در نشست بسیج اساتید مطرح شد:
دانشگاهها از حوزهها بدتر و حوزهها از دانشگاهها بدتر هستند!
سومین نشست از سلسله جلسات تحلیلی - تخصصی «بسیج و ایران فردا» در سازمان بسیج اساتید کشور برگزار شد. در این جلسه ابراهیم فیاض، مردمشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با موضوع نقش بسیج تمدنسازی اسلامی، سخنرانی کرد.
به گزارش شما نیوز ، فیاض در این نشست با اشاره به نقش تاریخی بسیج در انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن برای کشور و مردم، گفت: امروز در کشور شاهد یک خیانت سازماندهی شده در حق بسیج هستیم. ممکن است بپرسید این خیانت چیست؟ اینکه فقط هروقت کارها گره میخورد و مشکل اساسی در کشور پیش میآید، همه یاد بسیج میافتند؛ اما آنجا که برنامهسازی و برنامهریزی برای کشور صورت میگیرد، بسیج را و تفکر بسیج را بایکوت میکنند .
وی با تشریح مسأله خیانتهایی که در حق بسیج و تفکر بسیج شده است، اظهار کرد: نخستین خیانت در حق بسیج دقیقا پس از پایان جنگ و آغاز دوران موسوم به «سازندگی» شروع شد. اینکه تفکر بسیج در دوران بازسازی کشور و در عرصه سیاستگذاری کلان و تصمیمگیری کشور، کنار گذاشته شد و جای آن را تفکر لیبرال آمریکایی گرفت .
فیاض افزود: اگر بسیج جدی گرفته میشد، خیلی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی امروز را شاهد نبودیم. این اهمیت را در اوایل انقلاب و دوران دفاع مقدس به صورت عینی و به کرات نظاره میکردیم. اینکه در آن دوران همه دوست داشتند «بسیجی» باشند و در رأس آنها امام راحل؛ اینکه میبینیم فرماندهان نظامی بزرگی چون شهید باباییها و شهید صیاد شیرازیها، حتی ظاهر و قیافه خود را شبیه بسیجیها میکردند و با آن جایگاه بالای نظامیگری و مدالهای افتخار، دوست داشتند در زمره بسیجیها قلمداد شوند، حاکی از اهمیت و ارزشمندی تفکر و فرهنگ بسیج است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه ادامه داد: تفکر بسیج و فرهنگ بسیج یک «ارزش» است و آنهایی که مخالف بسیج بودند این را خوب میدانستند، بنابراین تلاش کردهاند جای این ارزش را با ارزشهای تصنعی و انحرافی تغییر دهند. ما باید امروز اعتراف کنیم که قدر بسیج را ندانستیم و آگاهانه یا غیرآگاهانه روز به روز بسیج را به حاشیه و کارهای حاشیهای راندیم. در اهمیت عمق استراتژیک تفکر بسیج همین بس که آمریکاییها پس از سالها مطالعه و رفت و آمد به کشور ما و انجام کارهای کارشناسی، الگوی «نبرد نامتقارن» بسیج را فهمیدند و آن را تئوریزه کردند و توانستند در عراق بکار ببندند و بسیار راحت ارتش عراق را به زانو درآورده و بر آن کشور مسلط شوند؛ اما ما در داخل، این ظرفیت را رها کردیم و به سراغ الگوهای واپسگرایانه غرب - آنهم غرب قرن نوزدهمی - رفتیم. اما در کنار این اظهار تأسفها باز جای خوشحالی است که مردم ما گول نخبگان ما را نمیخورند و راه درست را میروند؛ اینکه اگر مسئولان بتدریج از ارزشها فاصله میگیرند، اما این مردم هستند که در بزنگاههای گوناگون در وسط میدان حاضرند و دو دستی انقلاب و ارزشهای آن را چسبیدند و بهتر بگویم، انقلاب را از شر مدیران کشور محفوظ نگه داشتهاند.
وی در ادامه تصریح کرد: متأسفانه امروز ضعف بزرگی را در حوزههای علمیه شاهد هستیم. اینکه حوزهها از جامعه عقب ماندهاند و به مسائل مستحدثه ورودی اثرگذار ندارند. مسائلی همچون امربهمعروف و عدالت اجتماعی، از بحرانخیزترین مسائل امروز جامعه و تمدن اسلامی پیش روی ماست که مورد غفلت شدید نهاد متوّلی امر فرهنگ دینی و فقه و شریعت است. مسأله امروز ما این است که «فقه مدنیت» کجا باید نوشته شود؟ چه کسانی باید به این موضوع فکر کنند؟ جز افرادی که درس دین و حقوق دینی میخوانند و متخصص تفقه در آیات و روایات هستند؟ پس چرا اینقدر فاصله بین دادههای حوزههای علمیه با مسائل جاری جامعه، زیاد است. این باعث تأسف همه ماست که جز رسالهای از صاحب جواهر در خصوص امربه معروف، امروز رساله در فقه امربه معروف نداریم؛ اما تا دلتان بخواهد، در بین طلبههای ما حرف و بحث و متن درباره احکام نجاست و طهارت و مسائل اولیه فردی موج میزند. این درحالیست که حجم احادیث وارده درباره امربه معروف را وقتی با سایر منابع احکامی دیگر حتی جهاد، مقایسه میکنیم، شاهد نسبتی همچون اقیانوس به قطره هستیم. اما امروز اقیانوس را رها کردیم و به قطره چسبیدیم .
