ابراهیم نبوی
جزئیات مرگ ابراهیم نبوی + بیوگرافی و علت مرگ ابراهیم نبوی
طنزپرداز ایرانی مقیم خارج از کشور به زندگی خود پایان داد.
به گزارش شمانیوز:ابراهیم نبوی از روزنامهنگاران و طنزنویسانی بود که اوایل دهه ۸۰ پس از محکومیت در دادگاه، از ایران خارج شد و بعدتر اعلام کرد قصد دارد به ایران بازگردد اما این اتفاق رخ نداد. خانواده ابراهیم نبوی اعلام کردند این طنزنویس، سهشنبه شب در شهر سیلورسپرینگ ایالت مریلند آمریکا به زندگی خود پایان داد.
نبوی در دهه ۷۰ شمسی با ستون های طنزی که در روزنامه های آن زمان داشت، به شهرت رسیدوی سال ۱۳۸۲ از ایران خارج شد.
علت مرگ ابراهیم نبوی
سید ابراهیم نبوی مشهور به «داور» در ۶۴ سالگی به زندگی خود پایان داد.
سید ابراهیم نبوی از روزنامهنگاران و طنزنویسانی بود که در دههی ۷۰، طلاییترین دوران خود را سپری کرد و اوایل دهه ۸۰ پس از محکومیت در دادگاه، از ایران خارج شد و هیچگاه به ایران بازنگشت؛ اگرچه بارها اعلام کرده بود که به کشور بازخواهد گشت.
در اطلاعیهی خانوادهی او آمده «به اطلاع دوستان و آشنایان میرسانیم که پدرمان، سیدابراهیم نبوی شب گذشته در شهر سیلورسپرینگ ایالت مریلند، جان خود را گرفت.
پدرمان در یک دههی اخیر افسرده و دلتنگ ایران بود و ناممکن بودن زندگی در وطنش، بار سنگینی را بر دوش او گذاشته بود. او در حالی از دنیا رفت که هرگز نتوانست با اقامت اجباری خود دور از ایران کنار بیاید.»
واکنش عباس عبدی به خودکشی ابراهیم نبوی
عباس عبدی با اشاره به درگذشت ابراهیم نبوی نوشت: او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود.
عباس عبدی،در واکنش به خبر خودکشی ابراهیم نبوی، روزنامه نگار و طنزپرداز ایرانی، در کانال تلگرامی آینده نوشت:
ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم.
این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم.
او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود.
شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند. او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد