چراغپور: تیم امید استراتژی میخواهد نه تاکتیک
کارشناس فوتبال ایران درباره آخرین وضعیت تیم ملی امید توضیحاتی بیان کرد.
به گزارش خبرنگارشمانیوز و به نقل از ایران ورزشی: صحبت با جلال چراغپور، بخصوص اگر فنی باشد جالب و خواندنی از آب در میآید. او مثل یک کارشناس خبره، صحبتهایی درباره تیم امید انجام میدهد که میتواند به سود فرهاد مجیدی باشد. چراغپور در این مصاحبه، از فدراسیون فوتبال میخواهد تا اطراف مجیدی را خلوت کند تا او با تمرکز کامل مشغول به ترمیم نقاط ضعف تیم امید شود. از نظر چراغپور، تیم امید باید استراتژی جدیدی تعریف کند و برای صعود چشم به اما و اگرها نداشته باشد.
میخواهیم درباره قرعه کشی مسابقات مقدماتی المپیک صحبت کنید. بخصوص که خیلیها معتقدند تیم امید ایران در گروه مرگ قرار گرفته است.
در گروه ایران، زنگ تفریحی وجود ندارد. در نتیجه هر سه بازی برای تیم امید تعیینکننده است. در این گروه تیم ضعیفی وجود ندارد که جدول را به هم بریزد، بنابراین اگر کمی بلغزیم، تیمی نیست که بتواند ما را از بحران نجات بدهد و در نهایت تفاضل گل به فریادمان برسد. خلاصه اینکه در جدول یکنواختی قرار گرفتهایم.
در این گروه یکنواخت، فرهاد مجیدی چه برنامهای میتواند به کار بگیرد؟ یا بهتر است مجیدی از چه راهکارهایی استفاده کند؟
مجیدی به جای اینکه تاکتیکی حرکت کند، باید استراتژیکی کار کند. مثلاً باید برای بازیها یک استراتژی تعریف کند و لحظه به لحظه با استناد به آن تیمش را جلو ببرد. در گروههایی که تیمهای ضعیف هم حضور دارند، ما میتوانیم تاکتیکمان را در هر بازی تغییر بدهیم. به عنوان نمونه یک بازی با سه مهاجم بازی کنیم یا روشهای مختلف را مورد ارزیابی قرار بدهیم. آنجا میتوانیم میخمان را در همان بازی نخست محکم بکوبیم و سراغ اما و اگر نرویم. برای این جدول اما کادرفنی تیم امید باید یک پکیج استراتژیکی تعریف کند. یعنی هر اتفاقی که افتاد، ما نباید از روش و برنامهمان دست بکشیم. اگر با 6 بازیکن دفاع میکنیم و با 4 بازیکن حمله، باید همین کار را انجام بدهیم. یک نمونه دیگر اینکه ازبکستان و کره جنوبی قابل پرس نیستند، بنابراین از همین حالا به فکر پرس آنها نباشیم. مجیدی و همکارانش در این مدت، هر چقدر وقت دارند باید بگذارند روی بحث استراتژی و آن را تقویت کنند. در این گروه که امتیاز آسان به دست نمیآید، با این روش میتوانیم به موفقیت امیدوار شویم.
آیا به این تیم امید، امیدی هم برای کسب موفقیت هست؟
در رابطه با این موضوع دو نظر متفاوت وجود دارد. اول اینکه انتقادی نگاه نکنیم و بگوییم که تیم امید به دور اول مقدماتی به عنوان بازیهای تدارکاتی نگاه کرده و سعی داشته تا نفرات اصلی را پیدا کند و روی روان شدن سبک بازی وقت بگذارد. نظر دوم میگوید این چه حرفی است که شما میزنید و تدارکاتی بازی کردن، چه صیغهای است؟ به نظر من اما فرهاد مجیدی با سیاست چیدمان کرده و دوره آمادهسازی را برای رسیدن به این هدف پشت سر گذاشته است.