فیاض با اشاره به شکلگیری بسیج طلبه و دانشجو و موضوع وحدت حوزه و دانشگاه در تأکیدات امام(ره)، ادامه داد: بنده شما را به پیام امام در قطعنامه ارجاع میدهد. امام در آنجا صریحاً میگوید مقایسه بین فرهنگ علوم تجربی یا همان علوم دانشگاهی با حوزه نشان میدهد که تنها راه بسط معارف اسلامی، تلفیق این فرهنگ است و راهی جز این نیست. دانشگاه چه ویژگی دارد که امام نزدیکی حوزه به آن را، راه حل تحوّل مینامد؟ اینکه دانشگاه به نسبت حوزه به مسائل بهروز و جدید و مشکلات جاری جامعه سروکار دارد و صرفا به احکام و حقوق فردی یعنی کاری که فقه در اولیهترین سطح خود متکفل آن است، محدود نمیشود. البته بماند که امروز دانشگاههای ما از حوزههای ما بدتر و حوزههای ما از دانشگاههایمان بدتر هستند. اما نگاه امام(ره) درباره دانشگاه درست این چنین است. نهادی مثل بسیج اساتید امروز باید متولی پرکردن این شکاف بین علمای دانشگاهی و فقها در حوزههای علمیه باشد؛ که البته این رسالت بزرگی است .
این استاد دانشگاه تهران اهمیت مسأله اجتماعیسازی فقه به عنوان مقدمهای برای رسیدن به تمدن اسلامی را اینگونه بیان کرد: امام(ره) در سخنرانی خود در بدو ورودشان در گلزار شهدای بهشت زهرا تهران، می گوید ما با «سینما و تمدن» مخالف نیستیم. ببینید، یک حکیم قرآنی دارد حرف می زند. چه ضرورتی دارد در آن فضا و شرایط زمانی و آن حساسیت و التهاب، امام از سینما و تمدن سخن بگوید، چون امام(ره) می خواهد مواضع تئوریک این انقلاب را تشریح کند. می خواهد بگوید اسلام و فقه اسلامی با قواعد زندگی شهری و مدنیّت مخالفتی ندارد، بلکه برای آن طرح دارد، برنامه دارد، فکر دارد. اما این فکر و برنامه برای دهها مسأله اجتماعی و مدنی مهم تر از سینما که امروز با آن دست به گریبان هستیم، کجاست؟ باید با صدای رسا عرض کنم که حوزه های علمیه ما هنوز بعد از چهاردهه از انقلاب اسلامی دارند در مقابل اجتماعی شدن فقه مقاومت می کنند. انگار همه راضی هستند که فقه در حد همان احکام طهارت و نجاست باقی بماند و وارد مسائل جدید زندگی مردم نشود. البته که اجتماعی کردن فقه کار آسانی نیست و نیازمند مطالعه و کار پژوهشی و سوادآموزی عمیق طلاب و فقهای ماست؛ معلوم است که با تنبلی که آفت امروز هم حوزه و هم دانشگاست فقه اجتماعی تولید نمی شود. البته که دست هایی نیز از غرب و پیاده نظامی نیز در داخل این تنبلی را تشدید می کنند و اساساً طلبه و دانشجو ما را تشویق می کنند که سراغ همچین بحث هایی نروند .
فیاض با اشاره به دغدغه های مقام معظم رهبری پیرامون مسائل اجتماعی، گفت: رهبر انقلاب بارها فرموده اند که از فکر آسیب ها و معضلات اجتماعی جامعه خوابشان نمی برد. امروز در درس های خارج فقه رهبری شاهد حجم وسیعی از مباحث اجتماعی فقهی و امربه معروف هستیم. پس بی راه نیست که بگوییم این روند دوری فقه از حوزه اجتماعی، شاید بحران مهم بعدی نظام باشد. اینکه نسل های جدید، هیچ پاسخ قانع کننده و بدردبخوری از حوزه های علمیه نسبت به مسائل مستحدثه اجتماعی دریافت نکنند؛ این یعنی بحران آینده که مرجعیت فکری حوزه های علمیه به جاهای دیگری واگذار می شود .
