حضور نظامی ایران در سوریه هم راست است هم دروغ
هنوز لازم نشده به سوریه نیرو بفرستیم
شمانیوز:کارشناس مسائل خاورمیانه با بررسی ابعاد مسئله سوریه گفت: اگر این فرمول در جهان جا بیافتد که نظامهای هوادار ایران سقوط نمیکنند، برای مردم دنیا خیلی جذاب میشود لذا ناکامی آمریکا در براندازی نظام سوریه باعث فروپاشی امپراطوری غرب در خاورمیانه و مبدأ مهمی در وضعیت سیاسی جهان است.
سعدالله زارعي كارشناس مسائل خاورميانه در دومين نشست جبهه جهاد سايبري مرصاد در تشريح آخرين تحولات سوريه اظهار داشت: اين كشور حدود 400 هزار كيلومتر مربع وسعت و 22 ميليون نفر جمعيت دارد و با برخورداري از موقعيت دريايي دو استان لاذقيه و طرطوس داراي موقعيت ساحلي هستند كه سوريه را به مديترانه وصل كرده اند.
همچنين سوريه از نظر همسايگان بيشترين مرز را با تركيه دارد و مرز دوم آن با عراق است كه تقريبا در جنوب و شرق سوريه واقع شده و همچنين با اردن و لبنان مرز دارد و فلسطين اشغالي هم در جنوب غربي سوريه داراي حدود 100كيلومتر مرز با اين كشور است بنابراين سوريه از نظر جغرافيايي به دليل ارتباط با درياي مديترانه منطقه عربي مجاورت با رژيم صهيونيستي و با تركيه بعنوان يك كشور بزرگ مسلمان غير عرب داراي موقعيت ويژه اي است و با توجه به اينكه سوريه در ارتفاعات واقع شده است و رژيم صهيونيستي در دامنه آن سوريه موقعيت برتري را ازاين لحاظ دارد.
وي افزود: سوريه دروازه جهان عرب و غرب است، در جنگ هاي بزرگ در صدر اسلام و قرون وسطي، جنگهاي صليبي و حتي قرن اخير بين مسلمانان و اروپاييها سوريه نقش كانوني داشته و همچنين نقش كليدي درباره فلسطين و بيتالمقدس كه سوريها در سال 1460 ميلادي آن به فرماندهي صلاحالدين ايوبي آزاد كردهاند و پس از تأسيس رژيم صهيونيستي نيز سوريه جنگهاي بزرگي را با هدف باز پسگيري فلسطين انجام داده و جزو معدود كشورهاي عربي كه آزادسازي فلسطين را در دستور كار خود دارد.
زارعي تصريح كرد: سوريه از نظر تاريخي نيز موقعيت ويژهاي داشته و از سال 40 تا 132 هجري مقر امپراطوري اسلامي و مركز خلافت آن بوده و اگر چه بعدها تضعيف شده اما نقطه ثقل مركزي خود را حفظ كرده، اين کشور قبلا بعنوان شامات شامل سوريه فعلي، لبنان، فلسطين، و اردن بوده و امروز هم بعنوان نقطه كانوني منطقه حرف اول را ميزند. *سوريه، عامل شکست اسراييل و آمريکا در جنگ 33 روزه كارشناس مسائل خاورميانه گفت: مسائل اين روزهاي سوريه داراي دو منشأ و مبنا و نقطه آغازين است كه به صورت شكلي و عملي هستند كه صورت شكلي آن در انقلابات كشورهاي عربي است كه مسائل سوريه را در امتداد يكي از آن كشورها قرار مي دهد اما به لحاظ عملي با ماجراي جنگ 33 روزه رژيم صهيونيستي عليه لبنان در سال 1385 -تابستان 2006- آغاز شده كه با شكست اسرائيلي ها كميته 80 نفره اي به نام لينونگراد از طرف رژيم صهيونيستي و آمريكا تشکيل شد تا عامل شكست آمريكا و رژيم صهيونيستي را در جنگ مشخص كند. شش ماه بعد از آن اين كميته گزارش خود را در دو بخش آشكار و محرمانه اعلام كرد كه درنهايت در بهمن ماه 86بخش آشكار آن منتشر شد و به صراحت يكي از عوامل پيروزي حزب الله لبنان پشتيباني جدي سوريه از نظر تسليحاتي در حين جنگ شناخته شد.
