ناگفته های فلاحتپیشه از ترورش
نماینده مجلس دهم می گوید «متأسفانه مجلس ایران برنامهمحور نیست. هیچ کس بر اساس برنامه به پست خود نرسیده بلکه بر اساس لابی به پُست رسیده است.»
حشمت الله فلاحت پیشه، پس از آنکه از سوء قصد جان سالم به در برد، هنوز پایش به تهران نرسیده به کمیسیون امنیت ملی رفت تا گزارشی از سوءقصد به او و همراهانش را ارائه کند. بعد جلسه کمیسیون بود که دعوت ما را پذیرفت تا به «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین بیاید تا در گفتگویی تفصیلی در مورد چند و چون ماجرای ترور و مسائل مربوط به ترکیب بندی سیاسی مجلس و ...صحبت کند. «شرمنده دو تا جوان شدیم». این اولین جملهایست که وقتی در مورد ماجرای سوءقصد از او میپرسیم بیان می کند، دو جوانی که یکی راننده خودرو و دیگری دوست نزدیک حشمت الله فلاحت پیشه بوده است. به غیر از جراحت مختصری که روی دستش هست آسیب جدی ندیده اما وقتی ماجرا را تعریف میکند، معلوم میشود که فاصلهای با سقوط به دره و مرگ نداشته است. از دسته بندی های سیاسی مجلس گفت و تاکید کرد که بعید است فراکسیونی جدی در مجلس شکل بگیرد. او حتی معتقد است افرادی با برند مستقل وارد مجلس شدند در حالیکه مستقل نبودند و این یعنی مردم از آنها رودست خوردند. از او که درباره انتخابات ریاست جمهوری می پرسیم می گوید روحانی به دنبال رای نهادی اصولگرایان است لذا باید کارتی را که احمدی نژاد نزد اصولگرایان دارد را خنثی کند. مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین به حشمت الله فلاحت پیشه نماینده مردم اسلام آباد غرب و دالاهو را مطالعه فرمایید؛ ***** *واقعا خدا به شما رحم کرد که از این ترور جان سالم بدر بردید. بله. متاسفانه به دلیل بی عرضگی بعضیها مدیون 2 جوان شدیم. سفر شما به این منطقه پنهانی که نبود؟ نه من هر زمان میخواهم به منطقهای بروم، اعلام میکنم. منطقهای که ما به آنجا رفتیم، منطقه ای امن است و من حتی سلاح کمری خود را در این سفرها حمل نمی کنم، اما گویا این بار دامی برای ما پهن شده بود. وقتی ما رفتیم به این منطقه، یکباره ماشین ما و فرماندار و دو مدیرکل را هفت دقیقه به گلوله بستند. *فاصلهشان چقدر بود؟ ما که آنها را ندیدیم. همین که شلیک کردند، ما که پشت ماشین نشسته بودیم، خودمان را پشت صندلی انداختیم. نیروها به این گمان ما کشته شدهایم، جلو نمیآمدند، اما این یکی از دوستان ما، دلش سوخت و با ماشینش به خط این تروریستها زد و شهید شد. *تأمین داشتید؟ چه تأمینی! از اول گفتند همه چیز در کنترل ما است، اما 7 دقیقه تیراندازی شده. بعد وقتی آمدند به اینها گفتم که یک پژو ماشین متعلق به تروریستها بود و تعقیب شان کنید اما بعد معلوم شد که ترسیدند و دنبال ماشین این تروریست ها هم نرفتند. *دقیقا کجا این کمین و دام برایتان گذاشته شده بود، در کوه بودند یا... نه همان کنار جاده، سر پیچ ما با آنها برخورد کردیم. بعد تا اولین رگبار را بستند، فرماندار اکبری یکباره داد زد که«وای! شکمم»، یک گلوله هم به فرماندار خورد، از سمت دیگر هم به راننده اصابت کرد. راننده بنده خدا، وقتی تیر خورد، اصلا نفس نکشید و در لحظه جان باخت.وقتی راننده شهید شد ماشین از حالت کنترل خارج شد و جلوی ماشین به سمت کوه و پشت آن به سمت دره ای با عمق هزار متر قرار گرفت. من که روی صندلی عقب نشسته بودم خودم را پشت صندلی مخفی کردم و اصلا تیر نخوردم. تیراندازان بدون وقفه ای حدود 30 ثانیه ماشین را به رگبار میگرفتند. بعد چند ثانیه سکوت میکردند که ببیند کسی چه میکند، کسی سرش را بیرون میآورد یا نه. ما هم آن پایین با هم مشورت میکردیم که بگذاریم، تروریست ها فکر کنند ما کشته شدهایم. بعد از چند ثانیه سکوت، دوباره رگبار میگرفتند. آنها همینطور از راه دور به ما تیراندازی می کردند تا اینکه تیر به پاهای سرنشین جلو اقای افضلی اصابت کرد. گلوله مدام به ماشین میخورد ولی به ما نمیخورد. این افراد برای زدن تیر خلاص جلو نیامدند حدس ما این است که گمان کردند ما اسلحه کمری داریم و اگر جلو بیایند ممکن است به آنها تیر بزنیم. همراهان دیگر ما که پایین تر بودند با خود فکر کردند که حتما ما شهید شدیم تنها دکتر نیک از دوستان سابق من در ماشین دیگر برای بر هم زدن صحنه با سرعت به سمت ماشین ما می آید که متاسفانه تیر به او برخورد می کند و وی نیز شهید می شود. البته او ماشین را تا شهر می برد و بعد آنجا از فرط خونریزی به شهادت می رسد. تروریستها مدام به ما شلیک میکردند تا جایی که یک باره ماشین صدای «تق» داد و انگار در این بین ترمز دستی ماشین ما وقتی کامل گلوله باران شد ناگهان کشیده شد و دنده عقب به سمت دره حرکت کرد. من دستم را جلو بردم که فرمان را بپیچم که همان جا دستم مورد اصابت گلوله قرار گرفت. آنها وقتی حرکت ماشین ما را دیدند که به سمت پرتگاه می رود ماشین خود را به حرکت در آوردند و از صحنه گریختند. من حتی صدای تیک آف ماشین آنها را نیز شنیدم. *چندتا ماشین بودند؟ یک پژو بود. در همین حین ماشین فرمانش یکباره چرخید، به سنگی برخورد و به دره سقوط نکرد . یعنی اگر اطمینان داشتند که ما به پرتگاه سقوط نمی کنیم، حتما باز هم تیر میزدند. آنها جلوتر ماشین خود را آتش زدند و گریختند. *خودتان احتمال می دهید پشت پرده این اتفاق به کجا و چه گروهی برسد؟ چند گروه هستند که ادعا کردند تیراندازی کار آنها بوده است. گروه پژاک نیز انجام این عمل را رد کرده است. اما به گمان من هر دو گروه دروغ می گویند همه این اظهارات برای رد گم کردن است. اما این موضوع که منشا تیراندازی از سوی خارج است من شک ندارم که همینطور است و این افراد از خارج از مرزها ساماندهی شده بودند.انجام این عملیات اگر چه از سوی خارج انجام شد اما من گمان نمی کنم به دست داعش اتفاق افتاد چرا که شکل و نحوه ترور شبیه به ترورهایی نیست که داعش انجام می دهد. *بعضیها هم این را بحث شخصی میدانند. چه افرادی با من مشکل شخصی داشتند؟ هر دو نفری که در انتخابات به شدت مخالف و روبه روی من بودند آقایان افضلی از گروه اهل حق و فرماندار اکبری کنار من در ماشین تیر خوردند و مجروح شدند. این ادعاها را بی بی سی و خبرگزاری های آن طرف مطرح کردند چون کار داشت شدت می گرفت و مردم اسلام آباد می خواستند موضع گیری در مقابل گروه اهل حق نمایند که ما بیانیه دادیم واعلام کردیم که این عملیات از سوی خارجی ها برنامه ریزی و اجرا شده است. *آقای فلاحت پیشه! از فروردین ماه امسال در ایران به تناوب اخباری از دستگیری گروههای تروریستی مطرح میشود. این اخبار از چند جهت قابل بررسی است. از یک سو حس ناامنی را در مردم ایجاد کرد و از سوی دیگر هوشیاری سیستم اطلاعاتی را می رساند. البته در این میان یک بحث هم این است که در مناطق مرزی همچون مناطق کردنشین اعمال نفوذ گروه های تروریستی زیاد شده است. به اعتقاد من آمریکا و دشمنان خارجی ما تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا در سطح کلان و راهبردی ایران را در اهدافش با شکست روبه رو کنند و حال که می بینند موفق نشدند به انجام حرکت های ایذایی روی آوردند. ترور برای کشور ما کارکرد ایضایی دارد و هدفش آن است که مولفه های امنیت ملی کشور را تضعیف کند و مشخصا هم در قالب مرزها صورت می گیرد. دشمنان هیچگاه مرزها را از دستور کار خود خارج نمی کنند گاهی با ایجاد اختلافات قومی و گاهی نیز در قالب ایجاد اختلاف میان مرکز و مرز . هم اکنون از مرزها برای رخنه دادن گروه های تروریستی بهره برده می شود. چون ترور و تروریسم امروز راهبرد غالب در منطقه خاورمیانه است. در طول شش سال اخیر نیز جریاناتی که شکل گرفت مانند جریان بیداری اسلامی و دشمنان برای منحرف کردن این جریانات، تنها ابزاری که با آن می توانست دموکراسی ناشی از این جریانت را به تاخیر بیندازند استفاده از همین ابزار تروریسم است. معتقدم هیچ کس در ایران مانند آقای احمدینژاد دیدگاه هایدگری ندارد هر چند هایدگر را نخوانده باشد. ایشان کسی است که خود را در محور قرار