سازمان و جایگاه آن در ایران امروز
یاداشت به قلم امیر رضا خلیلی
سازمان با توجه به نوع کاربرد آن تعاریف مشخصی دارد و نظریه پردازان هر یک به گونهای متفاوت سازمان را تعریف کردهاند اما در یک تعریف کلی می توان گفت ؛ سازمان، یک نهاد مستقل و همچنین ماهیت اجتماعی است که ساختار، اهداف و مرز مشخصی داشته و در محیطهای گوناگون کاربردهای متفاوتی دارد. بنگاههای اقتصادی (شرکتهای تجاری)، سازمانهای دولتی، سازمانهای غیردولتی و سازمانهای ائتلافی نمونه هایی از یک سازمان هستند. چهاررکن اساسی که در تعریف سازمان لحاظ شده عبارتند از: - نهاد اجتماعی، به معنی آن که ازمردم وگروه های اجتماعی تشکيل می شود. - هدفمندی،به معنی وجود ماموريت ورسالت مشخص - ساختارآگاهانه،به معنی وجود ارتباط وهماهنگی مشخص بين دواير وبخش های سازمان - مرزهای سازمان، که تعيين کننده عوامل درونی وبيرونی سازمان هستند. در حقیقت رسالت یک سازمان علت وجودی وعامل اصلی تاسيس آن و بيانگر ماهيت ،فلسفه وجودی واهداف سازمان است. امروزه سازمان های بسياری با رسالت واهداف متفاوت شکل میگيرند که این اهداف مشخص و تعریفشدهاند. این اهداف توسط مدیران وضع میشوند و در قالب اهداف خرد شده به اطلاع زیردستان میرسد و به عنوان مقصدی مشترک که همه رفتارها باید در جهت آن تنظیم شود مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه سازمان دارای ساختار اجتماعی رسمی است رفتارهای مورد انتظار و قوانین حاکم بر رفتار در تکتک پستها و مشاغل سازمانی تعریف شده است و هر کس آن پست را اشغال کند باید مطابق با رفتارهای تجویزی عمل کند. در این میان اگر کسی بخواهد خارج از محدوده وظایف تعریف شده خود فعالیت کرده یا در فعالیت بخشهای دیگر دخالت کند نمی توان انتظار داشت تا آن سازمان در رسیدن به اهداف خود موفق عمل نماید. در واقع سازمان همچون ماشینی است که توسط مدیر یا مالک با هدفی خاص طراحی میشود و اجزای آن طوری طراحی و کنار یکدیگر قرار گذاشته میشوند که به کسب هدف کمک کنند. تعریف سازمان در ایران بر اساس تعریف حسن خورسند- تحلیلگر اقتصادی؛در نظام اداری ایران، سازمان به نهادی دولتی گفته میشود که وظایفی تخصصی دارد و بر همین اساس بهتر است که استقلال نسبی داشته باشد تا وظایف تخصصی خود را بهدور از گرفتاریهای سیاسی دنبال کند. همچنین به گفته برخی از تحلیلگران ، سازمان به مثابه ظرفی است که شکل، محتوا و گنجایش آن باید متناسب با مظروف تعیین شود. مظروف سازمان دولتی از وظایف دولت نشأت می گیرد. وظایف دولت را قانون اساسی تعیین می کند. اگر معیار عقلانیت (Rationality) در کشور حاکم باشد، در این صورت هم رعایت قانون در جامعه اهمیت می یابد و هم سازماندهی براساس تعقل صورت می گیرد. به عبارت دیگر در چنین جامعه ای، دولت آن چیزی را که وظیفه اش است انجام می دهد و برای انجامش آنچنان ظرفی انتخاب می کند که واقعا مناسب است. پس بین سازماندهی و وظایف ارتباط تنگاتنگ است و عقلانیت حکم می کند که با رعایت اصول اقتصادی (یعنی بهینه یابی) این سازماندهی انجام و وظایف دولت نیز در ظرف مناسب انجام گیرد. در ایران معاصر براساس مدارک موجود، اولین سازماندهی دولت به شکل نوین، در زمان ناصر الدین شاه قاجار انجام گرفته است. در این سازماندهی نظام اداری کشور در قالب 11 وزارتخانه که در رأس آنها پادشاه و صدر اعظم قرار داشت به انجام امورات مختلف مرکز و ولایات می پرداخت.