وي افزود: اين مسئله كه سوريه عامل شكست اسرائيل است در همان مقطع مشخص شد و عوامل جنگ 33 روزه تصميم گرفتند با اين عامل مهم پيروزي حزب الله را از ميان بردارند كه اين قضيه تا فروردين سال 90 كه مسائل سوريه آغاز شد و شاهد يك سلسله اقدامات خاص براي عمليات عليه سوريه بوديم ادامه داشت. *عمليات اسراييل در يونان و صحراي النقيب، بازسازي عمليات در سوريه
زارعي تصريح كرد: شش ماه قبل از آغاز انقلابات در كشورهاي عربي بين تير و مرداد 89 مانور مشترك اسرائيل و يونان و در واقع كشورهاي ناتو برگزار شد و نيروي هوايي رژيم صهيونيستي عمليات هلي برد را كه به منظور غافلگيركردن نيروهاي انساني پشت دشمن انجام مي شود صورت دادند و در همان مقطع اين سوال مطرح شد كه اين عمليات براي چه انجام مي شود و اسرائيل چرا در يونان عمليات مي كند و جغرافيايي مانور آن با منطقه تطبيق مي كند. اين منطقه شباهت زيادي به سوريه دارد و بعدها در مقالات مختلفي در ايران و جهان نوشته شد كه اين عمليات آماده سازي براي واقعيت سازي آن منطقه با سوريه است.
كارشناس مسائل خاورميانه اظهار داشت: اقدام ديگر اسرائيل برگزاري مانور جامع يك ماهه در استان جنوبي فلسطين يعني صحراي النقيب بود كه بعنوان يك محيط بزرگ جغرافيايي درنظر گرفته شده بود و در اين مانور از مليت هاي مختلف ازجمله بخشي از ضد انقلاب ايراني حضور داشتند. كما اينكه قاتل شهيد شهرياري يعني جمالي فشي در اعترافات خود گفت كه بخشي از نيروهاي ايران مخالف نظام به فلسطين اشغالي آورده شده و درآن مانورها عمليات عليه سوريه را تمرين مي كردند. اين ماجرا به حدود دو و نيم سال قبل يعني بهمن و اسفند 88 برمي گردد ضمن اينكه به غيراز اين اعترافات اسناد ديگري هست كه مانور يك ماهه النقيب در رابطه با سوريه انجام شد. آمريكايي ها به دنبال فرصت مناسبي براي اجراي اين برنامه بودند و همچنين عربستان سعودي، قطر، انگليس، فرانسه و تركيه نيز در طرح مشترك مانور با آمريكا و اسرائيل حضور يافتند و از ظرفيت آنها استفاده شد. *هماهنگي کامل اسرائيل و ارتجاع عرب در جنگ 33 روزه و 22 روزه
وي افزود: در ميانه جنگ 33 روزه و زيرجنگ رژيم صهيونيستي جان پالوتز گفت كه در اين جنگ هماهنگي كاملي با كشورهاي عربي داريم و يك كشور عربي قبل از آغاز جنگ هزينه كامل آن را به ما پرداخت كرده و در همان مقطع رسانه هاي اسرائيل مانند هاآرتص، اشاره كردند كه اين كشور عربستان سعودي است و در حالي كه اين اتهام بزرگي به عربستان بود و منتظر تكذيب اين خبر بوديم ازسوي سعوديها و نه در سطح رسانهاي و نه در سطح ديپلماسي اين مسئله تكذيب نشد لذا نشان داد كه جنگ 33 روزه در پشت پرده بسته شده است.
