جنگ اوکراین
5 سناریو احتمالی جنگ اوکراین
جنگ در دنیا موضوعی است که همه تحلیلگران بر روی آن اتفاق نظر دارند که به سختی تمام خواهد شد. سناریوهای احتمالی برای زمان پایان جنگ اوکراین را در این مطلب آورده ایم.
به گزارش شمانیوز: خبرگزاری فرانسه در خبری نوشت: تحلیلگران در سراسر جهان روی این نکته اتفاق نظر دارند که داخل شدن به یک جنگ، نسبتاً آسان است، اما خروج از آن بسیار پیچیده و غیرخطی است. در واقع شما ممکن است به تصمیم خودتان وارد جنگی شوید، اما پایان دادن به آن الزاما تنها در دستان شما قرار ندارد. در میان سناریوهای احتمالی برای جنگ اوکراین، پنج سناریو به طور مرتب در پیشبینیها مطرح میشوند هرچند که هرکدام با عدم قطعیت قابل توجهی روبرو هستند:
سناریوی یک: پوتین سقوط میکند
این همان سناریویی است که کشورهای غربی رویایش را در سر دارند. آنها میخواهند با ضربه زدن به اقتصاد روسیه از طریق وضع تحریمهای پیاپی، ولادیمیر پوتین را تا حدی تضعیف کنند که سقوط او رقم بخورد.
این سقوط میتواند به این شکل باشد که ارتش تصمیم بگیرد دیگر از او پیروی نکند، یا مردم در مواجهه با یک بحران اقتصادی بزرگ شورش کنند و یا الیگارشها پس از توقیف داراییهای خود از هسته حکومت فاصله بگیرند. با این حال چشمانداز روشنی برای این احتمالات وجود ندارد.
آندری کولسنیکوف، از مرکز کارنگی، میگوید پوتین طبق تحلیلهای مستقل موجود محبوبیت خود را حفظ کرده و فشار مالی بیسابقه غرب طبقه سیاسی مسلط روسیه و الیگارشها را «به حامیان راسخ» رهبر خود تبدیل کرده است.
سناریوی دوم: اوکراین تسلیم شود
این سناریویی است که پوتین آن را نوشته است. ارتش روسیه برتری قابل توجهی دارد و میتواند ارتش اوکراین را تسلیم کند. با این حال مشکلات زیادی بر سر این راه هستند.
لارنس فریدمن، مورخ بریتانیایی از کینگز کالج لندن، میگوید: «این جنگی است که ولادیمیر پوتین نمیتواند برنده شود، مهم نیست چقدر طول بکشد و تا چه میزان از روشهای بیرحمانه برای پیروزی در آن استفاده کند.»
آیا در صورت تسلیم شدن اوکراین، روسیه میتواند این کشور را به خاک خود ضمیمه کند؟ برونو ترترایس، معاون بنیاد تحقیقات استراتژیک، در این باره میگوید: «تقریبا هیچ شانسی برای وقوع چنین سناریویی وجود ندارد. تقسیم اوکراین، مانند کره یا آلمان در سال ۱۹۴۵ به سختی قابل پذیرش است. گزینهای که باقی میماند این است که روسیه موفق به شکست نیروهای اوکراینی شود و یک رژیم دستنشانده در کییف مستقر کند.»
سناریوی سوم: گرفتار شدن روسیه در باتلاق
تا اینجای جنگ اوکراینیها توانستهاند روسها، غرب و شاید حتی خودشان را غافلگیر کنند حتی اگر بپذیریم ویرانی و تلفات نزاع برایشان بسیار زیاد بوده است.
یک دیپلمات غربی در این باره میگوید: «دولت، ارتش و ساختار اداری کشور از هم نپاشیده است». او اضافه میکند بر خلاف اظهارات ولادیمیر پوتین، مردم اوکراین روس ها را به عنوان نیروی «رهاییبخش» قبول نکردهاند؛ این علاوه بر مشکلاتی است که احتمالاً در زنجیره نظامی روسیه وجود دارد و البته برای کیفیتسنجی آنها خیلی زود است.
سناریوی چهارم: درگیری گسترش یابد
اوکراین با چهار عضو ناتو، که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی به حساب میآمدند، مرز مشترک دارد و پوتین حسرت خود را برای دوباره در اختیار گرفتن آنها پنهان نمیکند. پس از جذب بلاروس و حمله به اوکراین، آیا او میتواند به مولداوی، این کشور کوچک که بین اوکراین و رومانی قرار دارد، و یا حتی گرجستان که در ساحل شرقی دریای سیاه قرار گرفته چشم طمع داشته باشد؟
پاسکال آسور، مدیر بنیاد مدیترانه برای مطالعات استراتژی (FMES) در این باره میگوید: «این احتمال کمی دارد چرا که هر دو طرف معمولا از رویارویی اجتناب کردهاند.» با این حال، «ورود نیروهای روسی به یک کشور عضو ناتو، به عنوان مثال لیتوانی، برای اتصال کالینینگراد به بلاروس یک فرض ممکن است.»
سناریوی پنجم: رویارویی هستهای
پوتین روز یکشنبه گذشته با قرار دادن نیروهای هستهای خود در حالت «آمادهباش»، به قدرتنمایی پرداخت. دستوری فاقد ماهیت واقعی چرا که برخی از سلاحهای هستهای در کمترین زمان ممکن قابل استفاده هستند و نیازی به دستور علنی برای آمادهباش ندارند.
گوستاو گرسل، از شورای روابط خارجی اروپا میگوید: «هیچ آمادگی از سوی روسیه برای حمله هستهای وجود ندارد. بیانیههای پوتین عمداً مخاطبان غربی را هدف قرار داده تا ما را بترساند.»
برخی از این سناریوها میتوانند با هم تلفیق شده و نتایج متفاوتی به وجود بیاورند. اما نتیجه این نبرد هرچه باشد، جهان تغییر کرده و به وضعیت موجود قبلی باز نمیگردد. رابطه روسیه با جهان خارج، متفاوت خواهد بود و برخورد اروپا با مسئله امنیت دگرگون خواهد شد. نظم بینالمللی لیبرال مبتنی بر مقررات ممکن است تازه از نو کشف کرده باشد که علت وجودیاش از اساس چه بوده است.