عواقب خارجیِ نژادپرستی ترامپ
دونالد ترامپ نژادپرستانهترین ستاد انتخابات ریاست جمهوری را از زمان نامزدی جرج سی والانس در سال 1968 اداره میکند. در پنجاه سال گذشته استفاده از تعصبات قومیتی و مذهبی اشکال ظریفتری در مبارزات انتخاباتی داشته است و بهطور آشکاری از گرایشهای تعصبی دور بوده است. اما برخلاف این روند، ترامپ در مبارزات خود حمله به مسلمانان و مکزیکیها را در رأس کار خود قرار داده و بارها آنها را متهم کرده و خواستار رفتار تبعیضآمیز مستقیم و صریح شده است. نژادپرستی بخش عمده و درونی ایجاد ترس و هراس است که محور اصلیِ ستاد ترامپ میباشد.
نژادپرستی پیامدهای مهمی در داخل کشور دارد؛ مانند آسیب به همزیستی و عدالت در جامعه آمریکا. اما پیامدهایی نیز دارد که فراتر از مرزهای آمریکا میرود و همزمان بر منافع آمریکا هم اثر میگذارد. مسلماً اگر ترامپ رئیسجمهور شود این پیامدها بیشتر هم میشود. بااینحال، برخی از این اثرات تنها به این دلیل است که یکی از دو نامزد ریاست جمهوری چنین حرفهایی میزند. برای همه واضح است که چنین اظهاراتی، برخلاف پیشبینی کارشناسان، به او در پیروزی در انتخابات درونحزبی کمک کرد. همه میبینند که ترامپ برخلاف مشاوره و نظر استراتژیست های سیاسی، از مواضع موردعلاقه خود عقبنشینی نمیکند. با توجه به اینکه ترامپ بارها از نظر و مشاوره کارشناسان سرپیچی کرده و بازهم پیروز شده، آنها دیگر جرئت رد ایدهها و سیاستها او را ندارند. احتمالاً مهمترین بیانیه درباره آنچه در حال اتفاق است، اظهارات پال رایان رئیس مجلس نمایندگان است که حملات ترامپ به قاضی فدرال مکزیکی تبار را "تعریف کتابیِ یک دیدگاه نژادپرستانه " خواند- این در حالی است که رایان به حمایت از ترامپ برای ریاست جمهوری ادامه میدهد. زمانی که رهبر ارشد و منتخب کنگره آمریکا ماهیت نژادپرستانه اظهارات ترامپ را میبیند و بازهم از نامزدیِ او برای ریاست جمهوری حمایت میکند، بدان معناست که حتی نژادپرستی آشکار هم نباید متضاد باعزت و احترام در نظر گرفته شود. بازتاب این مسئله در خارج از آمریکا شکلهای مختلفی دارد. یکی از آنها این است که دستهای از افراد که همیشه خطابِ دشمنی و خصومت ترامپ بودهاند اکنون به این نتیجه میرسند که درواقع در معرض خصومت بزرگتری از جانب آمریکا قرار دارند. حتی قبل از ترامپ هم مشکل بزرگی در کشورهای مسلمان وجود داشت که آمریکا را ضد- مسلمان تصور میکردند. این تصور ناشی از سیاستهای جاهطلبانه آمریکا است و تعجبی نیست که خصمانه یا خطرناک تلقی شوند. ستاد ترامپ این مشکل موجود را وخیمتر میکند. باورها و نگرشهای مردم در کشورهای خارجی برای سران و سیاستگذاران در این کشورها محدودیت ایجاد میکند. این تصور که آمریکا با این کشورها خصومت و دشمنی دارد، همکاری دولتهای خارجی با آمریکا و حمایت از سیاستهای این کشور را برایشان دشوار میکند. حتی برای دولتهایی که بهطور اسمی دوست و متحد آمریکا هستند نیز راههای زیادی وجود دارد که با آمریکا همکاری نکنند. این موضوع حتی در میان میانهروها و مردم معقول و نخبگان خارجی نیز صادق است. با افراطگرایان، اثرات و نتایج این سیاست بسیار واضحتر است. به عبارت ساده، پیام دشمنی ترامپ نسبت به مذهب و یا قومیتهای خاص به نفع افراطیهای خشن است که ادعا دارند از منافع این افراد در برابر یغماگری آمریکا محافظت میکنند. بخش ضد اسلام این پیام هدیه بزرگی برای داعش، القاعده و به قول ترامپ تمامِ "تروریستهای اسلام" است. تأثیر دیگر این اظهارات آسیب به اعتبار آمریکا است هر زمان که به نفع حقوق مدنی و سیاسی در خارج از کشور تلاش کند. همچنین تصویر آمریکا بهعنوان کشوری درخشان و پر از تحمل و انصاف را لکهدار میکند. پیام ترامپ درخشندگی را از آمریکا میگیرد. نگرانی دیگر این است که ستاد ترامپ بهعنوان بخشی از نقشهای بزرگ در نظر گرفته شود که به دنبال تبدیل تعصب به قدرت سیاسی است. این الگو در پیروزی انتخاباتی احزاب راستگرای بیگانهستیز در اروپا بسیار موفق بوده است. انتخابات آینده اروپا در درجه اول به مسائل اقتصادی و اجتماعی هر کشور وابسته خواهد بود، اما تأثیرات فراملی را نیز باید در نظر گرفت. حس پدیده ترامپ، نژادپرستی آشکار و همه مسائل دیگر، برای جنبشهای متعصب و نژادپرستانه مشابه در اروپا بهنوعی اعتمادبهنفس و انگیزه تبدیلشده است. این پدیده ممکن است بر روی انتخابات اواخر این ماه درباره ادامه حضور انگلستان در اتحادیه اروپا تأثیر بگذارد. افکار و احساسات ضد اسلامی و ضد مهاجرتی مشابه با آنچه ترامپ به آن معتقد است، به عامل مهمی در ستادهای مبارزاتی این رفراندوم تبدیلشده است. طرفداران خروج بریتانیا بهاحتمال عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا اشاره میکنند و میگویند ادامه حضور در اتحادیه به معنای مواجه باسیلی از مسلمانان ترکیه خواهد بود. مسلماً وجود یک نامزد ریاست جمهوری مانند ترامپ در آمریکا (که مهمترین شریک و متحد انگلستان است) که شباهت زیادی به نایجل فراژ دارد، کار را برای طرفداران حضور انگلستان در اتحادیه اروپا دشوار خواهد کرد. نتیجه انتخابات نهایی آمریکا در ماه نوامبر نیز تحت تأثیر تمام این حوادث خواهد بود. تنها شکست ترامپ مهم نیست، بلکه با چه میزان رأی شکست میخورد مهم است. احتمالاً تنها یک شکست قطعی میتواند آسیبهایی که ستاد نژادپرست او ایجاد کرده و میکند را جبران نماید.