زارعي تصريح كرد: در همان مقطع قطريها نيز نقش دوگانهاي را بازي ميكردند و اين مسئله مورد سوال بود كه از يك طرف تلويزيون عربي الجزيره قطر پوشش خبري جنگ را به نفع مقاومت ميداد و از سوي ديگر خبرهايي مبني بر تماس دستگاههاي اطلاعاتي اسرائيل و قطر و سفر مقامات صهيونيست به دوحه ميرسيد. اين تناقض ميان رسانهها و سياست رسمي قطر يك نقشي براي اين كشور بود به اين معنا كه در سطح رسمي و سياسي از اسرائيل حمايت كند و در بخش رسانه اي و اجتماعي به دليل اينكه اصلا نمي شد افكار عرب ها را در يك جنگ اسرائيل با يك طرف عربي به نفع اسرائيل تنظيم كرد عليه رژيم صهيونيستي بود. البته صحنه طوري نشد كه با وجود نقشه يك سري تبليغات به نفع اسرائيل بتوانند از شبكه الجزيره درآن مقطع عليه مقاومت استفاده كنند اما بعدها ارتباط اطلاعاتي اسرائيل و قطر فاش شد.
كارشناس مسائل خاورميانه تصريح كرد: در جريان جنگ 22 روزه رژيم صهيونيستي عليه حماس در منطقه غزه فلسطين باز هم مسئولان اسرائيلي اعلام كردند كه ديدارهايي ميان مقامات اطلاعاتي و نظامي آنها با برخي از كشورهاي عرب در خليج عقبه اتفاق افتاده كه كشورهاي عرب شركت كننده در اين ديدار اصرار داشتند كه اسرائيل ريشه مقاومت مانند حماس و جهاد اسلامي را از فلسطين بكنند يعني اين مسئله اول خواست عربي بود و بعد خواست اسرائيلي ها. درآن مقطع اسرائيلي ها اعلام كردند كه عربستان و قطر حدود دو ميليارد دلار حتي بيش از هزينه جنگ را در اختيار اسرائيل قرار داده است اما به بركت خون و مقاومت فلسطيني ها راه به جايي نبردند اين مسئله هم ازسوي عربستان و قطر تابه امروز تكذيب نشده است. * شکست بزرگ محور عربي- غربي در سوريه
زارعي اظهار داشت: بنابراين همانها كه در جنگ 33 روزه و 22 روزه عليه مقاومت قرار گرفتند مسئله اسقاط نظام سوريه را در دستور كار قرار دادند و برنامههاي خود را براي چنين روزي آماده كردند لذا در صحنه عمل قطر، عربستان، تركيه و رژيم صهيونيستي بعنوان محور منطقه و آمريكا، فرانسه و انگليس بعنوان محور خارجي از 16 ماه پيش مخصوصا از مهرماه سال 90 به اين طرف كه عمليات نظامي در كشور سوريه آغاز شد همه ظرفيتهاي خود را بهصورت علني به صحنه آورده و با جسارت زياد وارد اين عرصه شدند تا به هر قيمتي نظام سوريه سقوط كند.
وي افزود: ملك عبدالله پادشاه عربستان در يك جلسه رسمي صحبت از دادن يك هزار و 200 ميليون دلار براي ساقط كردن نظام سوريه و قطريها نيز ميلياردها دلار كسب كردند و اخيرا نيز 22 ميليارد دلار پول دادند تا در پروژه هاليوودي درشهر نوادا آمريكاييها يك دمشق كامل را از لحاظ ساختمان ها، خيابان ها، نحوه نفوذ فرار وضربه زدن به اين مراكز را درفضاي واقعي بازسازي كنند و با وجود افشاي اين خبرها بازهم قطري ها آن را تكذيب نكردند و معلوم است كه اينها خيلي بيشتر از اين پول مي دهند. البته اين پول هاي حرام نتوانسته خيلي معجزه كندو نظام سوريه را ساقط كند. اين مسئله در رسانه ها افشا شده و آنها پولهايي زيادي براي رسيدن به اهداف خود خرج كردهاند.
وي افزود: آمريكاييها علي رغم ژستهاي ديپلماتيك در مبارزه با تروريسم در صحنه رسمي توسط وزير امور خارجه هيلاري كلينتون اعلام كردند كه تجهيز و مسلح كردن مخالفين بشار اسد وظيفه جامعه بين المللي است و البته در اين ميان عربستان، قطر و تركيه را بسيار جلوتر از خود ميدانند. اين واقعيت جنگ فعلي سوريه درمبنا و مقصد و مسير اصلي اين جنگ است.