وی تبیین مسأله تمدن سازی با ارزش های انقلابی را چنین ادامه داد: ما همواره در حال جنگیم و لذاست که باید قرارگاهی عمل کنیم. مشکل امروز ما انفعال است و این بخاطر نداشتن آگاهی نسبت به سایر تمدن ها و در رأس آن غرب است. انقلاب اسلامی آمد که «تبدّل تمدنی» ایجاد کند. خود غربی ها معترف به تمدن ایرانی هستند. کارل پوپر از صاحب تمدن بودن مردم ایران حرف می زند. هگل است که می گوید قبل از تمدن غرب، دو تمدن دیگر وجود داشته، یکی تمدن پیغمبر اسلام و دیگر تمدن مولوی و نژاد او. گری سیک که از مشاوران ارشد دول مختلف آمریکا بوده است اعتراف می کند که تمام وحشت ما از ایرانیان است، چون هم جهانی فکر می کنند و هم جهانی عمل می کنند. من از شما خواهش می کنم که از تئوری های قرن نوزدهمی عبور کنید و جامعه و جهان را با واقعیات ببینید و تحلیل کنید. امروز دانشجوهای غربی در دانشگاه های آمریکا از اساتید مسلمان مطالبه می کنند که برایشان از تمدن اسلامی و عصر پیغمبر اسلام(ص) سخن بگویند. من شما را به مصاحبه اخیری که حسین بشیریه در یکی از مجلات انجام داده ارجاع می دهد؛ او می گوید که الان مشغول تدریس تاریخ و جامعه عصر بعثت در دانشگاه های آمریکاست؛ یعنی این مطالبه دانشجویان از او بوده است و شاید اصلا وی اعتقادی هم به این مباحث نداشته باشد. جهان اینگونه به ما نگاه می کند اما ما خود واقف به جایگاه مان نیستیم و لذا اوضاع اینی می شود که می بینیم؛ یعنی از رابطه چند کشور اروپایی با خودمان این چنین ذوق زده می شویم؛ تازه رابطه ای که همه منافع اقتصادیش به جیب طرف مقابلمان می رود. این حاصل جهل به داشتهمان است .
فیاض با اشاره به دو مفهوم استخلاف و استبدال در منظومه نگاه تمدنی دینی عنوان کرد: معارف دینی ما مشحون از اینکه از خداوند بخواهیم فرصت اقدام بزرگ و خیر و نیک را از ما نگیرد. حال که انقلاب اسلامی چنین فرصت را فراهم کرد، متأسفانه عده ای با ساده انگاری و تن پروری دارند فرصت سوزی می کنند. مادامیکه حوزه های علمیه ما نگاه تبدل تمدنی انقلاب اسلامی را فهم نکنند و تمام قد وارد جامعه نشود، حرکتی پیش نمی رود، یعنی حرکتی که بشود اسم حرکت در مسیر تمدن سازی اسلامی گذاشت. این عبارت تمدن سازی اسلامی واجد دو بخش؛ بخش اول آن یعنی جامعه و مردم و بخش دوم آن یعنی دین و فقه. پس این دو باید بهم برسند و در هم ممزوج شوند تا نتیجه حاصل شود. این هشدار جدی است که اگر به خودمان نیاییم و فکر عاجل نکنیم، بازگشت به تمدن های قبلی را شاهد خواهیم؛ این هم وعده و سنت الهی است و هم تجربه تاریخی و اجتماعی جوامع مختلف .
وی در پایان افزود: امروز به تحلیل انقلاب در بُعد تمدنی آن نیاز مبرم داریم. دیگر نمیشود با تئوری های مندرس یک قرن قبل جامعه را پیش برد. خود غربی ها دیگر به تئوری های ۵۰ سال پیش خود به چشم جوک های تاریخی نگاه می کنند. امروز «وقایع» از «تئوری ها» پیشی گرفته اند. غرب در حال فروپاشی است و اینکه واقعیتی غیرقابل انکار است؛ لذا در این شرایط اگر ما وارد حوزه تمدنی و پارادایمی غرب شویم، قطعا از وقایع جهانی عقب می مانیم و این یعنی انحطاط تمدنی. وظیفه بسیج اساتید که محمل نخبگان متعهد این کشور است، بازتولید تئوریک انقلاب از زاویه تمدنی آن است. همین نزدیکی حوزه و دانشگاه و هُل دادن فقها و مطالبه گری از حوزه های برای ورود به عرصه اجتماعی. مردم ما از نخبگانمان پیش هستند؛ باید این انرژی اجتماعی را درست دید، تحلیل کرد و آن را تئوریزه کرد.