گشایش روزی،طول عمر و موفقیت نتیجه خوش خلقی
شمانیوز: حضرت على(علیه السلام) فرمود: «حُسن خلق و گشاده رویى رزق و روزى را برانسان فرو مى بارد و دوستان را به انسان مأنوس مى کند».
"دوست" داشتن یکى از نیازهاى طبیعى وجود بشر است، براساس همین واقعیّت قطعى، نیرویى پنهانى، انسان رابه علاقه و دلبستگى نسبت به دیگران وا مى دارد، با این تمایل که یک حس طبیعى است، نمى توان با آن مبارزه کرد و لذا باید این نیازمندى ارضا شود و هرکس با گروهى از همنوعان خود روابط دوستانه برقرار ساخته و از انس و الفت آنها استفاده کند.
دوستى، منبع آرامش و یکى از بهترین لذایذ روحى است که پس از تجلّى به مرور زمان قوت مى گیرد و تکامل مى پذیرد. در این دنیاى پهناور، چیزى گرانبهاتر از دوستى نمى توان یافت.رنج بى دوستى و تنهایى یکى از دشوارترین مصایب است. اگر رشته مودّت، روان ما را به کسى پیوند ندهد و هیچ کس روح ما را در پناه خود نپذیرد، دستخوش اضطراب و آشفتگى مى شویم و دنیاى وجودمان پریشان و تاریک مى گردد.
دانشمندى مى گوید:«راز سعادت در این است که روابط ما با دنیاى خارج دوستانه باشد نه خصمانه، کسى که قادر نیست افراد طبیعت را دوست خود بداند هرگز قادر نخواهد بود زندگى خالى از اضطرابى داشته باشد!».«دنیاى ما چون کوهسارى است که هر کس در آن بانگ زد انعکاس صوت خود را مى شنود کسى که روحش از مهر و محبت سرشار باشد از دیگران جز محبت و وفا نمى بیند، زندگانى مادى بر اساس مبادله قرار گرفته است ولى ما نمى خواهیم اعتراف کنیم که زندگانى معنوى نیز بر روى همین پایه استوار است.
چطور شما که به دیگران وفا ندارید از آنها انتظار وفا دارید و به چه جهت شما که بر دوستى دیگران استوار نیستید بیهوده از آنان تمناى محبت دایمى دارید؟».یکى از شرایط سعادت و وسیله تربیت، روح رفاقت صمیمانه با نیکان است. افکار انسان در پرتو معاشرت با آنها، پرورش مى یابد و روحش از محیط عادى اوج گرفته، در فضاى تقوا و فضیلت بال خواهد گشود.
در انتخاب دوست باید مطالعه کافى کرد، با کسى که به پاکى و فضیلتش اعتمادى نیست، طرح دوستى ریختن اشتباه است زیرا انسان طورى آفریده شده که به تدریج یک نوع هماهنگى و پیوستگى با احوال روحى معاشرینش پیدا مى کند و نفوذ اخلاقى ناپسند آنها ممکن است کاخ سعادتش را در هم فرو ریزد.
بدخلقى منشأ انزجار و نفرت
همه از معاشرت با افراد بداخلاق به سختى متنفر و گریزانند و از مصاحبت با آنان به شدت اجتناب و دورى مى کنند. قهراً چنین افرادى همه امکانات و موقعیتها و توانایى جلب نیروهایى را که ممکن است در ترقى و پیشرفت آنها مۆثّر واقع شوند، از دست خواهند داد.حسن خلق، نیرومندترین عاملى است که در تأمین موفقیت انسان اثر قطعى دارد مثلاً پیشرفت یک مرکز معاملاتى به نسبت وسیعى وابسته به حسن خلق گردانندگان آن است.متصدى یک مۆسسه وقتى داراى اخلاق خوب باشد، در عین حال که خود شخصاً به قدر کافى از نشاط بهره مند است، منطقه نفوذ وسیعى در سایه این حسن خلق به دست مى آورد و ارباب رجوع را مجذوب و فریفته خویش مى سازد.
به قول حافظ شیرازى:
بحسن خلق توان کرد صید اهل نظر
بدام و دانه بگیرند مرغ دانا را
راز محبوب شدن در گرو «خوش خلقى» است. بدخلقى ریشه اش هرچه باشد، براى دیگران قابل تحمل نیست. اگر روش برخورد و رفتار معاشرین خود را بررسى و تحلیل کنید، متوجه خواهید شد که چرا بعضى ها نتوانسته اند به قلب شما راه یابند و بالعکس بعضى دیگر، صفات و اخلاقشان، شما را دوستدار آنها نموده و قلبتان را تسخیر کرده اند.
یک گفتار محبت آمیز تأثیر سحرآسایى در دیگران دارد و ادب و احترامى که در مکالمه به خرج داده مى شود، مسلماً در تسلیم دشمن نقش مهمى ایفا مى کند.
یکى از نویسندگان غربى مى گوید: «همه درها به روى شخص خوش خلق باز است، ولى اشخاص بدخلق براى ورود بجایى مجبورند به در بسته فشار بیاورند، بهترین کارها، آن کارهایى است که با ادب و نزاکت و خوش خلقى انجام شده است!».
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) سرمشق و الگوى خوش خلقى
همه مى دانیم یکى از بزرگترین عوامل گسترش و پیشرفت اسلام «حسن خلق» و رفتار پسندیده پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بود. این واقعیتى است که خداوند متعال خود آن را متذکر مى شود و مى فرماید: ( ...وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِیظَ لْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِک... )(1)؛ «اگر تو مردى تندخو و خشن بودى، مردم از پیرامونت پراکنده مى شدند».
