان یکی از مسئولین ذیربط در مسئله بافتهای فرسوده آمار دیگری ارائه میکند و میگوید: «حدود 205 هزار پلاک از یک میلیون پلاک موجود در شهر تهران در بافت های فرسوده واقع شده است.» و این یعنی بیش از 20 درصد از پلاکهای پایتخت بر دیواره های ساختمانهایی با بافت فرسوده کوبیده شده است. موضوع بافتهای فرسوده همواره با موضوع زلزله و خطرهای آن گره خورده است. محاسبههای بسیاری در مورد آمار تلفات زلزلههای احتمالی در این مناطق وجود دارد. مدیر دفتر زلزله شناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به وجود بیش از 50 گسل کوچک و فرعی در کنار سایر گسلهای بزرگ و شناخته شده شهر تهران میگوید: «متاسفانه وضعیت بافتهای فرسوده تهران به گونهای است که نیازی به زلزله 7 ریشتری برای تخریب نیست؛ بسیاری از خانههای موجود در این بافتها با یک زلزله 6 ریشتری هم تخریب میشوند و فرو میریزند.» این مقام مسئول در حوزه بافتهای فرسوده در پاسخ به این پرسش که کدام مناطق تهران در حادترین وضعیت از نظر آسب پذیری در برابر زلزله هستند اظهار داشت که: «مناطق متعددی از تهران دچار این وضعیت است؛ بیش از 50 درصد منطقه 10 بین نواب تا جنوب میدان آزادی و جنوب غرب تهران، مناطق 11، 12 ، 13 و 14 نیز دارای بافت آسیب پذیر در برابر زلزله، ریزدانگی، جمعیت بالا و خانههایی با عدم رعایت مقررات ملی ساختمان است که خطرات فراوانی برای خانه های واقع در این بافتها در صورت وقوع زلزله در پی خواهد داشت.» شاید به جرأت به توان گفت منطقه 10 تهران یکی از اسفبارترین شرایط را از نظر بافت فرسوده دارد. تنگی معابر این منطقه قطعا در زمان وقوع حوادث امدادرسانی را با اخلال مواجه خواهد کرد. جدای از مسئله زلزله بارها در این مناطق دیده شده است که مصدومی به علت عدم دسترسی آمبولانس چند صدمتر را روی برانکارد طی کرده تا به خیابان اصلی برسد. در همین زمینه و در آماری مربوط به سال 91 معاون وقت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در دیدار از بافتهای فرسوده منطقه ۱۰ اعلام کرد: « ۵۲ درصد از شبکه معابر این منطقه، معابر محلی با عرض کمتر از ۶ متر و ۶۲ کیلومتر این معابر کوچههای زیر ۲ متر هستند و در صورت وقوع زلزله نیمی از معابر منطقه ۱۰ غیر قابل دسترس و امدادرسانی به آنها غیر ممکن خواهد بود». سید جعفر تشکری هاشمی با بیان این مطلب افزود: «منطقه ۱۰ از بافتهای ریز دانه و متراکم شکل گرفته و ۴۵۰ هکتار از ۸۱۷ هکتار وسعت آن را بافتهای فرسوده تشکیل میدهند که از این میان ۲۵۰ هکتار بسیار فرسوده هستند که رقم بسیار نگران کنندهای است.» حال پس از شنیدن این آمار در خصوص تنگی معابر منطقه 10 تهران باید فکر کرد که اگر در این مناطق خانه ای طعمه حریق شود چاره چیست؟ و متاسفانه برای آن جوابی وجود ندارد مگر آنکه خانه آنقدر بسوزد تا خودش خاموش شود. اما جدای از مسئله وقوع زلزله و آسیبهای آن، معضل دیگری که در این گونه مناطق وجود دارد مسئله ناهنجاری های اجتماعی است. شاید باورپذیر نباشد در شهر تهران و در کنار برجهای پرتمتراق و سر به فلک کشیده اش خانههایی با مساحت 30 یا 40 متر همزمان به دو یا چند خانوار اجاره داده شود. اما فضای برخی از بافتهای فرسوده شهر این مسئله را فراهم کرده است. خانه هایی که در زمینهایی با متراژهای زیر 50 متر ساخته شده اند و با وجود یک آشپزخانه کوچک و حمام و دستشویی های مشترک، هر اتاق آن به یک خانواده اجاره داده میشود. ساکنین این خانه ها هم عمدتا از مهاجرین کشورهایی مثل افغانستان هستند. بی شک زندگی در این خانهها از روی اجباری است؛ اجباری که در سایه مهاجرتها صورت می پذیرد. بی توجهی به روستاها و شهرهای کوچک و نبود شغل مناسب و گسیل شدن بیکاران ایرانی و افغانی به تهران یک از علل جمعیت بالای این مناطق است. برخی خانه های بافت فرسوده را می توان با پنج میلیون به عنوان پول پیش و ماهانه 300 هزار تومان اجاره کرد. طبیعی است مبالغ این چنینی زمینه حضور خلافکارها و بذهکاران را در این مناطق فراهم می کند. چه بسیار خانواده هایی که از حضور