مثال بهتری میزنید؟
شما زمان حضور کیروش در تیم ملی را یادتان هست؟ قبل از تورنمنتهای مهم، تیم ملی با چه حریفانی بازی میکرد؟ هیچوقت تیم کیروش بازیهای تدارکاتی خوبی انجام نمیداد اما میرفت و در جام جهانی یقه پرتغال را میگرفت و مراکش را میبرد. همه میگفتیم کیروش رفته از قهوهخانههای آفریقا تیمی را جمع کرده تا مقابل تیم ملی بازی کند. یا تیم جوانان ازبکستان و چند حریف دیگر. کیروش اما سیاستی را دنبال میکرد که تیمش را به حریفان نشان ندهد. حتی در آخرین بازی تدارکاتی، کیروش 6 بازیکن تیم ملی را تغییر داد تا حریفان ندانند قرار است ایران با چه سیستم و چه بازیکنانی وارد زمین شود. مربیان حریف هیچوقت نمیتوانستند تمام دارایی تیم کیروش را آنالیز کنند. در مصاحبه مربیان حریف هم این نکته را مشاهده میکردیم که میگفتند چیز زیادی از ایران نمیدانیم. این خودش یک استراتژی است و الان من میگویم که شاید مجیدی هم با این استراتژی حرکت کرده باشد. شاید او تمام انتقادها را به جان خریده تا اهداف دیگری را دنبال کند و تیمش را مخفی نگه دارد. من البته جنبه مثبت این ماجرا را نگاه میکنم.
اما او در این مدت و به دلیل نتایج کسب شده، زیر تیغ انتقادها قرار گرفته و حتی با حمید استیلی هم وارد چالش شده.
معمولاً سرپرستهایی که سابقه مربیگری دارند، صلاح نیست که بالای سر تیم حاضر باشند چون خواه ناخواه نظر میدهند و نمیگذارند تفکرات سرمربی مخفی بماند یا اجرا شود. ممکن است آنها ظاهری و علنی انتقاد نکنند اما برخی اوقات همان سری که تکان میدهند، گویای کلی حرف است. مدیریت کلان فدراسیون فوتبال که استیلی و مجیدی را کنار هم گذاشته، باید دور سرمربی را خالی میکرد. چنین سرپرستهایی همیشه دوست دارند مصاحبه فنی کنند و نظر فنی بدهند که این کار اشتباهی است.
یعنی در این مورد از مجیدی حمایت میکنید؟
من در این بخش حق را به مجیدی میدهم. حالا که او را گذاشتهاند، بگذارند با خیال راحت کارش را انجام بدهد. بنابراین تا دیر نشده، فدراسیون فوتبال باید فشار را از روی دوش مجیدی بردارد و اطراف او را خلوت کند چون همیشه سرمربی سیبل است و برد و باخت به نام او نوشته میشود. سال 1982 سرمربی تیم ملی بودم و هنوز که هنوز است، وقتی بحث آن بازیها میشود نام مرا به عنوان مقصر به زبان میآورند. آیا تا به حال شده که یک بار بگویند سرپرست هم مقصر است؟
اما فرهاد مجیدی هم نشان داده که تصمیمهای عجیبی میگیرد. به عنوان نمونه او در شرایطی که فقط سه ماه به آغاز بازیها باقی مانده، مشغول استعدادیابی و دعوت از بازیکنان جدید و اضافه کردن آنها به لیست تیم امید است. آیا این کار مجیدی را تأیید میکنید؟
سه ماه زمان کمی برای ترمیم نیست اما برای اینکه معماری تیم را به هم بریزیم، کم است. یک مثال در این زمینه میزنم. سیاوش یزدانی به خط دفاع استقلال اضافه شده و محمد دانشگر، وریا غفوری و بعضاً میلاد زکیپور هم از فصل قبل ماندهاند. این نمونه یک ترمیم است و یزدانی هم نشان داده که به خط دفاع استقلال کمک میکند. اگر مجیدی معماری تیم را به هم نریزد، یعنی دنبال ترمیم است. به نظر من هم تیم امید فعلی نیاز به ترمیم دارد.
در کدام پستها؟
در تمام پستها. در بعضی خطوط من دیدهام که تیم امید بازیکن گنده اما کند دارد. ستبری بدن را فیزیک نمیگویند. فیزیک یعنی سرعت، چابکی، جابهجایی و استقامت هوازی. بازیکنانی در تیم امید حضور دارند که وزنه زدن، بدن آنها را خراب کرده. یعنی هیکلشان فوتبالی نیست و شبیه ورزشکاران پرورشاندام هستند که فوتبال هم بلدند. مجیدی در بازی مقابل تیمهای سرعتی، این نقاط ضعف را دیده و حالا به فکر ترمیم تیمش افتاده. او متوجه شده که کجا اشتباه کرده و به همین دلیل دنبال پوشش نقاط ضعف است.
مصاحبه را خودتان تمام کنید.
آنچه که فکر میکنی و به نتیجه رسیدهای که درست است، باید با قدرت انجام بدهی. آنچه که باعث میشود شجاعت سرمربی کم شود، هر کسی هست و هر چیزی که هست، باید از جلوی او برداشته شود. امیدوارم این اتفاقها توسط فدراسیون فوتبال و فرهاد مجیدی انجام شود.