كارشناس مسائل خاورميانه در پاسخ به اين سوال كه تا اينجاي كار در سوريه برنده و بازنده كيست، گفت: اروپا، آمريكا، ارتجاع عرب، رژيم صهيونيستي و تركيه همه ظرفيتهاي خود را گذاشتهاند تا نظام سياسي در اندازه سوريه را كه فقط 400 هزار كيلومتر مربع وسعت دارد و اقتصاد ساليانهاش با 18 ميليارد دلار يعني حدود يك سوم بودجه نظامي رژيم صهيونيستي بسته ميشود، ساقط کنند.
زارعي تصريح كرد: كشوري با اين وضعيت اقتصادي، در 40 سال گذشته پس از جنگ ژوئن 1967 با اسرائيل از لحاظ سياسي و امنيتي تا امروز وضعيت فوقالعاده بوده زيرا بين اسرائيل و سوريه صلحي اتفاق نيافتاده و قراردادي امضا نشده و در آتش بس در حالت ناپايدار است. اين فضا براي مردم وضعيت سختي را بوجود آورده و از سويي ديگر در مرز بلندي هاي جولان اسرائيلي ها و سوري ها هميشه درحالت آماده باش هستند.
وي اظهار داشت: كشورهاي عربي نيز هميشه درصدد ضربه زدن به سوريه بوده اند و سوريه هميشه كشوري جدا از كشورهاي ديگر عربي بوده و نزديك به يك سال است كه اين همه لجستيك به ميدان آمده تا يك نظامي را با اين وضعيت ضعيف تغيير دهد. بنابراين اين شكست بزرگي براي آنهاست كه تا به حال نتوانسته اند به هدف خود برسند و بازنده شده اند. *سقوط رژيمهاي آمريکايي، باقي ماندن دوستان ايران
كارشناس مسائل خاورميانه گفت: يكي از نشريات اروپايي نوشته است كه اين مسئله فقط مسئله سوريه نيست و اين جنگ تعيين كننده ماندن قدرت غرب در خاورميانه است لذا با وجود اينكه غربي ها از همه ظرفيت ها و انواع طرح هاي مانند آنچه در يمن، ليبي، عراق، افغانستان، بالكان و سومالي استفاده كرده و در سوريه همه اين طرحها را امتحان كرده است اما هيچ كدام نتوانسته در بسته سوريه را به روي آنها باز كند و تا همين الآن براي آنها به منزله شكست بوده است زيرا پرونده اي كه آمريكا، انگليس و فرانسه پاي آن بيايند بايد يك هفته اي تمام شود و هنگامي كه پرونده سوريه 16ماه به طول انجاميده معلوم مي شود كه آمريكا ديگر قدرت يك سره كردن مانند گذشته را ندارد.
زارعي تصريح كرد: آمريكا براي مقابله با مسئله كوچك بايد همه را پاي كار بياورد كه شكست آنها در سوريه شكست آمريكا در منطقه و رسوا كننده است و بدين معناست كه هرگاه يك رژيم آمريكايي در منطقه مانند رژيم هاي بن علي و مبارك در خطر قرار بگيرد به راحتي سقوط مي كند اما اگر يك نظام دوست جمهوري اسلامي ايران درخطر قرار بگيرد باقي مي ماند و اگر اين فرمول درذهن مردم منطقه صورت بگيرد ديگر نمي توان در افكار عمومي جهان مسئله را جمع كرد.
كارشناس مسائل خاورميانه اظهار داشت: متأسفانه جمهوري اسلامي ايران هنوز يك كنفرانس منطقه اي با حضور روسيه، چين، سوريه، لبنان، الجزاير، سودان، عراق، عمان، كويت، پاكستان، افغانستان، تركمنستان، و ديگركشورهاي دوست ما در سطح منطقه اي و بين المللي حدود 60 الي 70 كشور را به ميدان بياوريم و كنفرانسي را در تهران يا بغداد يا جاي ديگري برگزار كنيم. وحتي در برابر تهديداتي كه عليه بشار اسد مطرح شده ما هيچ حرفي نزديم و حتي مانورهاي مشترك و ارسال تجهيزات علني كه محور غربي عربي انجام داده را تا به حال لازم نبوده كه صورت دهيم يعني ايران با تسلط بر سلسله اعصاب خود با اين قضيه برخورد كرده و حتي رهبري و رئيس جمهور يك خط درميان اسم سوريه را نمي آورند اما با اين وجود تاكنون سوريه سقوط نكرده است.
