رضاییان مذاکره با استقلال را لو داد !
مدافع تیم ملی فوتبال گفت: نماینده استقلال مبلغی جلوی من گذاشت که به جرأت می‌گویم هرکسی جایم بود، قبول می‌کرد و می‌بست.
دلیل دل‌خور‌ی‌ات چیست؟
مطلبی نوشتید که من را ناراحت کرد. نوشتید یکی از بازیکنان پرسپولیس به هیئت‌مدیره گفته درست است برانکو رفته، ولی ما که نمردیم. نمی‌گذاریم رامین رضاییان برگردد. این بازیکن کیست که جرأت ندارد خودش را معرفی کند؟ من با همه بزرگان تیم رفیق هستم. با تک‌تک بازیکنان در ارتباطم و هر روز حرف می‌زنیم. هیچ‌کدام از بازیکنان این حرف را نزده است. توقع دارم انتقاد‌پذیر باشید و این چند خط را بنویسید. از خبرورزشی بعید است بدون اسم بازیکن، چنین چیزی را بزند. اگر کسی جرأت دارد حرف بزند، مصاحبه کند و بگوید رامین رضاییان نباشد. دقیقاً روزی این مطلب را نوشتید که یکی از اعضای هیئت‌مدیره باشگاه با من تماس گرفت و گفت اینجا را خانه خودت بدان ولی من قبل از آن با باشگاه الشحانیه قرارداد بسته بودم. بیرانوند، شجاع خلیل‌زاده، سیدجلال و خیلی‌های دیگر دوست دارند من برگردم. برایم جالب بود که روزنامه اول کشور در همان روز که عضو هیئت‌مدیره به من گفت برگرد، چنین چیزی را نوشته بود.
یکی از خبرنگاران ما این موضوع را از یکی از بازیکنان پرسپولیس شنیده بود.
من نمی‌گویم شما دروغ نوشته‌اید. حرفم این است که آن آدم شجاعت داشته باشد، با اسم حرف بزند. خراب کردن که کاری ندارد. من هم می‌توانم بدون اسم هزار نفر را خراب کنم. آدم باید پای حرفش باشد. بعضی‌ها لب و دهن هستند. اگر به چیزی اعتقاد دارید، شجاعت داشته باشید و بگویید. من به خاطر محمدرضا شکوهی (خبرنگار خبرورزشی) که مربی‌ام بوده و به خاطر دوستان خوبی که در خبرورزشی دارم، همیشه جزو مخاطبان روزنامه شما بوده‌ام. از خبرورزشی توقع دارم مدل سایت‌های بی‌نام و نشان مطلب منتشر نکند. نمی‌گویم اسم بازیکن را به من بگویید ولی دفعه بعد اگر بازیکنی خواست این‌طوری همبازی خودش را خراب کند، شما اجاره ندهید. بگویید اگر اجازه می‌دهی اسمت را بزنیم، حرفت را چاپ می‌کنیم وگرنه که هیچ. این توقعی است که من دارم.
رامین اخیراً چند ویدئو از تو و محمدرضا گلزار منتشر شده ظاهراً که مربی‌ات شده است. در این باره برای‌مان حرف بزن.
من و محمدرضا گلزار از دوستان نزدیک هم هستیم. با هم تمرین می‌کنیم. محمدرضا واقعاً با اراده است. ورزشکاری حرفه‌ای است و بدن خوبی هم درست کرده است.
(به شوخی) گفتیم شاید با این فیلم‌ها می‌خواهید پز بدهید!
نه این فیلم‌ها را می‌گذاریم که خیلی‌ها انگیزه پیدا کنند و نگویند سرمان شلوغ است و وقت تمرین نداریم. سرتان از گلزار که شلوغ‌تر نیست. هر شغلی داشته باشید، به اندازه گلزار که معروف و گرفتار نیستند؟ او از وقت تمرینش نمی‌زند. شاید باور نکنید ولی محمدرضا خیلی سنگین پا به پای من تمرین می‌کند. شما فقط طناب زدن او را دیدید، بقیه تمرین را ندیدید. اصلاً کم نمی‌آورد. محمدرضا خستگی نمیشناسد. از نظر من او یک استعداد کامل است. والیبال، فوتبال، بدنسازی و یکسری ورزش‌های دیگر را هم بلد است، آن هم در حد تیم ملی. شاید باورتان نشود ولی اگر تیم ملی گل کوچک تشکیل شود، قول می‌دهم می‌تواند ملی‌پوش شود و برای ایران بازی کند. هر چند والیبالش بهتر است، چون یک والیبالیست حرفه‌ای بوده است.
