مارادونا، نبوغ نهایی ورزش
چهار دقیقه در یک زندگی غنی و کاملاً زنده بود که شش دهه طول کشید و روز چهارشنبه با انتشار خبر مرگ دیگو مارادونا در سراسر جهان ، پایان یافت.
چهار دقیقه در یک زندگی غنی و کاملاً زنده بود که شش دهه طول کشید و روز چهارشنبه با انتشار خبر مرگ دیگو مارادونا در سراسر جهان ، پایان یافت. اما ، اگر می توانید درک آنها را شروع کنید ، شاید می فهمید که چرا مارادونا برای خیلی ها اینقدر معنی داشت. و چرا ، همانطور که لیونل مسی - هم رقیب آرژانتینی و جهانی GOAT او در کنار پله و کریستیانو رونالدو - گفت: "او رفته است ، اما تا ابد با ما خواهد بود."
میراث مارادونا در زمین بازی به همان اندازه عظیم است - و شامل عناوین در سه کشور مختلف و همچنین کاپیتانی آرژانتین برای پیروزی در جام جهانی 1986 است - جذابیت و طنین انداختن او در زمین ممکن است حتی بیشتر باشد. آن چهار دقیقه در 22 ژوئن 1986 ، در مقابل 114،500 روح در آزتکا - "دست خدا" که توپ را از بالای سر پیتر شیلتون هدایت می کرد و به تور انگلیس هدایت می کرد ، و پس از آن 10 ثانیه ، 60- خط حیاط که برای همیشه به عنوان بزرگترین گل جام جهانی در تمام دوران شناخته می شود - شامل یین و یانگ ورزش است. آنها انگیزه دنیوی و جهانی را برای دستیابی به موفقیت به هر قیمتی (حتی با تقلب نشان دادند ، زیرا هدف "دست" همین هدف بود) و مهارت غیرقابل تصور آسمانی ، آسمانی را نشان می دهند که ورزشکاران ستاره را ، هرچند کوتاه ، به چیزی فرابشری ارتقا می دهد. اما آنها فراتر از آن پیش رفتند.
آنها به طور کامل روایت مارادونا را به عنوان مسیح ، قهرمان مردم ، شمایل گرای توانا و مایل به تخریب سیستم ، مجدداً تأیید کردند. این واقعیت که این اهداف در برابر انگلستان به وجود آمد ، کشوری که بازی را اختراع کرد ، امپراطوری را بنا کرد ، امری که هنوز - درست یا غلط - تجسم "تأسیس" را در نظر بسیاری نشان می دهد ، نیز مهم است. واقعیت این است که او از پس آن برآمده است ، این واقعیت که او استعاره پرنده انگلستان را ورق زد و چند هفته بعد جام جهانی را بلند کرد ، برای بسیاری به معنای این بود که یک قدرت بالاتر واقعاً در کنار او بود.
البته مارادونا کاملاً آن را پذیرفت. داستان زیر دست همیشه برای او مناسب بود. وی در سال 1984 با انتقال رکورددار جهانی بارسلونا را به مقصد ناپولی ترک کرد و بسیاری از بازیکنان را به قتل رساند. این یک شهر فقیر در سمت اشتباه تقسیم شمال و جنوب کشور بود ، این تیمی بود که هرگز عنوان قهرمانی لیگ را کسب نکرده بود. این "نان و سیرک ها" بود ، هنر تغذیه کردن توده ها رویایی غیرممکن و انجام چنین کاری عالی .
به جز مارادونا غیرممکن را ممکن می کند. او دو قهرمانی لیگ را به شهر ناپل تحویل داد ، و خون های ثروتمندتر آبی از شمال ایتالیا را شکست داد. و او این کار را بی سر و صدا انجام نداد. نه آقا: او ساکت کاری نکرد. او این کار را در حالی انجام داد که خود را در شهر و طرفداران غوطه ور می کرد و در مقابل قدرت های احتمالی نادیده می گرفت که اوضاع به همان روال پیش نرود.