زارعي افزود: اگر اين فرمول در دنيا جا بيافتد كه نظامهاي هوادار ايران سقوط نمي كنند براي مردم دنيا خيلي جذاب مي شود و استقبال مي كنند كه اين مسئله موجب فروپاشي امپراطوري غرب در خاورميانه باشد و مي تواند مسئله سوريه مبدأ مهمي براي تغيير وضعيت سياسي در صحنه جهاني شود. *مراحل سياسي، نظامي و تروريستي عليه ملت سوريه
وي با اشاره به اينكه اتفاقات اخير سوريه تا به حال مراحل مختلفي را پشت سر گذاشته است، گفت: مرحله اول مرحله سياسي بود و در فروردين 90 تا مهر 90 ادامه پيدا كرد. در اين مقطع آمريكا و كشورهاي غربي اميدوار بودند حركت مردمي اتفاق بيافتد و نظام سياسي سوريه در درياي اعتراضات مانند كشورهاي ديگر مثل مصر و تونس غرق شوند. دراين مرحله كمتر شاهد عمليات نظامي بوديم كه البته اين روند موفق نبود.
كارشناس مسائل خاورميانه افزود: مرحله دوم استراتژي نظامي از مهر 90 تا 12 اسفند 90 بود كه شامل عمليات نظامي، حضور گروه هاي مسلح، گروگانگيري، حمله به ماشين ها، ومراكز ايست و بازرسي پليس در جاده ها، مراكز دولتي، و ...بود و در همين مرحله سلاح هاي زيادي از لبنان، طرابلس، تركيه و اردن وارد مي شد. اما در 12 اسفند ارتش سوريه ضربات سختي را به تروريست ها وارد كرد و مقر اصلي آنها در منطقه باب عمر در استان حمص را سركوب كرد و بدين ترتيب فاز نظامي به بن بست انجاميده و پرونده مرحله نظامي در سوريه بسته شد. بنابراين از 18 اسفند كوفي عنان نماينده سازمان ملل طرح 6ماده اي خود را مطرح كرد تا مخالفين ازفشار قبلي خارج بشوند و مرحله ديگري شروع شود.
زارعي اظهار داشت: مرحله سوم مرحله امنيتي بود كه اقداماتي از سوي گروه هاي خاص نامعين بعنوان اقداماتي انفجاري در مراكز حساس دولتي و غيردولتي انجام شد. بدين معنا كه عمليات انفجاري تروريستي يعني فرد در خيابان و جاده ها اسلحه به دست نمي گيرد بلكه با نفوذ در جايي به بمب گذاري و عمليات تروريستي دست مي زند. مانند انفجار هاي شهر حوله و چند شهر ديگر كه از اواسط فروردين آغاز شد و به يك معنا تا كنون در اين مرحله هستيم.
وي تصريح كرد: اين بخش مرحله امنيتي و انفجارهاي تروريستي به دو قسمت تقسيم مي شود يكي قبل از ورود ارتش كه در اين مرحله كوفي عنان مرتب رفت و آمد مي كند و روسيه براي موفق شدن طرح عنان فشار مي آورد و گروه هاي مختلف كنفرانس هايي را در تونس، استانبول، و پاريس عليه ملت سوريه برگزار مي كنند و گروه هاي مسلح را حمايت كرده و عمليات محدودي را انجام مي دهند اما قسمت دوم بعد از ورود به مخالفين به مرحله عمليات تروريستي است كه ارتش ورود جدي به صحنه پيدا مي كند و تقريبا دو هفته قبل از انفجار 28 تير در مركز اطلاعات سوريه ارتش، به پاكسازي مناطق آلوده مشغول شده است كه تا به امروز ادامه دارد.
زارعي تصريح كرد: البته تروريستها در داخل شهر دمشق نيستند بلكه در باغهاي اطراف شهر هستند كه امروز پاكسازي دمشق تمام مي شود و ارتش مشغول پاكسازي تروريستها در حلب، حمص و حمار است اما با اين وجود و به احتمال زياد عمليات تروريستي عليه ملت سوريه با افق محدودتر و بستهتر استمرار پيدا ميكند.
كارشناس مسائل خاورميانه هدف از اقدامات تروريستي در سوريه را تشريح كرد و گفت: هدف اين است كه بگويند پرونده سوريه بسته نشده و نظام سياسي آن بر اوضاع مسلط نيست و حتي وست روله وزير خارجه آلمان گفته كه اسد ديگر نمي توند بگويد من بر كل سوريه مسلط هستم و بايد كشورهاي غربي عليه نظام سوريه وارد عمل شوند. *تقسيم پست هاي حکومتي ميان طوايف مختلف سوريه
زارعي درباره ساختار قوميتي سوريه و خاندان اسد اظهار داشت: سوريه چهار گروه جمعيتي دارد که يک گروه علوي ها هستند که بخش عمده آنها در استان ساحلي لاذقيه حضور دارند آنها شيعياني هستند که تفاوتشان با شعيه جعفري اين است که ما سيستم مرجعيت ديني و مرجع تقليد داريم و مقيد به احکام فقهي و فروع دين هستيم اما علوي ها اين سيستم روحانيت را ندارند و حالت مريد و مرادي و مسئله معنوي در آنها بيشتر است تا فقهي و علوي ها بسيار کمتر از شيعيان جعفري پايبندي و تقيد به احکام شرعي اسلامي دارد. آنها در سوريه حدود سه ميليون نفر يعني 15 درصد جمعيت را تشکيل مي دهند.
وي افزود: جمعيت هاي ديگر، مسيحيان سوريه بين 1.5 تا دو ميليون نفر يعني 7 تا 10 درصد جمعيت و کردهاي سني کمتر از سه ميليون نفر يعني حدود 10 تا 12 درصد جمعيت را تشکيل مي دهند و فرقه ديگري به نام دروزي ها نيز هستند که ادعاي مسلماني، شيعه بودن و پيروي از پيغمبر اسلام را دارند اما سيستم آنها قطب گونه مانند صوفيان است که همه چيزشان با مسلمانان فرق مي کند نه نماز نه روزه ونه حج دارد و به سختي مي توان آنها را مسلمان خواند. اين فرقه عمدتا در لبنان و عده اي از آنها نيز در ترکيه و سوريه حضور دارند که در سوريه خيلي کم هستند و تقريبا 3 درصد جمعيت را تشکيل مي دهند.
اين کارشناس مسائل خاورميانه تصريح کرد: اين جمعيت هاي اقليت در طول تاريخ سوريه در وضع مشابهي قرار داشتند زيرا در برابر اکثريت سني هاي عرب قرار مي گيرند که حدود 65 درصد جامعه سوريه را سني هاي عرب تشکيل داده و بيشتر در استان هاي ديرازور ، حمص، حما، دمشق، حلب، درعا و استان هاي جنوبي قميطره، سويدا حضور دارند.
زارعي افزود: سيستم سياسي سوريه توافق نانوشته اي بين قوميت هاست مثلا رئيس جمهور سوريه علوي است معاون او سني است يا اينکه وزارت دفاع همواره سعي شده در دست مسيحي ها باشد و همين وزير دفاعي که اخيرا کشته شد نيز مسيحي بود بنابراين سعي شده تا حکومت بين طوايف مختلف تقسيم شود و اکثرا نيز سني ها در حکومت حاضر هستند. * سلامت اقتصادي و جايگاه ويژه بشار اسد در ميان رهبران عربي
وي تاکيد کرد: حافظ اسد به عنوان مظهر استقلال و به نوعي رهبر استقلال سوريه محسوب مي شود. به عنوان فردي که جهادي و معتقد به مقاومت بوده و براي سوري ها در حد جمال عبدالناصر بود وخاندان اسد در سوريه هرگز به عنوان خاندان آلوده اي مطرح نبوده و اگر آنها حساب هايي داشته اند قاعدتا بايد در فرانسه بسته مي شد و اين کشور اعلام مي کرد که دارايي هاي خاندان اسد را بلوکه کرده ايم کما اينکه درباره بن علي، مبارک و قذافي اعلام شد پس معلوم مي شود که فساد مالي درباره اسد مطرح نيست.