میدهد و بقیه را در قالب محوریت خود تفسیر میکند. در دورهای از تروریسم و ترور در ایران برای براندازی استفاده میشد؛ اما در شرایط کنونی به شکل ایذایی(برای اذیت کردن و آزار رساندن) از آن استفاده میشود؛ ولی حق مردم ایران است که از این نظر نیز در امنیت کامل به سر ببرند. معتقدم در بخش حقوقی و سیاسیِ ترور از جانب دولت و قوه قضائیه کمکاری صورت میگیرد و از لحاظ امنیتی نیز زحماتی کشیده میشود؛ ولی انتقاداتی وارد است. در طول مجالس هفتم و هشتم سه قانون تحت عنوان قوانین سه قلو در احقاق حقوق ایرانیانی که مشروط و متکی به ادلة مشخص و قابل دفاع هستند، تصویب کردیم؛ اما هیچ کدام از این قوانین به حکم نرسیدند. در کتابم با نام «لبخند و شمشیر» آوردهام که دشمنان ایران به ویژه آمریکاییها سعی میکنند بخشی از اختلافات خود با ایران را حقوقی کنند؛ چون میدانند که در شرایط کنونی میتوانند پول ایران را به صورت مسدودشده نگهداری کنند. آنها سعی دارند با شکل دادن به پروندههای کذایی مانع بازگشت این پول به ایران و پیوستن آن به توسعة کشور شوند. یکی از این سه قانون، قانون الزام دولت به احقاق حقوق ایرانیان قربانی ترور است. حدود چهار سال پیش 17 هزار پرونده ترور داشتیم که روزبهروز بر تعداد آنها افزوده میشود. ادلة ما در دفاع از حقوق ایرانیان قویتر از ادلهای است که بر اساس آنها اموال ایران مسدود شده و به دیگران تعلق میگیرد. از اولین کارهایی که در مجلس جدید انجام دادم امضای تحقیق و تفحص از دفتر حقوقی دولت در قبال پروندههایی است که با آمریکا داریم. بخشی از این پروندهها مربوط به لاهه و بخشی در کشورهای مختلف شکل گرفتهاند. آمریکاییها پروندههای بسیاری علیه ما در کشورهای مختلف دارند؛ در حالی که ما هیچ پروندهای تشکیل ندادهایم. میخواهم دو پرونده را با یکدیگر مقایسه کنم؛ یکی پروندة هواپیمای ایرباس و دیگری پروندة شکایت خانم آمریکایی که پنج سال همسرش در لبنان توسط یکی از گروهها گروگان بود. این خانم به دلیل افسردگی شکایت کرد و دولت آمریکا طبق حکم «بوش پسر» یک میلیارد و 250 میلیون دلار از خزانه به این خانم پرداخت کرد و قرار شد تا در تسویهحسابهای آینده از دولت ایران دریافت کند. در حالی که در انهدام هواپیمای ایرباس ایران 290 نفر شهید شدند و غرامتی که به ایران تعلق گرفت 60 میلیون دلار بود؛ بنابراین کوتاهیها در حوزههای مختلف صورت گرفته است. حتی وقتی دولت برای احقاق حقوق جانبازان شیمیایی اعزام شد؛ در این ماجرا 350 شرکت غربی از قوانین بینالمللی تخطی کرده بودند؛ ولی فقط یک پرونده به حکم رسید و کردهای حلبچه حکم گرفتند و فان آنرات هلندی به 17 سال زندان محکوم شد. معتقدم تروریسم راهبرد جنگ آیندة کشورها در منطقه است و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه نباید فقط به برخورد سخت بسنده کند؛ بلکه باید از حوزههای مختلفی همچون دیپلماسی عمومی و سایر حوزهها یاری بگیرد. زمانی که حادثة ترور اتفاق افتاد شبکة خبر فقط زیرنویس کرد که در حادثة سوءقصد به فلان مکان دو نفر جان باختند؛ متأسفانه حتی رسانة ملی هفت الی هشت ساعت نمیدانست که باید این دو نفر را شهید اعلام کند؛ این اتفاق، خبر روز دنیا شده است؛ ولی هنوز مسئولان جمهوری اسلامی درکی از آن نداشتند و حاضر نبودند به خانوادة این دو شهید تسلیت بگویند که مظلومانه شهید شدند؛ اما پس از آنکه برخی از نمایندگان مجلس از وزیر کشور سؤال کردند و تذکر دادند آقای کاتب متنی را در رابطه با پیام تسلیت خواند.معتقدم تروریسم واقعیت تلخ آیندة تحولات است. *به نقش گروهکها و رقابت میان آنها اشاره کردید. یکی از راهبردهای داعش استفاده از نیروهای داخلی است؛ حتی در مستندی که از وزارت اطلاعات در مورد تهران پخش شد داعش قصد استفاده از نیروهای داخلی را داشت برای مقابله با چنین اتفاقی چه باید کرد؟ من در منطقهای نماینده هستند که همة اقلیتهای کشور در آنجا حضور دارند از جمله شیعه، اهل حق، اهل سنت؛ ولی داعش رخنهای ندارد.