رسول خدا آغوش محبت آمیز خود را به روى عموم مى گشود، در سیماى ملکوتى و جذابش پیوسته محبت و مهرى عمیق و وصف ناشدنى متجلى بود و همه مسلمانان را یکسان مشمول لطف و عنایت قرار مى داد:«کان رَسُول الله(صلى الله علیه وآله) یُقَسِّمُ لَحَظاتِهِ بَیْنَ اَصحابه فَیَنْظُر الى ذا وَیَنْظُر الى ذا بِالسّوِیة(2)؛ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نظر مودّت آمیز خود را در مجالس عمومى یکسان متوجه همه حضار مى فرمود».
پیشواى بزرگ اسلام حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) «سوء خلق» را این چنین نکوهش مى کند:«سُوءُ الخُلقِ شُۆمٌ وشِرارُکم أسْوَءکمْ خُلْقاً(3)؛ بدخویى شوم است و بدترین شما بداخلاق ترین شما است».در جاى دیگر مى فرماید:«یا بَنى عبدالمطلب اِنَّکمْ لَنْ تَسْعُوا النّاسَ باموالِکمْ فألقُوهم بِطلاقة الْوَجْهِ وحُسْنِ الْبَشَرِ(4)؛ اى فرزندان عبدالمطلب! شما با ثروت خود هرگز نمى توانید مردم را راضى کنید، پس با گشاده رویى و اخلاق نیکو آنها را راضى نمایید».
خوش خلقى و نشاط، یکى از عوامل«طول عمر» است، امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «اَلبِّرُ وحُسْنُ الخُلْقِ یُعَمِّرانِ الدّیارَ ویزیدانِ فی الاَْعمارِ(5)؛نیکى و حسن خلق، شهرها را آباد و عمر آدمى را زیاد مى کند».امام صادق(علیه السلام) نیکى کردن و حسن خلق را موجب طول عمر شمرده است، که شاید این به خاطر آن است که شخص نیکوکار در انجام کارهاى نیک و خیر یک نوع مسرت و نشاط خاصّى در خود احساس مى کند و لذا نیکوکارى از نظر بهداشتى همان اثر و نتیجه حسن خلق را دارد.
امام صادق(علیه السلام) در جاى دیگر این صفت پسندیده را از اسباب نیکبختى انسان مى شمارد:«مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ حُسْنُ الْخُلْقِ(6)؛ یکى از عوامل سعادت و نیکبختى انسان خوش خلقى است».خوش خلقى موجب توسعه معیشت و ازدیاد رزق و روزى و پیدایش انس و الفت است. حضرت على(علیه السلام) فرمود:«حُسْنُ الاْخْلاقِ یُدِرُّ الأَرْزاقَ وَیُونِسُ الرِّفاقَ(7)؛ حُسن خلق و گشاده رویى رزق و روزى را برانسان فرو مى بارد و دوستان را به انسان مأنوس مى کند».
«اسوت ماردن» در کتاب «خویشتن سازى» چنین مى نویسد:«در هیچ دوره اى ادب و تربیت ارزش عظیمى را که امروز دارد، نداشته است در این دوره شخصیّت یا جاذبه و اخلاق خوب و سعى کردن در آسایش مردم سرمایه اى است که باید هرکس که مایل به کامیابى و موفقیت در زندگى است آن را داشته باشد».
امام صادق(علیه السلام) گشاده رویى را نشانه خردمندى و کمال عقل آدمى مى داند:«اَکمَلُ النّاسِ عَقْلاً اَحْسَنهُمْ خُلْقاً(8)؛ افرادى که نیروى عقل و خرد آنها قویتر و کاملتر است، از سایر مردم خوش اخلاق تر مى باشند».«تا آنجا که تاریخ نشان مى دهد این نکته مسلم شده است که نوابغ و بزرگان رجال همه، مردمانى شادمان و مسرور بوده اند از این جهت مفهوم حقیقى زندگانى را درک کرده و روح خود را در آثار خویش مجسم ساخته اند.
وقتى انسان آثار آنها را مطالعه مى کند صحت عقل و سلامت نفس و شوق و نشاط آنها بر او واضح و مسلم مى گردد، ارواح سامى و عقول حاکمه تماماً داراى نشاط و بشاشت هستند و اخلاق آنها بمنزله نمونه و سرمشقى است که هرکس در تحت نفوذ و تأثیر آنها واقع شود از آنها تأسى مى نماید و از پرتو نشاط و سرور طبیعى ایشان کسب نور و روشنایى مى کند». «ساموئیل اسمایلز»
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:«اَکثَرُ ما تَلجُ بِه اُمتّى اَلْجَنَّةَ تَقْوى اللهِ وحُسْنُ الخُلْقِ(9)؛ بیشتر چیزى که پیروان مرا به بهشت مى برد، ترس از خدا و خوش خلقى است».کسى که چراغ عقل و خرد راهبر زندگى اوست و مى خواهد با شرافتمندى زندگى نماید، باید در صدد تحصیل این سرمایه گرانبهاى معنوى برآید چون براى شکست دادن یک صفت ناپسند، نیرو و اراده بزرگى لازم است که روى هدف متمرکز شود. توجه به زیانهایى که از ناحیه سوء خلق دامنگیر شخص مى شود، کافى است که عقل او را به مبارزه علیه آن وادار سازد.
پی نوشت ها :
آل عمران / 159
(2) - وسائل الشیعه، ج 8، ص 499
(3) - نهج الفصاحه، ص 371
(4) - وسائل الشیعه، ج 8، ص 512
(5) - همان، ص 504
(6) - مستدرک الوسائل، ج 2، ص 83، (چاپ رحلى)
(7) - غررالحکم، ج 1، ص 379
(8) - وسائل الشیعه، ج 8، ص 504
(9) - همان مدرک
محمدی