حالا که تو و او با هم تمرین می‌کنید، بحثی نشده که تو سمت بازیگری یا موسیقی بروی؟
نه، من دوست دارم از شنیدن موسیقی و دیدن هنر هنرمندان لذت ببرم. به کاری که در آن تخصص ندارم، ورود نمی‌کنم. اگر می‌بینید گلزار می‌تواند، چون یک استعداد کامل است. هم استعداد موسیقی دارد، هم بازیگری و هم ورزش.
با آرش (خواننده) هم رابطه نزدیکی داری.
آرش از دوستان خیلی خوب من است. البته او ورزشکار نیست ولی عکس با شورت ورزشی زیاد دارد. من و او دوستی خوبی داریم و با هم در ارتباط هستیم.
گلزار و آرش پرسپولیسی هستند؟
باور کنید هیچ‌وقت در این باره چیزی از آن‌ها نپرسیده‌ام. البته یک چیز را فراموش نکنید. من اینقدر پرسپولیسی هستم که اگر استقلالی هم باشند، به احترام من و هواداران نمی‌گویند استقلالی هستند. درباره گلزار هم من یک چیز را دیدم. او وقتی پست می‌گذارد یک قلب آبی و یک قلب قرمز می‌گذارد. من هم همیشه به او می‌گویم که رنگ قرمز خیلی به تو می‌آید (خنده).
گلزار خیلی هم حامی کی‌روش بود و انگار رفاقتی با هم داشتند.
بله، تا جایی که من خبر دارم در یکی، دو مهمانی با هم بودند. ارتباط خوبی با هم داشتند. بالاخره جنتلمن‌های واقعی در هر محیطی که باشند، همدیگر را پیدا می‌کنند.
رامین، این روز‌ها با کارلوس کی‌روش در ارتباط هستی؟
نه فرصتی نشده بعد از جدایی از تیم ملی با کارلوس کی‌روش صحبت کنم. دلم برایش خیلی تنگ شده است. ولی بگذارید واقعیتی را بگویم؛ من غیر از آقافرهاد کاظمی که خیلی خیلی مدیونش هستم، شماره مربیانم را ندارم. تا الان هم رویم نشده به مربی‌ام بگویم شماره تلفنت را به من بده. به نظر من جایگاه مربی و شاگرد فرق دارد. قصه آقافرهاد هم چیز دیگری است. خوب شد این سؤال را کردید. یک داستانی برای من درست کردند که برانکو به رامین زنگ زده و این بازیکن جواب تلفنش را نداده است. من اصلاً شماره برانکو را نداشتم که ببینم به من زنگ زده و بخواهم جواب ندهم یا گوشی‌ام را خاموش کنم. اگر شمارهاش را داشتم، خودم با او تماس می‌گرفتم.
چرا این حرف را همان موقع نگفتی؟
من از آدم‌هایی که لب و دهن هستند بدم می‌آید. دوست ندارم فقط حرف بزنم. خودم هیچ‌وقت این‌طوری نبوده‌ام که بخواهم مدام حرف بزنم و یک چیز‌هایی را ثابت کنم. همیشه دوست داشتم با عملکردم، خودم را ثابت کنم. الان که پرسیدید با کی‌روش در ارتباطی، یادم افتاد که کاش اینقدر رویم می‌شد شماره کی‌روش را هم می‌گرفتم. هم شماره او را می‌گرفتم و هم شماره برانکو را تا با هر دوی آن‌ها در ارتباط باشم.
رامین، حالا که بحث باز شد. همان روز‌ها گفته می‌شد استقلال هم با تو مذاکره کرده است. بحث طوری بود که می‌گفتند این باشگاه شدیداً تو را می‌خواهد ولی نرفتی.