کارشناس مسائل خاورميانه گفت: اگر در عرصه سياسي، انتخابات را يک شاخص بدانيم اين انتخابات را بشار اسد برگزار کرد و 57 درصد مردم به طرح او راي دادند و در مقطع دوم در سوم خرداد 91 مردم در انتخابات بيش از 51 درصد راي دادند که نشان مي دهد سيستم سياسي سوريه از طرفداران زيادي برخوردار است و حتي در يک انتخابات کاملا آزاد با حضور چند کانديدا برگزار شود مطمئنا بشار اسد پيروز است و او تنها رهبر عربي است که از اين حالت برخوردار است. *در صورت وقوع جنگ مستقيم در سوريه، جنگ تعيين سرنوشت خواهد بود
زارعي درباره احتمال وقوع جنگ مستقيم در سوريه اظهار داشت: پيش بيني من اين است که در يکي دو سال آينده اين جنگ اتفاق نمي افتد و حتي آن چه که آمريکايي ها در مورد جنگ داخلي بين مذاهب به سوريه گفتند نيز اتفاق نمي افتد اما ممکن است اتفاقات تروريستي ادامه پيدا کند.
وي تصريح کرد: اگر جنگي هم در سوريه اتفاق بيفتد جنگ تعيين سرنوشت است که اين مسئله مورد وفاق همه طرف هاست. وستروله وزير خارجه آلمان گفته است که مسئله سوريه نقطه عطفي براي جهان و جنگ تعيين سرنوشت است. لاوروف وزير خارجه روسيه هم در نقطه مقابل اين درگيري را به نقطه سرنوشت تشبيه کرده و در تعبير جمهوري اسلامي ايران هم جنگ سوريه جنگ تعيين سرنوشت خواهد بود يعني مشخص مي کند که در خاورميانه چه کسي بايد برود و چه کسي بايد بماند. *در صورت لزوم بايد براي حمايت از سوريه دخالت کنيم زارعي گفت: قضيه سوريه يک همچنين ابعادي دارد بنابراين ما يا بايد تسليم شويم و نفوذ منطقه اي خود را در عراق، سوريه، لبنان و شمال آفريقا از دست بدهيم و تمام دوستان خود را به تيغ بلا بسپاريم و ناظر باشيم هر بلايي بر سر سوريه آمد، کاري انجام ندهيم يا بايستي تمام ظرفيت خود را پاي اين کار بياوريم تا اين اتفاقات نيفتد.
کارشناس مسائل خاورميانه تصريح کرد: به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامي موقعيت امروز ما در منطقه طلايي است و ايشان نکات بسيار مهمي را در برابر کساني که واقع گرايي را به معناي تسليم دانسته اند مطرح فرمودند زيرا جريان فتنه و يک جريان خاص ديگر که تعبير واقع گرايي را تسليم در برابر غرب مي دانند به همديگر رسيده اند اما حضرت آقا گفتند که واقعيت اين است آمريکا و اسرائيل تضعيف شدند ولي برخي افراد واقعيات را وارونه مي کنند و از شعب ابيطالب صحبت ميکنند در حالي که به فرموده آقا ما سختي و مشکلات داريم اما با اميد به آينده و گام به گام به سمت حل آنها پيش مي رويم در حالي که غربي ها مانند اتوبوسي هستند که در زير بهمن گرفتار شده اند.
زارعي گفت: واقعيت اين است که ما توانستهايم فلسطين را پس از سي سال که خواستند از بين ببرند سرزنده و سرپا نگه داريم و قطعا اميد به پيروزي فلسطينيان خيلي بيشتر از سال 57 است اين يک موفقيت بزرگ بوده يعني پرچم بزرگ فلسطين و قلوب مسلمين را نگه داشتيم که به معناي عمق موفقيت سياسي و امنيتي براي ما است.
