پشت پرده سیاه عضویت ایران در WTO
"اگر ایران دوستید این گفت وگو را نخوانید!" این تنها چیزی است که پس از پایان این مصاحبه به ذهنمان خطور کرد!
"اگر ایران دوستید این گفت وگو را نخوانید!" این تنها چیزی است که پس از پایان این مصاحبه به ذهنمان خطور کرد! موضوع اصلی گفت وگو در خصوص پیوستن به سازمان تجارت جهانی است هر چند که در پایان این گفت وگو به این قطعیت می رسید که عضویت در این سازمان حداقل تا ۱۰ سال دیگر دست نیافتنی است اما تنها مساله این نیست بلکه برخی از اظهارنظرها و فلش بک زدنهای دکترعظیم فضلی پور به گذشته تاریخی ایران و قدرت جهانی ان و از دست دادن تمام این توانمندیها در این روزها تنها به یک جا ختم می شود ناامیدی از آینده اقتصادی ایران! دکتر فضلی پور کارشناس ارشد برندینگ در دنیا و نماینده کلینیک برند سوئیس در ایران در گفت وگو با پارسینه که مشروح آن را در ادامه می خوانید از بر باد رفتن زعفران ایرانی می گوید و اینکه افغانستان که در دولت احمدی نژاد، به عنوان نماد دوستی گل زعفران برای کاشت به آنان هدیه شد این روزها در پی ثبت برند زعفران هستند و به زودی باید برای صادرات این محصول ایرانی به افغان ها هزینه پرداخت کنیم. مثل اینکه اراده ای وجود دارد که میراث سرزمین مادری ما به یغما برود! البته این تمام ماجرا نیست. فاجعه بیش از اینهاست. آقای دکتر از وضعیت تجارت جهانی بگویید؟ تجارت چهار دوره تحول را سپری کرده است. دوره اول مربوط به تولید بود هر آنچه که تولید میشد بخاطر محدود بودن منابع تولید به فروش میرسید. عصر دوم مربوط به فروش بود و منابع تولید بیشتری به وجود آمد و فروش آسانتر صورت میگرفت. دوره سوم به عصر مارکتینگ معروف شد. عصر بازاریابی به این معنا که تلاش بیشتری برای فروش محصولات انجام میشد. اما از دهه ۸۰ تا کنون عصر برندیگ نامیده شده است. همانطور که می دانید مردم امروز کالا نمیخرند برند می خرند. تحقیقات روانشناسی برند نیز به ما می گوید که از صبح تا شب ۴۰ برند را در گوشه ذهن خود داریم. به عنوان مثال زمانی که به سوپر مارکت مراجعه می کنیم دقیقا می دانیم که کدام دستمال کاغذی را می خواهیم برداریم. به نظرشما در ایران هم دوره برندینگ را طی می کنیم؟ بگذارید با یک مثال پاسخ این سوال شما را بدهم. در دوره ای که به عصر فروش معروف بود شرکت فورد شعاری داشت که می گفت "هر آمریکایی می تواند ماشین را به رنگ دلخواه خودش داشته باشد به شرط اینکه آن رنگ مشکی باشد." به اعتقاد بنده این دوره مصداق حال و هوای امروز شرکتهای خودروسازی ماست. ماشین نقره ای ثبت نام می کنید و ایران خودرو پس از ۶ ماه پراید سفید به شما تحویل میدهد در کمال تعجب از او تشکر هم می کنید! بنابراین دوره ای که در حال حاضر در کشور ما سپری می شود عصر برندیگ نیست. فکر می کنید با این عقب ماندگی ایران از فضای تجارت بین المللی می توان امیدوار به عضو شدن در سازمان تجارت جهانی بود؟ سال ۷۴ ایران عضو ناظر سازمان گات بود. آن زمان عضویت در سازمان تجارت جهانی آسان بود و فرایند دشواری نداشت. در آن زمانی طرحی تقدیم دولت(هاشمی رفسنجانی) شد که ایران عضو WTO شود. متاسفانه ضرر بزرگی که مجموعه خودروسازها مثل همیشه به کشور وارد کردند در آن سال نیز متحمل شدیم. خودروسازها اولین گروهی بودند که مانع عضویت در WTO شدند. استدلال آنها برای مخالفت با عضویت در این سازمان چه بود؟ توجیه آنها این بود که با ورود به سازمان تجارت جهانی حذف تعرفه ها را در پی خواهیم داشت و واردات جایی برای خودرو داخلی باقی نمی گذارد. سوال بنده این است که از ۱۰ سال پیش تا کنون خودروسازان چه اتفاق مثبتی را رقم زدند، که عضویت در WTO مانع آن میشد؟ درنهایت هم ایران ۹ بار پس از آن ( از سال ۱۹۹۶ به بعد) به سازمان تجارت جهانی تقاضای عضویت داد که هر بار رد شد. ظاهرا تو این مدت ما یک فرصت خوب دیگر هم از دست داده ایم؟ دقیقا؛ در خرداد ۸۴ اتفاق دیگری افتاد (ژوئن ۱۹۹۵) در بحبوحه مذاکرات هسته ای دکتر روحانی ریاست تیم هسته ای وقت را برعهده داشت. ۳ تیم (تیم اقتصادی،سیاسی، فنی و حقوقی) مسئولیت پیگیری مذاکرات را انجام میدادند. تیم اقتصادی را انگلیسیها بر عهده داشتند ( جک استرو وزیر خارجه انگلیس). در این میان دکتر روحانی پیشنهادی زیرکانه به آقای جک استرو داد. روحانی گفت: فعلا تکلیفمان در مسئله هسته ای روشن نیست حداقل اجازه بدهید ایران عضو کلوب WTO شود و تکلیف روشن شود. در نهایت آمریکا مخالفت نکرد و ایران در سال ۲۰۰۵ عضو ناظرسازمان تجارت جهانی شد. چرا از آنزمان تا کنون ما موفق به عضویت رسمی تو این سازمان نشده ایم؟ فرایند الحاق به سازمان تجارت جهانی فرایندی بسیار پیچیده است. این سازمان به ایران مهلت ۱۰ ساله داد تا یکسری کارها انجام دهد. تا پس از ۱۰ سال (۲۰۰۵) بررسی کنند و اگر شرایط مساعد بود برای عضویت ایران رای گیری کنند. ۸ سال این فرصت در دولت قبل بود؛ دولتی که اعتقادی به ادبیات سازمان تجارت جهانی نداشت. به نظر شما چرا دولت احمدی نژاد تا این حد از تجارت بین الملل فاصله می گرفتند؟ دولت قبل می گفت این سازمان استکباری و استثماری است و نباید عضو شویم! حکایت کسانی که می گویند سازمان تجارت جهانی یک سازمان استکباری است مانند حکایت شخصی است که در مدرسه ای درس میخواند، نمره قبولی نمیگیرد و می خواهد کل مدرسه را تعطیل کند! یا فرض کنید در روستایی زندگی می کنید. این روستا بر اساس نقشه شهری قرار است در آینده نزدیک تبدیل به شهر شود. اگر شما که در آن روستا صاحب زمین هستید منتفع خواهید شد. اما شما با اصل شهر شدن روستای خود مخالفت میکنید و میگویید زمینهای خام در بهترین قسمت روستا قرار گرفتند که اگر شهر ایجاد شود این زمین ها در کنار جاده قرار می گیرد و با بهترین قیمت به فروش می رسد. چونکه افراد دیگری بیشترین سود را می برند با اصل شهر شدن روستای خودتان مخالفت میکنید. به نظر شما واکنش دولت نهم و دهم نسبت به تجارت جهانی ناشی از نگاه منفی مردم به خارجی ها نیست که از دوران مصدق سرچشمه می گیرد؟ دقیقا به این موضوع هم بر می گردد. اما فراموش می کنیم که ایران چاره ای جز پیوستن به این سازمان ندارد. نباید فراموش کنیم که ما در فضایی زندگی می کنیم که ۹۸ درصد تجارت جهانی در میان اعضای سازمان تجارت جهانی انجام می شود و ایران خارج از این دایره است. نمیتوانید با ۹۸ درصد دنیا (بخاطر تعرفه ها) تجارت کنید. به عنوان مثال، بین روسیه و ترکیه اختلافاتی رخ داد و روسیه تجارت با ترکیه را قطع کرد. آیا ایران توانست جایگزین ترکیه در روسیه باشد؟ روسیه و اکراین نیز مشکل پیدا کردند آیا ایران توانست در این دو کشور جایگزین دیگری شود؟ زیرا نظام تعرفه سازمان تجارت جهانی اجازه نمی دهد. زمانی که در بین دو کشوری که هر دو (ترکیه یا روسیه) عضو تجارت جهانی هستند، حذف تعرفه دارید. ایران با ۲۰ درصد تعرفه چگونه میتواند به تجارت در کشوری همچون روسیه راه پیدا کند؟ امروز ما در فضای تجارت جهانی بین نیم درصد و یک درصد صحبت میکنیم به علت اینکه قیمت تمام شده کالا بالا نرود.بنابراین ایران با ۲۰ درصد تعرفه گمرکی نمیتواند به تجارت آن راه یابد! علاوه بر آن امروز فضای سازمان تجارت جهانی فضایی است که باید بتوانیم از مزیتهای رقابتی استفاده کنیم نه مزیتهای نسبی. مزیت های نسبی برای کشوری همچون ایران مانند نفت است. نفت برای ایران یک مزیت نسبی به شمار میرود نه مزیت رقابتی. در فضای تجارت جهانی اگر کسی نتواند مزیت نسبی را تبدیل به مزیت رقابتی تبدیل کند حکایت گدایی است که در یک شهر وجود دارد و بالاخره نان بخور و نمیری پیدا می کند! همانطور که شاهد بودیم قیمت نفت بسیار تغییر پیدا کرد. از ۱۴۰ دلار به ۲۷ دلار رسید. در حالی که هزینه های استخراج نفت ۱۲ دلار تمام می شد. این نشان می دهد ما هنوز در فضای تجارت جهانی به مزیت های نسبی توجه داریم و مزیت های رقابتی را نادیده میگیریم. ۲ سال بعد از آن هم احتمالا دولت روحانی کم کاری کرده است؟ متاسفانه همین غفلت ها موجب شد که ما ۸ سال را به راحتی از دست بدهیم و عقب بمانیم. دوسالی هم که باقی ماند آنقدر دولت درگیر مسئله بین المللی (حل موضوع هسته ای) بود، که فرصت از دست رفت. البته به اعتقاد بنده دولت کار بسیار بزرگی انجام داد و حل مسئله هسته ای کار بسیار بزرگی بود که باید تشکر کرد. اما مسئله مهم دیگری را رها کردیم. به اعتقاد بنده میتوانستیم همراه با مذاکرات هسته ای مذاکرات الحاق به تجارت جهانی را نیز همزمان ادامه دهیم. فکر می کنید در این ده سال حداقل کاری که باید کشور برای عضویت در این سازمان انجام می داد چه بود؟ دربحث تجارت جهانی در همین دوره ۱۰ ساله یکی از اتفاقاتی که باید می افتاد این بود که ابهاماتی که کشورهای دنیا نسبت به قوانین بینالمللی کشور ما داشتند، برطرف میشد. بنابراین از سوی این سازمان حدود ۷۰۰ سوال برای ایران فرستادند. مسئله اصلی و ابهامات این سازمان خصوص قوانین مالکیت فکری و کپی رایت بود. مسئله کپی رایت یکی از مشکلات اصلی ما با سازمان تجارت جهانی است و تا حل نشود نمی توانیم به این سازمان بپیوندیم. ایران تنها کشوری است که معاهده رم و برن را در زمینه حفظ آثار فرهنگی و هنری امضا نکرده است. مشکل اصلی اختلافات فقهی است . سالیان سال است که قانون کپی رایت بین مجلس و ارشاد خاک میخورد. اما به هر حال شاهد هستیم که وزارت ارشاد در برخی از بخش ها این مساله را به قانون تبدیل کرده و در حال اجراست؟ این جریان یک بام و دو هواست. باید پرسید همانطور که شما نگرانید که یک فیلم بر روی پرده سینما است، کپی نشود. چرا این دغدغه را نسبت به فیلم های هالیوودی ندارید؟ (فیلمی که در آمریکا اکران می شود همزمان در ایران نیز نمایش داده می شود).همچنین کتابی در ایران چاپ می شود اگر این کتاب را کپی کنند مجازات می شوند اما چرا برای فردی که کتاب خارجی را بدون اجازه مولف در ایران چاپ و ترجمه میکند مجازاتی وجود ندارد؟ بنابراین یکی از مشکلات اصلی ما با سازمان تجارت جهانی مسئله کپی رایت است و تا معاهده رم و برن را امضا نکنیم نمیتوانیم معاهده تریپس که معاهده اصلی سازمان تجارت جهانی در بحث حقوق مالکیت فکری است را امضا کنیم. همچنین تا تریپس را امضا نکنیم به این سازمان ورود پیدا نخواهیم کرد گرچه این تنها بخشی از قوانین عضویت در این سازمان به شمار میرود. علت عدم رعایت قوانین و امضا نکردن این معاهده چیست؟ مهم ترین مشکل که سربسته از کنار آن گذشتیم، مسئله اختلاف دیدگاه های فقهی است. برخی ها معتقدند که حوزه مالکیت محسوب می شود و برخی ها معتقد به آن نیستند. بنابراین این اختلاف دیدگاه ها باعث شده که هنوز مجلس و دولت به یک نظر قطعی نرسیده اند تا این معاهده را امضا کنند. البته برای کشور بار مالی بسیاری خواهد داشت اما به هر حال روزی ایران نیز باید به سازمان تجارت جهانی بپیوندد و این معاهده را امضا کند. زمانی کره جنوبی مرکز تقلب نرم افزار و کپی فیلم های هالیوودی بود. اما این کشور تصمیم گرفت در زمان الحاق به سازمان تجارت جهانی همه تخلفات را متوقف کرده و معاهده برن را امضا کند. زمان و هزینه زیادی صرف کرد اما امروز یکی از کشورهایی است که حق کپی رایت را رعایت می کند. به هر صورت باید هزینه کرد. این موضوع جزو مقررات جهانی است و افغانستان و عراق نیز این معاهده را امضا کردند. البته امضای این معاهده و حق کپی رایت تنها یکی از ابعاد قوانین این سازمان است. آیا پس از امضای این معاهده در ایران به دلیل وجود دلال ها به مشکل برنمی خوریم؟ راهکار شما چیست؟ فضای بین الملل به آدم ها مربوط نمی شود این دولت ها هستند که مسئول هستند. زمانی که ایران معاهده رم و برن را امضا کرد و ملزم شد که قانون کپی رایت را رعایت کند اگر کتاب، نرم افزار و فیلمی مورد تقلب قرار گرفت؛ شخص خاطی مدنظر نیست، بلکه دولت مسئول است. زمانی که چین عضو تجارت جهانی شد. ۳هزار قانون از مجموعه قوانینش را به دریای چین ریخت و تمامی آنها را بازنویسی کرد. اگر قرار است ایران عضو فعال سازمان تجارت جهانی شود باید سازو کارهای حقوقی آن در کشور تهیه شود. در اجرا ضعیف هستیم و عضویت در شرایطی که هنوز آمادگی نداریم ما را به وضعیت بحرانی میرساند و کشور باید برای آن هزینه بدهد.البته راه گریزی وجود ندارد. اگر چشم انداز کشور عضویت فعال در تجارت جهانی باشد حتما باید این معاهده را امضا کنیم. باید مشخص و روشن شود که سیستم قضایی و قانون گذاری چه راهی را می خواهد طی کند. امروز هم ضعف قانون داریم و هم ضعف اجرا. برای اولین قدم باید چه کنیم؟ اگر دولت بخواهد معاهده برن را امضا کند تازه اول راه است. مجلس باید سازو کارهای حقوقی را تبیین کند. سازوکارهای اجرایی و قانونی آن نیز باید مشخص شود. به دنبال امضای معاهده برن معاهده هایی دیگری نیز باید امضا شود. در معاهدهای همچون معاهده تریمس آمده است: زمانی که یک کشور برای سرمایه گذاری به کشور دیگری ورود کند؛ کشور میزبان حق ندارد کشور سرمایه گذار را محدود کند یا برای آن محدودیت هایی را به وجود آورد. یعنی نباید محدودیتی که برای سرمایه گذاران خارجی ایجاد می شود موجب امتیاز برای سرمایه گذاران داخلی باشد. مسئله بعد شیوه رای گیری است. تمام شرکت کننده ها در تجارت جهانی باید رای بدهند. چند کشور هستند که به ایران رای می دهند؟ هیچ کدام به ما رای نمی دهند. همه کشورهایی که منافع اقتصادی شان در این است که از تعرفه های کم، بین خود بهره ببرند و ما را بخاطر تعرفه بالا دور نگه دارند تا ایران وارد فضای تجاری نشود. مگراینکه امتیاز بگیرن که متاسفانه این امتیاز گرفتن در سازمان تجاری باب شده است. یعنی اگر بخواهید عضو سازمان تجاری باشید باید به تک تک کشورها امتیاز بدهید. حتی در زمینه تجارت با ترکیه؛ این کشور بدون اینکه امتیازی بگیرد رای نخواهد داد. عضویت در سازمان تجارت جهانی ابعاد گسترده ای دارد. شاید تا ده سال دیگر هم عضو فعال WTO نشویم. سال ۷۴ خودروسازان اجازه ندادند ایران عضو سازمان تجارت جهانی شود و باید پاسخگو باشند! به مافیای خودرو اعتقاد دارید؟ بهتر است پاسخ این سوال را اینگونه بدهم سال ۱۹۵۶ شهردار سئول برای اولین بار به تهران آمد. همان سالی که خیابان سئول در تهران نامگذاری شد و خیابان تهران در سئول نامگذاری شد. شهردارتهران درسخنرانی عجیب خود گفت: من نمیدانم عمر من آنقدر کفاف خواهد داد که آن روزی را ببینم که سئول همچون تهران پیشرفت کند. شهردار سئول از ایران خودرو بازدید کرد و آن را مورد توجه و معیار فعالیت خود قرار داد. چند سال پس از بازدید شهردار سئول از ایران خودرو، کره جنوبی از بانک جهانی برای ساخت کارخانه فولاد تقاضای وام کرد. آن زمان چنین درخواستی برای بانک جهانی خنده دار و عجیب بود. زیرا کره جنوبی معدن زغال سنگ نداشت که سنگ آهن بدست آورد و بیشتر تولیدش کلاه گیس خانوم ها و صادرات ماهی و سبزیجات تازه و نئوپان بود. که توسط شرکت ۳ ستاره(که امروز به سامسونگ معروف است) صورت میگرفت. بانک جهانی تقاضای وام را رد کرد اما ژاپن به کره وام داد. کره جنوبی کارخانه را ساخت و این کار را آغاز کرد. با توجه به اینکه کره معدن و سنگ آهن نداشت. از استرالیا سنگ آهن وارد کرد و کارخانه فولاد خود را توسعه داد. شرکت پست کُرن ایجاد شد. حالا امروز کشور ما در بهترین حالت تنی ۳۰ دلار سنگ آهنگ را به کره جنوبی صادر می کند و ورق آهن را ۴۵۰ دلار از کره جنوبی وارد می کند. کشوری که اراده می کند در خودرو سازی نقش داشته باشد ابتدا به سراغ کارخانه فولاد می رود تا ورقه های فولاد را بسازد. شرکت پست کُرن با این اراده ساخته شد. امروز ایران بزرگترین وارد کننده از پست کُرن هست! با وجود اینکه این اتفاقات پس از دیدار شهردار سئول از تهران صورت گرفت و آنها با دیدن ایران خودرو دانستند چه کاری باید انجام دهند. به نظرشما امیدی به خودروسازهای داخلی هست؟ بنده از ابتدا مخالف خودروسازی در کشور بودم. اعتقادم بر این است که هیچ گاه خودروساز نمی شویم. خودروسازی باید از کشور جمع شود. بنده به عنوان معلم دانشگاه، آماری به رئیس جمهور میدهم و از او خواهشی دارم. سال قبل صادرات خودروی ما ۱۰۷ میلیون دلار و صادرات گوجه و رب گوجه ۳۶۰ میلیون دلار بود. تقریبا ۳ونیم برابر صادرات خودرو صادرات گوجه داشتیم. من خواهشم این است که برای یک سال خودروسازی را تعطیل کنند و هزینهای که در خودروسازی صرف می شود به بخش کشاورزی اختصاص داده شود تا اثر مثبت آن را در اقتصاد کشور شاهد باشیم و ببینیم کدام صنعت خدمت بیشتری به کشور می کند. سال ۲۰۰۵ زمانی که ایران عضو ناظر WTO شد. سازمان تجارت جهانی حدود ۳۴ قلم کالای استراتژیک را به ایران معرفی کرد که ایران بر روی آنها برنامه ریزی کند. مهم ترین آن کشاورزی بود. زعفران، پسته، فرش، معدن را داشتیم که همه در حال از دست رفتنند. ما که نمی دانیم به کجا میخواهیم برویم و فرقی نمیکند کشاورزی را نابود کنیم یا فرش را. صرفا حرکت میکنیم. ایران باید بخاطر توانی که در زمینه فولاد داشت روی قطعه سازی کار می کرد. در زمینه قطعه سازی ایران برند می شد و تمامی خودروسازان دنیا را به عنوان هاب منطقه به خود وابسته می کرد. خودروسازی را رها می کردیم و قطعه ساز میشدیم. اگر قطعه ساز میشدیم خودروسازی را به خود وابسته می کردیم. به طوری که خودرو را وارد می کردیم و در عوض قطعه سازی انجام میدادیم. تولید کشور تنها برای کشور خودمان نبود بلکه برای تمامی خودرو ها تیوتا و پژو نیز قطعه تولید میکردیم. حداقل از فضای پس از انقلاب ۴۰ سال گذشته است. خودروسازی ایران همچون نوزادی ۴۰ ساله ای است که هنوز شیر میخورد و این عجیب است. مسیر خودروسازی ما و هزینه هایی که صورت میگیرد اشتباه است. قدم بعدی که باید برای عضویت در سازمان تجارت جهانی برداریم چیست؟ یکی از موضوغاتی که در WTOمهم است معاهده لیسمون است. این معاهده می گوید: برخی نعمت ها خدادایاند مانند زعفران، خاویار، پسته وبرخی ساخته دست بشرند مانند صنایع دستی. اگر اینها خاص یک کشور باشند کشوری که دارنده این نعمات است میتواند شاخص جغرافیایی و سرزمینی برای آنها بگیرد. چای داچیلینگ بهترین چای دنیاست که در غرب بنگلادش تولید میشود و به آن کد جی آی تعلق گرفته است. اگر در ایران کسی این چای را تولید کند تا زمانی که مصرف داخلی باشد اشکالی ندارد اما اگر بخواهد صادر کند باید حق فروش به بنگلادش پرداخت کند. سالهای سال است که این را فریاد می زنم. در دولت قبل به رئیس جمهور نامه نوشتم در این دولت نیز نامه نوشتم که بشتابید. امروز برای زعفران ایران ۶ مدعی پیدا شده است. ابتدا چین و اسپانیا مدعی بودند امروز ترکیه ، کشمیر، مراکش و افغانستان نیز اضافه شده و مدعی شدند اما ایران هنوز سکوت کرده است! اتفاقی که در نمایشگاه برلین افتاد نگران کننده است. در برلین زعفران افغانستان به عنوان بهترین زعفران جهان شناخته شد. این زعفرانی است که ما پیازچه هایش را به آنها هدیه دادیم. بهترین