بگذارید یک چیز را صادقانه بگویم. هواداران استقلال برای من قابل احترام هستند. یک دانه عکس از من پیدا نمی‌کنید که عدد نشان داده باشم یا برای هواداران استقلال کری خوانده باشم. این مدل کل‌کل کردن‌ها برای هواداران است. ما باید در زمین بازی کنیم و گل بزنیم و شادی گل انجام بدهیم. در تمرین با بازیکنان استقلال زیاد شوخی می‌کنم ولی همیشه برای هواداران این تیم احترام زیادی قائل بودم. اگر بعد از بازی در پرسپولیس، به استقلال نرفتم، دلیلش این بود که دل شکستن هنر نیست. وقتی می‌خواستم به بلژیک بروم، نماینده باشگاه استقلال از طریق یکی از دوستانم به خانه من آمد. من منتظر دوست خودم بودم که یک‌دفعه دیدم نماینده استقلال هم همراه او به خانه‌ام آمده است. مبلغی جلوی من گذاشت که به جرأت می‌گویم هرکسی جایم بود، قبول می‌کرد و می‌بست. همان شب هم می‌بست. ولی من تنها حرفی که زدم این بود که می‌شود لطف کنید و الان از خانه من بیرون بروید؟ همان شب هم رفتم بلژیک. باور کنید فرار کردم که با استقلالی‌ها مذاکره نکنم.
چرا این کار را کردی؟
من زحمت کشیدم تا بین هواداران پرسپولیس محبوب شوم. برای چه باید اشک هوادار را دربیاورم؟ من پا به پای آن‌ها گریه کردم. چرا باید دلیل ناراحتی‌شان باشم؟ آدم باید معرفت داشته باشد. سالی که بیرون نشستم و زیاد بازی نکردم چنان من را شرمنده کردند که تا آخر عمر به آن‌ها بدهکار هستم. حمایت طرفداران باعث شد با انگیزه به تمرین ادامه دهم. نمی‌توانستم دلشان را بشکنم. وقتی از پرسپولیس رفتم، در بدترین شرایط مالی یک و نیم میلیارد از طلبم را بخشیدم تا روبه‌روی هواداران قرار نگیرم. بچه پولدار هم نیستم. پولی هم آنچنان از راه‌آهن و صبا نگرفتم که فکر کنید نیاز مالی نداشتم ولی بخشیدم که با خاطره خوش بروم و اسم بدی از من به جای نماند.
اصلاً چرا از پرسپولیس رفتی و نماندی؟
به زور می‌ماندم؟ من را نخواستند. هرکسی بود می‌گفت حقم را تا ریال آخر می‌گیرم ولی من این کار را نکردم. بی‌سر و صدا رفتم. با عملکردم نشان دادم عاشق پرسپولیس هستم. خوشحالم هنور رابطه عاطفی خوبی با هواداران دارم.
معلوم است می‌خواهی برگردی یا خیلی دوست داری برگردی.
به موقع برمی‌گردم پرسپولیس.
حالا که برانکو رفته، انصافاً از دستش ناراحت نیستی؟
نه، چرا ناراحت باشم؟ برانکو خیلی برای من زحمت کشید. او درسی به من داد که نوع رفتارم را عوض کنم. می‌شد با من مدارا کند ولی به هر حال نظر او چیز دیگری بود.
پس دل‌خوری؟
دلخور نیستم. از او درس گرفتم. باید اعتراف کنم مدل رفتنم به باشگاه ترکیه‌ای بد بود. برانکو حق داشت. اتفاقی هم که بعداً افتاد و باعث جدایی‌ام شد فقط سوء تفاهم بود ولی نمی‌توانم از او دلخور باشم، چون سالی که به تیم ملی رسیدم، با حمایت برانکو و اعتمادش بود. برانکو من را سمت راست بازی داد و اعتماد کرد و باعث شد جایگاه ثابتی در تیم ملی داشته باشم. قبل از آن در تیم ملی فیکس نبودم. حالا بی‌انصافی نیست تصمیمی که او علیه‌ام گرفت یادم بماند ولی خوبی‌هایی که کرده از یادم برود؟ من چنین آدمی نیستم. هواداران پرسپولیس هم می‌دانند که من تمام خوبی‌ها و حمایت‌هایشان یادم هست. اگر انتقادی از من کرده باشند، در مقابل حمایت‌هایی که از من کردند هیچی نیست. من مدیون هواداران پرسپولیس هستم.
ظاهراً فصل بعد در الشحانیه با پژمان منتظری همبازی خواهید بود.
نه آقاپژمان به الشحانیه نیامده و این‌ها شایعه است. درباره اتفاقاتی که برای منتظری افتاد، ناراحتم. او یکی از بزرگان فوتبال ماست. از مردم خواهش می‌کنم هر چیزی در فضای مجازی می‌شنوند را باور نکنند. به خاطر چند شایعه رفتار طرفداران با بزرگانی مثل پژمان منتظری عوض نشود.
