هفتادودومین سالروز نکبت صهیونیستی
روز پنجشنبه مصادف با هفتادودومین سالگرد تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ است که فلسطینیها از این روز به عنوان "روز نکبت" یاد میکنند.
به گزارش خبرنگار شمانیوز و به نقل از ایسنا : در حالیکه اسرائیلیها تاریخ ۱۴ مه را به عنوان روز تشکیل این رژیم جشن میگیرند اما فلسطینیها از این روز به عنوان روز نکبت و روزی که با رانده شدن آنها از خانهها و زمینهایشان، اعمال شرایط اقتصادی وخیم، تحقیر و از بین رفتن اموال آنها همراه شد، یاد میکنند؛ رخدادهایی که مجموع خسارتهای آن برای این فلسطینیها به بیش از ۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است. جنگی که کمی بعد از اعلام تشکیل اسرائیل به راه افتاد منجر به آواره شدن بسیاری از فلسطینیهایی که جمعیتشان در آن زمان حدود یک و نیم میلیون نفر بود، شد. بسیاری از این فلسطینیها از ترس درگیریها و جنایتهای بالقوه یهودیان فرار کرده و آواره شدند و تعداد زیاد دیگری نیز به این بهانه که تهدیدی برای مالکان یهودی جدید زمینهای خود به حساب میآمدند از این اراضی رانده و اخراج شدند.
هرچند که مناقشه زیادی بر سر تعداد فلسطینیهای آواره شده وجود داشته اما دست کم برآورد میشود که ۶۰۰ هزار فلسطینی به دلیل جنگی که در گرفت از خانههایشان رانده و آواره شدند. بیش از یک پنجم این فلسطینیها به کلی اراضی اشغال شده توسط دولت جدیدالتاسیس را ترک کرده و به کشورهایی نظیر لبنان، سوریه، مصر و عراق مهاجرت کردند.
فرار برای حفظ جان
در داخل اراضی اشغالی نیز بیش از ۲۰۰ هزار فلسطینی از درگیریها فرار کرده و به همراه خانوادههایشان به کرانه باختری رفتند و گروهی دیگر نیز که تعداد آنها ۱۶۰ تا ۱۹۰ هزار نفر برآورد شد، به نوار غزه رفتند. اسرائیل تا سال ۱۹۶۷ در این مناطق حضورش را تحمیل نکرده بود.
سلیمان ابوناموس، مستقر در اردوگاه آوارگان فلسطینی جبالیا که یکی از بزرگترین اردوگاههای این آوارگان در نوار غزه به حساب میآید یکی از این فلسطینیها است. او در سال ۱۹۱۰ در شهر بئر السبع در جنوب فلسطین به دنیا آمد و در آنجا خانوادهاش صاحب یک زمین کشاورزی نسبتاً بزرگ بودند. پس از آنکه نیروهای نظامی اسرائیل حمله به این شهر را با هدف ایجاد یک کوریدور از صحرای نقب به مابقی اسرائیل و همچنین قطع کردن دسترسی ارتش مصر از سمت جناح شرقی شروع کردند، ابو ناموس تصمیم به فرار از این شهر گرفت. او به خاطر میآورد: با بمباران شهر توسط نیروهای اسرائیلی چند تن از اعضای خانواده من کشته شدند، بنابراین خانواده من تصمیم به فرار گرفت. ما حدود چهار روز با الاغ و شتر در حال سفر کردن بودیم تا به بیت حانون واقع در بخش شمالی نوار غزه رسیدیم و در آنجا سه هفته سکونت کردیم تا به اردوگاه جبالیا منتقل شدیم.
او در جبالیا متکی به کمکها و پولهای دریافتی از جانب آژانس کار و امداد آوارگان فلسطینی سازمان ملل موسوم به آنروا بود؛ آژانسی که با آوارگان فلسطینی تعامل داشته و به آنها مکان زندگی و سالی سه بار کمکهای معیشتی میداد.
به خاطر آوردن زمانهای بهتر
ابوناموس که هم اکنون در فقر شدید زندگی میکند، روزهایی را به یاد میآورد که زندگیاش پر نعمت بود و با درد و رنج درباره آن روزها حرف میزند. او میگوید: خانواده من زمینها و مزرعه بزرگی که به هنگام شروع جنگ آماده کشت بود، داشتند. فرار کردن و پشت سر گذاشتن هر آنچه که داشتیم ضررهای مالی بزرگی به بار آورد که ما هرگز نتوانستیم آنها را دوباره رفع کنیم.
این در حالی است که ابوناموس تنها نیست. برآورد شده که ارزش داراییهایی که فلسطینیها در سالهای ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ از دست دادند، معادل ۵۷.۸ میلیارد دلار بر طبق ارزش دلار سال ۱۹۴۸ بوده است. تا به امروز اسرائیل هرگز غرامتی به فلسطینیها به خاطر ضرر و زیانهایی که به آنها وارد کرد، نداده است.
ابوناموس اظهار میدارد: در سال ۱۹۷۵یکبار که به هنگام کار در اسرائیل به بئر السبع سفر کردم، کنجکاو شدم ببینم چه چیزی از اموال من باقی مانده است. هیچ چیز شبیه آنچه که ما پشت سر رها کردیم، نبود. اسرائیلیها یک مزرعه کیبوتص روی زمین من ساخته بودند و جای کشاورزان فلسطینی خانواده من را کشاورزان یهودی گرفته بودند.
دیگر به عقب باز نمیگردیم؟
بعد از بروز اولین انتفاضه در سال ۱۹۸۷ اسرائیل کنترلش بر اراضی با جمعیت بزرگ فلسطینی را تشدید کرده و دستورات کلی که به فلسطینیها اجازه جابجایی آزادانه میان نوار غزه، اسرائیل و کرانه باختری میدادند را لغو کرده و به جایش احکامی برای جابجاییهای فردی همراه با اسناد و مدارک اجباری و زمان محدود اعلام کرد. موج دوم خشونتها که در زمان قیام مردمی دهه ۲۰۰۰ رخ دادند، تنشها را حتی بدتر ساختند و منجر به قدرت پیدا کردن جنبش حماس در نوار غزه و محاصره این منطقه توسط اسرائیل شدند؛ تحولاتی که باعث شد ابوناموس به این نتیجه برسد که بازگشت به زمینش تبدیل به خاطرهای دوردست شده است؛ با این حال او آماده تسلیم شدن نیست. او گفت: من به نسل جوانتر یاد میدهم که آنها باید هر آنچه که در توانشان باشد انجام دهند تا آنچه که زمانی به ما متعلق بوده را دوباره به دست بیاورند. این شاید سالهای زیادی به طول بیانجامد اما من امیدوار هستم که آن روز زمانی خواهد آمد.