پیازچههای زعفران را به دولت افغانستان هدیه دادیم. امروز در ۱۶ ایالت افغانستان زعفران کشت میشود. افغانستان به عنوان آخرین عضو WTO تلاش می کند که بر اساس معاهده لیسمون کد جی آی بگیرد! امیدوارم آن روز من زنده نباشم ببینم که افغانستان جی آی برای زعفران بگیرد و ما برای صادرات زعفران خود بخواهیم به افغانستان حق لایسنس پرداخت کنیم. این موضوع برای بسیاری از محصولات ماست. اما به چین و پاکستان و هندوستان اعتراض می زنیم که چرا نقش فرش ایرانی تقلب می شود در صورتی که راه مشخص است و ما میتوانیم با دریافت یک کد از تمامی این موارد جلوگیری میکنیم. بارها من معاهده لیسمون و بحث زعفران را به عنوان ذکر مصیبت در سخنرانی ها آورده ام. اما هنوز هیچ اتفاقی نه در دولت قبل و در دولت فعلی نیفتاده است. مثل اینکه اراده ای وجود دارد که میراث سرزمین مادری ما به یغما برود! پس با این اوصاف ما حالا حالاها راه داریم تا بتوانیم عضو این سازمان شویم.ولی چرا وزیر صنعت از عضویت ما در WTO تا دو سال آینده خبر می دهد؟ حوزه WTOحوزه ای نیست که بخواهیم به سادگی از کنارش بگذریم. بعد با کمال تعجب می بینیم که اظهار نظرهای کاملا غیر حرفه ای می شود. چه کاری انجام دادیم که تا سال آینده عضو فعال سازمان تجارت جهانی شویم؟ اگر هر چه بگذرد به ضرر اقتصاد کشور است اگرچه همین امروز هم عضو فعال شویم خیلی دیر است و خیلی از صنایع ما ورشکست می شوند. زیرا در زمانی که ما ناظرWTO بودیم دولت ذائقه مردم را با واردات تغییر داد. امروز کالایی را نمی توانیم مثال بزنید که ۳ نمونه کالای خارجی در کنارش نباشد. همیشه مثال می زنم؛ در کشوری که در بستر لبنیات خوابیده شیر فرانسوی و پنیر آلمانی چه می کند؟! با توجه به اینکه اینها زمانی اتفاق می افتد که عضو ناظر هستیم، تعرفه بالا پرداخت می کنند و جنس را وارد می کنند. زمانی که نباید ذائقه تغییر می کرد این اتفاق افتاد و واردات به شدت افزایش یافت. اگر دلسوزی دارند تعرفه را بالا ببرند که آب فرانسوی ۱۰ برابر آب ایرانی باشد نه ۲ برابر. زمانی که با این نظام تعرفه ای کار می کنید خودتان به دست خودتان اقتصاد کشور را نابود می کنید. معنی استقلال این نیست که همه چیز را در کشور خودمان تولید کنیم در فضای تجارت جهانی استقلال به این معناست که کشورها بر داده های خود تکیه کنند و بقیه چیزها را وارد کنند. این بود که سازمان تجارت جهانی کالاهای استراتژیک را معرفی کرد تا بر روی آنها سرمایه گذاری کنیم. اینها ارزآوری دارد. خودروی ما را چه کسی در دنیا می خرد که بر روی آن سرمایه گذاری کنیم؟ کشوری که در کشاورزی نمونه است چرا باید کشاورزی اش نابود شود. که دغدغه این را داشته باشد که اگر روزی عضو فعال شویم همه چیز وارداتی خواهد شد. آیا درحال حاضر شانسی برای عضویت در WTO وجود دارد؟ حداقل تا ۱۰ سال دیگر این عضویت اتفاق نمی افتد زیرا مسیر رسیدن به سازمان تجارت جهانی این را می گوید. برخی مسائل هنوز حل نشده است و تا ۱۰ سال دیگر نمی توانیم عضو شویم. در بحث عضویت سازمان تجارت جهانی به اعتقاد بنده کپی رایت مشکل اصلی است و بقیه مسائل، جانبی است.