پر تعداد معتادان در این مناطق و از درگیری های وقت و بی وقت آنها آزرده خاطرند. همه اینها بخشی از معضلات مربوط به بافتهای فرسوده در تهران بود. اما نباید از موضوع بافت فرسوده در شهرستان ها هم غافل شد. معضلی که به علت نبود تحقیقات کافی، اطلاعات دقیقی از آن در شهرستان وجود ندارد. هرچند مدتی است که مسئله بافت فرسوده مشهد مورد مطالعه قرار گرفته است. مناطقی که به علت حضور پرتعداد زائران در صورت بروز حادثه تلفات جبران ناپذیری به بار خواهد آورد. در گزارشهای مختلف آمده است که 32 دستگاه در زمینه بافتهای فرسوده مسئولیت دارند اما بی شک مهم ترین آنها وزارت راه مسکن و شهرسازی است. اکنون این سوال در ذهن ایجاد می شود که آقای عباس آخوندی که سکان دار این وزارت خانه در دولت تدبیر و امید هستند چه اقداماتی در این زمینه داشته اند و چه تدبیری برای آن اندیشیده اند؟ که متاسفانه پاسخ قانع کننده و مناسبی در جواب این سوال وجود ندارد. 14 مهر سال 1392 یعنی درست چند روز پس از آغاز به کار دولت تدبیر و امید روابط عمومی اداره کل راه وشهرسازی استان تهران به عنوان یکی از ادارات زیر مجموعه وزارت راه، مسکن و شهرسازی از راه اندازی سامانه اطلاعات بافت فرسوده شهری در سایت اداره کل راه وشهرسازی استان تهران خبر داد. از جمله سرفصلها قابل مراجعه در این سایت می توان به معرفی-پایگاه داده ای طرحها و برنامه های شهری- طرحهای مطالعاتی بافت فرسوده- برنامه های مطالعاتی توانمد سازی سکونتگاههای غیر رسمی، قوانین و دستورالعمل ها، مقالات و پژوهش های مرتبط، کتابها ونشریات، تصاویر، آرشیو و واژه نامه تخصصی اشاره کرد. متاسفانه علی رغم ادعای چندین باره از سوی اداره مذکور در مورد اینکه دائما این سایت به روز رسانی میشود اما سایت مربوط به این سامانه در حال حاضر از دسترس خارج شده است. در ادامه راه وزارت عباس آخوندی و در نخستین روزهای سال 1393 اداره بافتهای فرسوده شهری سرپرست جدید خود را دید و مهندس ابوالفضل سید اسدالله هزاوه با ابلاغی از طرف مدیرکل راه و شهرسازی استان تهران به سرپرستی اداره مذکور انتخاب شد. از جمله اقدامات وی می توان به انجام مبادله تفاهم نامه شش جانبه همکاری بین بخشی در حوزه بافت فرسوده تهران در اسفند 94 اشاره کرد که بعد از گذشت شش ماه تهرانی ها همچنان منتظر اثر قابل ذکر آن در نوسازی بافت های فرسوده هستند. اما شاید مهم ترین اقدام وزارت تحت مدیریت عباس آخوندی در زمینه بافت های فرسوده ارائه تسهیلات نوسازی به بافتهای فرسوده باشد. خبر مربوط به ارائه این تسهیلات تیرماه سال جاری مخابره شد و مقرر شد دولت برای ساخت و ساز هر واحد مسکونی در بافت فرسوده تهران ۵۰ میلیون تومان تسهیلات ارائه کند. اما ارائه این تسهیلات اگرچه امری مطلوب است اما به نظر نمی تواند خیلی راه گشا باشد چرا که سقف ارائه تسهیلات طوری در نظر گرفته شده است که با وجود شمار بالای واحدهای موجود در بافت های فرسوده کلانشهرهای مختلف، فقط 50 هزار واحد از سراسر کشور می توانند از این وام استفاده کنند. این موضوع زمانی بهتر قابل درک است که عدد 50 هزار سهمیه وام در کل کشور، در مقابل 205 هزار پلاک موجود در بافت فرسوده تهران قرار بگیرد. در زمینه اثرگذاری همین تعداد از تسهیلات 50 میلیونی هم بی شک نقش شهرداری تهران هم بسیار پررنگ بوده است. جایی که شهرداری تهران متعهد به پرداخت ۱۰ درصد باقیمانده نرخ این تسهیلات شده تا با مساعدت وزارت راه این تسهیلات برای تهرانیها جنبه قرض الحسنه پیدا کرده و آنها را از پرداخت سودهای کلان معاف کند. مسئله بافت فرسوده از جمله مهم ترین معضلات حال حاضر کلان¬شهرهای کشور است که بی تردید مهم ترین متولی آن وزارت راه مسکن و شهرسازی و شخص آقای آخوندی به عنوان وزیر است. اقدامات حداقلی صورت گرفته در طی سه سال گذشته بیانگر توجه اندک به این معضل است. معضلی که شاید با یک زلزله کوچک به یک فاجعه و بحران ملی تبدیل شود. پس بهتر از علاج واقعه را قبل از اتفاق کرد و زودتر از حادثه برای بافت های فرسوده فکری کرد. منبع:عصر امروز