گل نمیخوریم، باج نمیدهیم، کم نمیآوریم.
اسیا تخصص ماست !
تیم ملی ایران در چهارمین بازی از جام ملتهای آسیا جنبههای دیگری از دشواری این مسابقات را تجربه کرد، اما باز هم پا پس نکشید و از سد حریف سختکوش خود عبور کرد.
ورزش سه نوشت : شاید کسی تصور نمیکرد حتی در صورت رویارویی با ژاپن، استرالیا و کره هم یک بازی در جام ملتها برای ایران به این سختی شروع شود. پنالتی، آن هم در ثانیه پنجاه! بله، غافلگیر شدیم. مقابل تیمی که احتمالا انتظارش را هم نداشتیم. سیو استثنایی بیرانوند، اما همان تصویری را حقیقت بخشید، که ما در آن لحظات ساخته بودیم. میخواستیم یک بار دیگر هم ناکامی رونالدو را مقابل دروازه خودمان ببینیم. این بار در صورت یک کاپیتان سرخ پوش دیگر. عمان احتمالا آموزندهترین حریف برای تیم کی روش بوده و بسیار بیشتر از هر تیم دیگری باعث میشود کادر فنی تیم ملی برای بازیهای آینده به تکاپو بیافتند. ایران بعد از مهار بیرانوند به یک دستاورد ویژه رسید؛ برگشتن به بازی را تجربه کرد، بدون اینکه گلی خورده باشد. این تیم اصلا به این راحتیها گل نمیخورد. خیالها که راحت شد، ضربانها که به سرعت عادی خود برگشتند، تیم رفته رفته حالت طبیعی خود را پیدا کرد. البته باز هم نه به صورت کامل. هوشیاری به تیم برگشت و جهانبخش مامور نشان دادنِ آن بود. ستارهای که در زمانهای پا به توپ شدن، ما را یاد علی جهانِ همیشگی نمیانداخت، از یک توپ مرده برایمان گل ساخت. یک گلِ مهم. شاید گل رسیدن به فینال. بعد از گل جهانبخش دیگر همه خیلی آسودهتر شده بودیم. همه چیز نرمال بود. هر از گاهی شوت یا حملهای از عمان میدیدیم که یادمان بیافتد دیگر از مرحله گروهی خارج شده ایم. اما باز هم ضربهها به دفاع و دروازه مان کاری نبودند. وقتی استارت بازی خوب را زدیم، منتظر پررنگ شدن نقش مهاجمان تیم بودیم. همین اتفاق هم برایمان یک پنالتی به ارمغان آورد. اگر کسی بازی را ندیده باشد هم میتواند حدس بزند گرفتن پنالتی کار چه بازیکنی بوده است. زرنگی طارمی را دژاگه به بار نشاند تا به کنایه ثابت کند خوب پنالتی زدن کار هر کاپیتانی نیست.
نیمه دوم هم همانطور که خواستیم پیش رفت. وقتی ۲ گل جلو باشیم و فشاری روی بازیکنان نباشد، میتوان روند دقایق باقی مانده بازی را پیش بینی کرد. دیگر حتی خبری از همان تک حملههای عمان هم نبود. ۴۵ دقیقه دوم بازی عمان، شبیه ۹۰ دقیقه بازی با یمن و ویتنام بود. مسلط، برتر و البته با چاشنی احتیاط، شبیه به آنچه در دیدار مقابل عراق دیده بودیم. این تیم امشب با وجود اشتباهات کم تعدادی که در زمین از خود نشان داد، پرچم ایران را جدیتر از هر زمانی به عنوان یک مدعی جدی قهرمانی آسیا بالا برد. تیمی که یک قلب قرص به خاطر دروازه بانش دارد، مدافعانی مستحکم و بازیساز دارد، از هافبکهای جنگنده و خلاق بهره میبرد و گلزنی را به مهاجمانی سپرده که دیر یا زود کار را برای حریفان تمام میکنند. چنین تیمی آماده است برای قهرمانی. جلوی تیمی با این قدرت، چه کسی جز خودش میتواند بایستد؟ این تیم با همین قدرتی که در زمین از خود نشان میدهد، باید خارج از زمین هم بایستد و اجازه به هیچ نیرویی از بیرون و درون برای حاشیه سازی ندهد. قهرمانی در جام ملتها آنقدر سخت است که همه فکر میکنیم یک مسیر بسیار طولانی تا آن باقی مانده، اما وقتی روی تقویم مرور کنیم، تنها ۱۲ روز به آخرین سوت این جام مانده. سالها برای این جام صبر کرده ایم، نه برای شروعش. برای آخرین لحظه اش. برای پایان جام و پایان یک انتظار. صرف نظر از اینکه در جام ۲۰۲۳ چه کسی روی نیمکت ایران مینشیند، همه ما میخواهیم چهار سال بعد جام ملتها را با غرور یک مدافع عنوان قهرمانی آغاز کنیم. وقتی این دارایی ارزشمند در دستان ماست، چرا حداکثر دوازده روز دیگر صبر نکنیم تا بعد از آن هرکه خواست نبش قبر کند و به دنبال مقصر اتفاقات مختلف بگردد. باید خوش گذرانی هایمان را از این ۹۰ دقیقهها فراتر ببریم. تعمیم بدهیم به هر روز. هر روزِ این تورنمنت. اگر انتقادها و اختلاف نظرها را چند روز کنار بگذاریم، احتمالا فرصتی وسیع خواهیم داشت، که هم منطقی و صبورانه انتقاد کنیم، هم با تمام وجود خوش بگذرانیم. با این تیم، بیشتر از چند ۹۰ دقیقه باید خوش گذراند، اگر تحمل کنیم.