وي افزود: ما با عراق توانستيم بگوييم که جمهوري اسلامي ايران يعني چه که در مقابل 300 هزار نيروي نظامي غرب که ايران 300 نفر هم به ميدان نياورده توانسته ايم صحنه سياسي را بچينيم و همچنين با لبنان و پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه و با پيروزي حماس در جنگ 22 روزه بعد از 5 سال محاصره آب و غذا و دارو در غزه دنيا فهميد که ايران يعني چه و جز اين نبود که يک دستي اين ها را مديريت مي کرد.
وي تصريح کرد: البته دفاع ما از مردم سوريه است نه يک دولت خاص ضمن اينکه مخالفين دولت اسد مردمان زيادي نيستند که اگر بودند بايد در دمشق هم تظاهرات ميکردند ولي اين طور نبود از سوي ديگر دشمنان سوريه پنهان نيستند و از دهها سال گذشته عربستان، آمريکا، اسرائيل، انگليس و فرانسه دشمنان فعلي شناخته شده رسمي سوريه هستند. *سيستم سياسي سوريه، کودتاپذير نيست
وي درباره احتمال کودتا در سوريه با توجه به قرار داشتن اکثر پست هاي حکومتي در اختيار سني ها اظهار داشت: اگر امکان کودتا وجود داشت در چهل سال اخير حکومت حافظ اسد و بشار اسد اتفاق افتاده بود. در همين ارتش امروزي سوريه تلاش بسياري را براي اين امر انجام داده اند اما احتمال آن بسيار ضعيف است زيرا در 40 سال گذشته سيستم سياسي سوريه نشان داده که کودتا را در درون دفع مي کند و کودتا پذير نيست. *تفاوت اخوان المسلمين مصر و اخوان سوريه
زارعي درباره تفاوت اخوان المسلمين سوريه و مصر گفت: اخوان المسلمين در سوريه فاقد تشکيلات اما در مصر مستقل هستند ضمن اينکه اخواني ها در سوريه تا حد زيادي وابسته به قطري ها هستند نه اردوغان. همچنين اخوان المسلمين در مصر متاسفانه در چارچوب سياست منطقه اي عمل مي کند نه در يک چارچوب داخلي و به همين دليل مي گوييم که اگر در سوريه آشي هم پخته شود براي اخوان مصر نخواهد بود. *بمب گذاري ها نشانه قدرت نيست
اين کارشناس مسائل خاورميانه اظهار داشت: برخي ها مي گويند که مخالفين تا بيخ گوش بشار اسد با اين انفجارها پيش رفته اند در حالي که اين درست نيست زيرا اگر اين مسئله نشانه نفوذ بود در ايران منافقين با انفجارهاي تابستان 60 سران قواي جمهوري اسلامي را ترور کردند ولي راه به جايي نبردند لذا بمب گذاري نمي تواند نشانه قدرت باشد زيرا حتي يک کودک مي تواند يک کيف بمب گذاري را در جايي قرار دهد.
زارعي تصريح کرد: سيستم سياسي سوريه منحصر به فرد نيست اگرچه شاکله آن رياستي است، رئيس جمهور رئيس حزب است دولت تعيين مي کند و جايگاه ويژه دارد اما قطعا در سوريه هم فرد و هم سيستم در حال مقاومت هستند که اگر غير از اين بود قطعا سيستم سقوط مي کرد اما حتي آمريکايي ها هم اذعان کرده اند که سقوط فرد به معناي سقوط سيستم سوريه نيست.
وي درباره صحبت هايي که مبني بر حضور سپاه قدس ايران در اتفاقات سوريه و کشته شدن فرمانده آن شده اظهار داشت: درباره سردار حاج قاسم سليماني همگان ديديم که ايشان صحيح و سلامت در ديدار با رهبري حضور داشتند و از سويي ديگر حرف هايي که درباره حضور ايران در سوريه زده مي شود از يک طرف راست است زيرا ما هر جا لازم شده ظرفيت هايمان را به کمک مردم سوريه آوردهايم و از سويي دروغ است زيرا هنوز لازم نشده که نيرو، تجهيزات و ... به سوريه بفرستيم اما غربيها همه امکانات و طرحهاي خود را در آنجا به کار گرفتهاند که موفق هم نشدهاند.